امنیت غذایی تعطیل است؟
به گزارش هفتهنامه جامعه پویا «تبدیلکردن سالمترین خوراکی به خطرناکترین ماده غذایی، هنری است که شاید فقط از صنعت کشاورزی ما بربیاید. تصورش را بکنید، همین قرمهسبزی که غذای محبوب ایرانیهاست یا نان سنتی که همه ما عاشق برشتهاش هستیم یا انواع و اقسام غذاهایی که در آن از بامیه، گوجهفرنگی، بادمجان، خیار و گندم استفاده میشود، همه و همه میتواند خطرناکترین ماده غذایی باشد که به بدن میرسد. فاضلاب شهری در تن این محصولات زراعی رسوخ کرده است. آمارهای رسمی هم مهر تأییدی بر این حرف میزند. چند هفته گذشته، خسرو صادقنیت، رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، به آمارهای قابل تأملی پرداخت که نشان میدهد فاضلاب نقشی در زنجیره غذایی ما دارد.
به گفته این مقام مسئول، حدود ۲۴۰۰ هکتار از زمینهای کشاورزی کشور با فاضلاب تصفیه نشده آبیاری میشود و بیشترین آمار این تخلف هم در چهار استان البرز، آذربایجان غربی، تهران و کرمانشاه مشاهده شده است. اگر پای حرف وزیر بهداشت بنشینید، او وضعیت سبزیکاری با فاضلاب را در کشور «خیلی بد» توصیف کرده است اما معلوم نیست که این بحران غذایی چه زمانی به شرایط «خیلی معمولی» برمیگردد.
امنیت غذایی تعطیل است
اگر امنیت غذایی را از یک جامعه بگیرید، دیگر هیچ نوع امنیتی نمیتواند جایگزین آن شود. اگر به سلامت غذایی که هر روز میخوریم، اطمینان نداشته باشیم، همین حس ناامنی روی همه فعالیتهای ما تأثیر میگذارد.
تقریبا روزی نیست که خبری از آلودگی یک ماده غذایی در صدر اخبار قرار نگیرد؛ یک روز از بالا بودن نیترات در آب شرب تهران سخن به میان میآید، روز دیگر از اضافه کردن کاکل ذرت به جای زعفران و روز بعدش اضافه کردن اسید سیتریک در آبلیموهای خانگی. شیر و عسل هم که خوراک سودجویی شده است. از یک طرف گاه گفته میشود چربی طبیعی شیر را میگیرند و به آن پالم ارزانقیمت اضافه میکنند و از طرف دیگر، قند مایع گلوکز را در عسل طبیعی میریزند تا حجمش بیشتر شود.
این که هر ماده غذایی که میخوریم، شک و شبههای در آن باشد، امنیت روانی جامعه را بر هم میزند و مردم را از سادهترین حقوق شهروندیشان محروم میکند.
در این بین، سبزیکاری با فاضلاب را باید در سرلیست تخلفات غذایی دانست که هم حجم تخلف در این حوزه گستردهتر است و هم خطرات و بیماریزایی آن بهمراتب نگرانکنندهتر از سایر تخلفات است.
وقتی قند مایع را به جای عسل میخوریم، نهایتش این است که سرمان کلاه رفته است ولی وقتی خطرناکترین فاضلابها به پای محصولات کشاورزی ریخته میشود، رسما با سلامت شهروندان بازی شده است.
چرا ترمز تخلفها کشیده نمیشود؟
کشاورزانی که با فاضلاب خام به کشت محصولات کشاورزی اقدام میکنند، نیازی به مخفیکاری نمیبینند. کافی است جاده امامزاده ابوالحسن در شهرری را دنبال کنید تا با هکتارها زمین کشاورزی آلودهای روبهرو شوید که انواع و اقسام محصولات کشاورزی با کثیفترین آب تولید میشود. سازمانها و نهادهای بسیار زیادی مسئول رسیدگی به این تخلف بارز هستند اما تا به امروز زور هیچکدام از آنها به کشاورزان متخلف نرسیده است.
اداره کل محیط زیست، شرکت آب منطقهای، شبکه بهداشت و درمان، دستگاه قضائی، سازمان جهاد کشاورزی و فرمانداریها مسئولیت دارند که اجازه ندهند در وهله اول، هیچ محصول کشاورزی با فاضلاب آبیاری شود و اگر هم این تخلف اتفاق افتاد، در وهله دوم، حداقل اجازه ندهند که این محصول در بازار توزیع شود.
