نقش بیگ دیتا در مدیریت حمل و نقل
ژوئن گذشته که گرمترین ژوئن تاریخ جهان بوده است، بازار کار اوبر Uber را رونق بخشید. ارزش این شرکت از ۱۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۴ به ۶۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ افزایش پیدا کرده است. ارزش شرکت Lyft، رقیب اصلی آن در ایالات متحده آمریکا نیز در مدت مشابه از یک میلیارد دلار به 5/ 4 میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است.مهمترین ابزاری که این شرکتها را به رشدی چشمگیر رسانده، کلان داده است، در واقع اطلاعاتی که به واسطه جابهجایی خصوصی مسافر گردآوری میشود به مراتب از هر مجموعه دیگری گستردهتر است. به باور کارشناسان، کلان داده زوایای مختلف تاثیرات زیست محیطی فعالیت این شرکتها را روشنتر خواهد کرد. این اطلاعات با در اختیار قرار دادن آمار مربوط به انتشار کربن توسط اتومبیلهای این شرکتها، نوع نگرش مشتریان و سیاستهای قانونگذاری در خصوص پدیده حملونقل مشارکتی را تحتتاثیر قرار خواهد داد.
در نوامبر گذشته، شرکتهای Lyft و Uber طی توافقی اجازه دسترسی به اطلاعات و بررسی نظرات مشتریان درخصوص تاثیرات زیست محیطی کسبوکارشان را به محققان دانشگاه برکلی و اعضای شورای دفاع از منابع ملی دادند. این نخستین پژوهشی خواهد بود که از دادههای حاصل از سرویس حملونقل مشارکتی بهطور عمده استفاده میکند. محققان از اطلاعات مربوط به تعداد سفرها و مسافتهای طی شده از سوی مسافران این شرکتها بهمنظور بررسی میزان تاثیرشان بر انتشار گازهای گلخانهای در منطقهای خاص، تغییرات نرخ مالکیت خودرو و همچنین آمار مربوط به استفاده از سیستم حملونقل عمومی را بهکار خواهند گرفت. کلانداده اساسا بسیاری از بخشها را تحتتاثیر قرار داده است و به عنوان یکی از مهمترین مولفههای انقلاب صنعتی چهارم بهشمار میرود، موضوعی که ژانویه گذشته در نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد در داووس به آن پرداخته شد. اما صنعت حملونقل بهطور خاص بخشی است که دغدغههای زیستمحیطی، چالشهای مربوط به پیشرفتهای تکنولوژیک و منافع مشترک میان بخش خصوصی و نهادهای دولتی در آن به وفور دیده میشود. دادههای گردآوری شده از سوی شرکتهای Uber و Lyft بخشی از رویکردی جدید در صنعت حملونقل است که در قبال کلانداده شکل گرفته است. ما در حال حرکت به سوی مدیریت سیستمهای حملونقل اطلاعات محور هستیم.
این خبر خوبی برای بسیاری از طرفداران محیط زیست است. به گزارش سازمان ملل، حملونقل یکی از مهمترین منابع انتشار کربن است (۱۴درصد). در مناطق توسعهیافته نظیر کالیفرنیا این رقم به ۴۰ درصد میرسد و در بخش حملونقل، خودروهای شخصی سهم بسزایی در این آلودگی دارند. حامیان شرکتهای حملونقل مشارکتی بر این باورند که این شرکتها میتوانند درکاهش نرخ آلودگی تاثیرگذار باشند و دادههایی که در اختیارشان قرار دارد کمک بزرگی به تحقق این هدف میکند. مهمترین استدلالی که در حمایت از این باور مطرح شده بر این اصل استوار است که این سرویسها میتوانند در کارآمدترکردن حملونقل نقش چشمگیری داشته باشند. در حال حاضر پژوهشها نشان میدهند که ۸۰ درصد صندلیهای شبکه حملونقل در بخش خصوصی خالی هستند و ۴۶ درصد از زمان رانندگان این تاکسیها بدون مسافر سپری میشود. مبلغان سیستمهای حملونقل مشارکتی معتقد هستند سیاستهای کسبوکار آنها میتواند به واسطه تشویق استفاده مشترک از اتومبیلها به کاهش این آمار کمک کند. سیستم حملونقل مشارکتی از نظر حفظ محیط زیست دارای پتانسیل خوبی است. با افزایش محبوبیت این پدیده امکان مسافرتهای گروهی و مشترک فراهم شده و به این ترتیب انتشار گازهای گلخانهای کاهش پیدا میکند.
اطلاعاتی که در شرکتهایی نظیر Uber گردآوری میشود پتانسیل بالقوهای در تحقق این اهداف دارند. در تئوری، گردآوری داده به Uber و Lyft اجازه میدهد تا عواملی را که درافزایش تمایل مسافران در استفاده از سرویسهای آنان تاثیرگذار هستند را شناسایی کرده و ترویج دهند. سایر طرفداران محیط زیست معتقد هستند دادههای حاصل از سرویسهای حملونقل مشارکتی در تغییر رفتار مصرف کننده تاثیرگذار خواهند بود. به باور پال سیمپسون مدیر ارشد اجرایی سازمان «پروژه انتشار کربن» میتواند با طراحی سیستمی به تک تک مشتریان خود نشان دهد که ماهانه یا سالانه چه مسافتی را طی کردهاند و تا چه اندازه در کاهش انتشار گازهای گلخانهای نقش داشتهاند. این کار مستلزم اعمال تغییرات کوچکی در اپلیکیشنهای کنونی این شرکتها است. به این ترتیب، مشتریان شروع به تعدیل استفاده از سیستم حملونقل در زمان اوج تقاضا یا شرایط خاص دیگر خواهند کرد.