فقدان نظارتهای جدی در بازار تولید و عرضه باعث شده که ردیابی این محصولات آلوده تقریبا غیر ممکن باشد، یعنی اصلا معلوم نیست که محصولات کشاورزی آلوده به فاضلاب در کدام منطقه از شهر توزیع میشود. مثلا با وجود این که بیشترین مزارع آلوده به فاضلاب در جنوب تهران واقع شده است اما این حرف اصلا به این معنی نیست که این محصولات بیشتر در جنوب تهران توزیع میشود. اگر چه هر از چند گاهی شاهد اقدامات ضربتی از سوی نهادهای مسئول هستیم اما چون این مشکل به صورت ریشهای حل نمیشود، مشکل زراعت با فاضلاب هنوز حلنشده، رها شده است.
تا وقتی وزارت نیرو، شرکت آب و فاضلاب و شرکتهای آبفا به تصفیه فاضلابهای شهری اقدام نکنند، بستر بروز تخلف پابرجاست. جالب است که با وجود چند دهه از شروع طرح فاضلاب شهری، هنوز در ابتدای راه قرار داریم؛ طوری که بر اساس مصوبه برنامه ششم توسعه دولت مکلف شده که تا پایان این برنامه یعنی حدود سال ۱۴۰۰، شبکه فاضلاب شهری را تا ۲۵ درصد توسعه دهد. همین قانون به خوبی مؤید آن است که تکمیل شبکه فاضلاب شهری در کشور به احتمال قوی تا چند دهه طول خواهد کشید.
بدیهی است تا وقتی فاضلاب شهری سرگردان و تصفیه نشده وجود داشته باشد، آبیاری مزارع با فاضلاب هم تمام نمیشود. از طرف دیگر تعریف نکردن شغلی جایگزین برای کشاورزان متخلف که بسیاری از آنها از سر جبر زمانه مجبور به استفاده از فاضلاب در مزارع شدهاند، باعث شده تا درآمد افرادی به همان فاضلاب روانی وابسته باشد که به پای محصولات کشاورزی میرسد.
مشکل کمآبی و کاهش سطح منابع آبی سفرههای زیرزمینی هم مزید بر علت شده تا خیلی از کشاورزان از نعمت آب سالم برای آبیاری محروم بمانند و خواسته یا ناخواسته به سمت آبیاری با فاضلاب جذب شوند. در شرایطی که بر اساس آمارهای رسمی، بیش از ۹۰ درصد هدررفت منابع آبی کشور در بخش کشاورزی صورت میگیرد، مدیریت منابع آب کشاورزی قطعا میتواند به صرفهجویی، افزایش منابع آبی مورد استفاده و کاهش استفاده از فاضلاب در مزارع منجر شود.
سازمانهایی مطالبهگر میخواهیم
اگر بر اساس آمارهای رسمی جلو برویم، هنوز حدود ۶۰ درصد از فاضلابهای شهر تهران به صورت خام در طبیعت رها شده است که بخشی از آن در چاه و سفرههای آب زیرزمینی میرود و بخشی هم به صورت فاضلاب در سطح زمین روان میشود. این آمار در شهرستانها به مراتب بدتر است و حتی در برخی شهرها، اصلا شبکه فاضلاب تعریف نشده است. در این بین، گاهی فاضلابهای خطرناک بیمارستانی هم به فاضلابهای شهری اضافه میشود و سر از مزارع صیفیجات، سبزیکاری و سایر محصولات کشاورزی درمیآورد.
رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران، در گفتوگو با «جامعه پویا» تأکید دارد که در این شرایط، باید راهکارهای منطقی بیندیشیم و با راهاندازی تصفیهخانههای کوچک، فاضلابهای شهری را به آبی سالم برای محصولات کشاورزی تبدیل کنیم. این یک راهکار علمی است که به گفته این مقام مسئول، در بسیاری از کشورها جواب داده است و توانسته سلامت محصولات کشاورزی را ارتقا ببخشد. به گفته این عضو شورای شهر تهران بیش از یک دهه است که فاضلاب با برخی مزارع جنوب تهران آمیخته شده است؛ طوری که فقط در جنوب تهران، حدود ۵۰۰ هکتار از مزارع با فاضلاب آبیاری میشود. مطالبهگر بودن سازمانها و نظارتهای جدی و مداوم، راهکار دیگری است که به باور حافظی میتواند ترمز این تخلفها را بکشد اما در سالهای اخیر بسیاری از سازمانها نتوانستهاند این مطالبه جدی مردم را پیاده کنند.
۸میلیون اجارهبها برای یک هکتار زمین فاضلابی
وقتی فاضلاب به خورد یک محصول کشاورزی برود و مردم هم همان محصول کشاورزی را مصرف کنند، آن وقت احتمال بروز بیماریهای عفونی، رودهای و انگلی بسیار بالا خواهد رفت. اگر هم مصرف این محصولات آلوده تداوم داشته باشد، حتی احتمال ابتلا به بیماریهای مزمنی همچون سرطان هم دور از انتظار نیست.
محمدحسین بازگیر، رئیس اداره محیط زیست شهر تهران، به «جامعه پویا» میگوید راهحل نهایی مشکل آبیاری با فاضلاب، در اجماع ملی و همت همگانی است؛ به گونهای که همه سازمانهای مسئول، وظیفه خود را به درستی انجام دهند و با یکدیگر هماهنگ باشند.
بازگیر تأکید دارد که مسئله آبیاری با فاضلاب، فقط به آلودهشدن محصولات کشاورزی محدود نمیشود بلکه این اتفاق باعث میشود که خاک و آب سالم هم آلوده شود و سلامت شهروندان به خطر بیفتد. فعالیت رسانهها و نهادهای فرهنگساز هم به قول این مقام مسئول میتواند مردم، کشاورزان و سایر نهادهای مسئول را هوشیار کرده و آنها را با عواقب خطرناک آبیاری با فاضلاب آشنا کند.
البته در کنار این فرهنگسازی، باید با کشاورزانی که اصرار به تخلف دارند، به شکل قاطعتری برخورد شود و به دستگاه قضا معرفی شوند. این که کشاورزی بخواهد برای کمهزینهتر شدن فرآیند کاشت و برداشت محصول، فاضلاب رایگان را به پای زمین کشاورزی بریزد، اقدامی غیر اخلاقی است که فقط با تذکر و توصیه حل نمیشود.
در شرایطی که گفته میشود هر هکتار از زمینهای کشاورزی جنوب تهران که با فاضلاب آبیاری میشود، حدود هشت میلیون تومان اجاره داده میشود، جای دوری نمیرود که همین کشاورز ملزم باشد مبلغی را هم برای خرید آب سالم برای زراعت کنار بگذارد تا سلامت همشهریانش به خطر نیفتد.
مجموعه تخلف صاحبان این مزارع، فقط به آبیاری با فاضلاب ختم نمیشود. بر اساس قانون آنها موظفند حداقل یک هفته قبل از برداشت سبزیها، هیچ ماده سمی به سبزی نزنند تا سم وارد بدن مصرفکننده نشود اما شواهد حاکی است که بسیاری از کشاورزان همین مزارع فاضلابی، حتی تا چند ساعت قبل از برداشت محصول هم سمپاشی را انجام میدهند تا مبادا محصولشان بر اثر آفتهای مختلف از بین برود. برای استفاده از سموم و آفتکش هم اغلب آنها هیچ حد و مرزی برای خود قائل نیستند. چندی قبل هم وزیر کشاورزی درباره این مسئله ابراز نگرانی کرد و هشدار داد که «همچنان نگرانی از سموم غیر مجاز و بیش از حد در کشاورزی ایران وجود دارد.»
بیشتر این سموم استفاده شده هم تقلبی و قاچاق است. به قول وزیر بهداشت، حوزه خرید و فروش سموم و کود کشاورزی، سودآور و اغواکننده است؛ طوری که گاهی تا ۸۰ درصد این فرآوردههای قاچاق تقلبی هستند. حتی در مرحله توزیع و نگهداری این محصولات فاضلابی هم بهداشت و رعایت ایمنی قربانی میشود. به دلیل نبود نظارتهای دقیق برای توزیع سالم و بهداشتی محصولات کشاورزی، فرآوردههای فاضلابی در مقابل دیدگان نهادهای ناظر، تولید و به صورت فلهای توزیع میشود؛ محصولاتی به ظاهر طبیعی که روحمان هم از ناسالم بودن آن خبر ندارد و فقط از طریق آزمایشگاههای دقیق میتوان به فاضلابی بودن آن پی برد.»