اما از آنجاکه محققان و طرفداران محیطزیست کمکم شروع به تحلیل دادههای گردآوری شده توسط این شرکتها میکنند، Uber و Lyft نیز از این اطلاعات برای شکل دادن به روند پذیرش خدمات خود در میان مصرفکنندگان و مقامات دولتی استفاده کردهاند. این شرکتها اخیرا استراتژیهای خاص به اشتراکگذاری اطلاعات را بهکار گرفتهاند اما هر دو شرکت از این اطلاعات برای ایجاد تصویری مطلوب از کسبوکاری که به رفع مسائل اجتماعی، زیست محیطی و ایجاد منافع بیشتر گرایش دارد، استفاده میکنند.شرکت Lyft اخیرا در زمینه همکاری با دولت فعالیتهای بسیاری داشته است. این شرکت دارای واحد سیاستگذاری حملونقل است که مجموعهای از همکاریهای مشترک با مقامات حملونقل عمومی را برنامهریزی میکند.
این شرکت با راه انداختن کمپینی با عنوان “Friends "With Transit، سعی کرده نحوه اتصال مسافران خود به سیستم حملونقل عمومی را به تصویر بکشد. اطلاعات گردآوری شده از این کمپین مورد استفاده مشتریان و مدیران این شرکت قرار میگیرد. علاوهبر این، Lyft در همکاری با شرکتهای مختلف در پروژههای خاصی سرمایهگذاری کرده است، برای مثال نقشه مسیرهای اصلی (پرکاربرد) حمل ونقل در سانفرانسیسکو که نحوه اتصال مسافران به شبکه حملونقل عمومی و برنامهریزی بر اساس آن را برای این شرکت امکانپذیر میکند. تامی هایس میافزاید ما به دنبال طراحی شهری بهتر هستیم، در شهری که شبکه حملونقل عمومی آن متهم به آلودگی زیست محیطی است، Lyft در پی ایفای نقشی مثبت است. احتمالا تعجبآور نیست که شرکت Uber در خصوص همکاری با نهادهای دولتی اشتیاق چندانی نداشته است. این شرکت اطلاعات بسیار محدودی را با جهان خارج از خود به اشتراک میگذارد (تنها به اندازهای که از نظر قانونی ملزم به انجام آن است). با این حال، Uber اخیرا در وبلاگ خود دست به افشاگریهایی زده است!
وبلاگ این شرکت با دعوت از محققان خارج از سازمانی و کاربران به بحثهایی درخصوص مقررات مربوط به سرویسهای حملونقل مشارکتی و نقش آنان روی آورده است. اما تحلیلگران داخلی Uber هم در حال بررسی دادههای گردآوری شده این شرکت هستند. برای مثال اخیرا مقالهای در خصوص کاهش تولید گاز دی اکسید کربن به واسطه فعالیت سیستم حملونقل خود به جای تردد خودروهای تک سرنشین شخصی در سانفرانسیسکو منتشر کرده است.
دو شرکت Uber و Lyft به روشنی به واسطه انتشار اطلاعات به دنبال کسب تایید و پذیرش عمومی هستند، اما اینکه فعالیتهای این سرویسها تا چه اندازه سبز بودهاند هنوز جای پرسش دارد. در حال حاضر، گروهی از فعالان محیط زیست نسبت به ادعای کاهش انتشار گازهای گلخانهای به واسطه فعالیت این شرکتها تردید دارند. سیمپسون معتقد است توانایی پیگیری عملکرد زیست محیطی اقدامی شایسته است، با این حال بسیاری هنوز در خصوص تاثیرات مثبت زیست محیطی این شرکتها به نتیجه مناسبی نرسیدهاند. وی همانند بسیاری دیگر معتقد است منافع چنین پدیدههایی باید در قیاس با معایب آن ارزیابی شوند. گروه دیگری نیز به موضوع مصرف سوخت در اتومبیلهای مورد استفاده این شرکتها اشاره داشتهاند. به باور آنها، اگر در سایه چنین کسبوکاری هر اتومبیلی بهجای بیمصرف ماندن به سیستم حملونقل اشتراکی میپیوندد، باید به موضوع بهرهوری مصرف سوخت توجه بیشتری شود.
در نهایت عدم قطعیت گستردهای در خصوص اطلاعات منتشر شده از سوی دو شرکت Lyft و Uber وجود دارد. ممکن است چنین کسب وکارهایی در کاهش تعداد سفرهای درون شهری، تولید گازهای گلخانهای و تسهیل حفاظت از محیط زیست کارآمدتر عمل کرده باشند اما این احتمال نیز وجود دارد که دادهها در آینده حاکی از تشویق مردم به استفاده بیشتر از وسایل نقلیه خصوصی از طرف این دو شرکت باشند. حجم بسیار فراوان اطلاعات که هماکنون در اختیار شرکتهای حملونقل مشارکتی قرار دارد میتواند تصویر مناسبی از تاثیرات زیست محیطی تردد اتومبیلها ایجاد کند اما این تصویر لزوما مطلوب این شرکتها نخواهد بود. بنابراین سوال اصلی این است که آیا در چنین شرایطی کسبوکارهایی نظیر Lyft یا Uber باز هم به انتشار اطلاعات ادامه خواهند داد یا خیر؟و تبعات این مساله چه خواهد بود؟
منبع: eiuperspectives.economist.com
مترجم: فریبا ولیزاده