ترامپ همان اوباماست اما پرهیاهو
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: با وجود اینکه برخی از مبهم بودن مواضع ترامپ و غیرقابل پیشبینی بودن او میگویند، دکتر حسین امیرعبداللهیان، دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بینالملل معتقد است در مورد ترامپ نباید منتظر آینده بود، چراکه اتفاق چندان مهمی در آمریکا نیفتاده است.
وی در گفتوگو با جامجم همچنین در مورد روابط ایران و روسیه میگوید: در عرصه بینالملل اولویت اول هر کشوری تامین منافع ملی کشورش است، درعین حال میگوید یکی از خطاهای ما در ارزیابی و تحلیل نسبت به رفتارشناسی روسیه این است که میخواهیم این کشور را با قالب اتحاد جماهیر شوروی ارزیابی کنیم.
امیرعبداللهیان اعتقاد دارد، نگهداشتن روسیه در کنار ایران در پرونده مهم سوریه به هنر دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بستگی دارد. در مورد آینده برجام، تفاوتهای اوباما و ترامپ، موضعگیری روسیه میان ایران و آمریکا با امیرعبداللهیان، دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بینالملل به گفتوگو نشستیم.
** آینده چالش روابط ایران و آمریکا را با توجه به موضعگیریهای ترامپ در مورد کشورمان چگونه میبینید؟
برای پاسخ دیپلماتیک و سنجیده باید گفت قضاوت در مورد ترامپ هنوز زود است، اما معتقدم در مورد ترامپ چندان نباید منتظر آینده بود. به دلیل اینکه اتفاق خیلی مهمی در آمریکا نیفتاده و صرفا لکوموتیوران تغییر کرده است، قطار همان قطار و ریل همان ریل است و تغییر ریل نیازمند زمان است. درنهایت پیشبینی اینکه شاهد تغییر بنیادین آن هم به دست ترامپ باشیم، قدری سخت است، اما اینکه ترامپ همچون گورباچف در روسیه یا شوروی سابق بتواند به جامعه سیاسی آمریکا تکانی بدهد و به این ترتیب پسلرزههای اقدامات ترامپ در آینده مبنایی برای تغییرات بنیادین در جامعه آمریکا باشد، میتواند مورد توجه قرار بگیرد، اما موضوعاتی که برای ما کلیدی و دقیقا نقطه پارادوکس رفتار ما و آمریکاست، اول موضوع رژیم صهیونیستی است. در این موضوع هیچ تغییر اساسی حاصل نخواهد شد، جز اینکه تحولات بیشتر به سمت حمایت از رژیم صهیونیستی پیش خواهد رفت، لذا میبینیم که آقای نتانیاهو بیشتر از دیگران از انتخاب ترامپ هیجانزده شده است. در مورد منطقه نیز تصور نمیکنم اتفاق جدی رخ بدهد، جز اینکه ترامپ با یک نگاه ساختمانسازی و بساز و بفروش به قضایا نگاه میکند. تجربه ترامپ تجربه ساختمانسازی و بساز و بفروش است، ولی ما نمیتوانیم قاعدهای که در بساز و بفروش وجود دارد در عرصه سیاست خارجی و نظام جهانی به عنوان یک نماد یا شاخص قرار بدهیم و از آن الگوی رفتاری استخراج کنیم، لذا ترامپ هم میتواند همچنان به عنوان یک پدیده ناشناخته و جدید در عرصه سیاست خارجی آمریکا محسوب شود و هم میتواند شروع جدیدی برای تغییرات بنیادین در نگاه آیندهپژوهانه در تحولات ایالات متحده آمریکا باشد.
** چه تفاوتی در نگاه اوباما و ترامپ درباره برجام وجود دارد؟
برداشتم این است که در موضوع برجام و هستهای، تفاوتی بین جنس و جوهره اوباما و ترامپ نیست. اوباما با لبخند، بیان زیبا و رفتار نازیبا بعد از توافق هستهای بدون هیاهو و بلکه مقدار زیادی با سیاست لبخند دیپلماتیک، سخن گفت، اما در حوزه عمل با سیاست محدودسازی اقدام کرد. آقای ترامپ نیز همان کار اوباما را انجام میدهد، با این تفاوت که فقط هیاهوی ترامپ زیاد است و کارهایی که قصد انجام آن را دارد، بیان میکند. سخن و رفتار اوباما متفاوت بود.
** بپردازیم به نقش روسیه، آیا روسیه میتواند ترامپ را مهار کند و در چالشهای میان ایران و آمریکا در دوره ترامپ، نقش مثبتی ایفا کند یا صرفا پیگیر منافع خود خواهد بود؟
در عرصه بینالملل، اولویت اول هر کشوری منافع ملی کشورش و تامین حداکثر امنیت ملیاش است. ما با روسیه در مورد سوریه دارای مواضع مشترک هستیم، اما بخشی از این مواضع مشترک ما به تطابق امنیت ملی و منافع ملی تهران و مسکو مربوط میشود، یعنی در این حوزه به مشترکاتی در حوزه سوریه رسیدیم که روسها میتوانند مکمل اقدامات حمایتی ما از دولت و ملت سوریه در عرصه کنونی تعریف شوند. به اعتقاد من، اینکه جمهوری اسلامی ایران بتواند روسیه را کنار خودش در یک پرونده منطقهای مهم و پیچیده نگه دارد، هنر دیپلماسی ایران است و اینکه روسها هم از کارتی که جمهوری اسلامی ایران سهم مهمی در ایجاد و حفظ آن کارت دارد، بخوبی در جهت تامین حداکثری منافع ملی خودشان استفاده کنند، نکتهای مهم و اساسی است که باید به آن توجه کرد، اما در مورد تعامل روسها با آمریکا، باید گفت روسها آمریکای ترامپ و اوباما را مقایسه میکنند، اگر آمریکای ترامپ با آمریکای اوباما متفاوت باشد و ترامپ در تامین منافع روسیه توجه بیشتری به این کشور داشته باشد، طبیعی است که این میتواند تحولی در روابط مسکو و واشنگتن ایجاد کند، اما اگر ترامپ همان سیاست اوباما را ادامه دهد یا با رفتارهای تندتر این سیاست را دنبال کند، وضعیت به گونه دیگری خواهد بود.
قضاوت درباره سیاست ترامپ در قبال ایران درحال حاضر زود نیست، بلکه صرفا میتوان امید داشت که ترامپ در هفتههای آینده از مرحله شتابزدگی عبور کند و قدری با دقت نظر بیشتر و با توجه به نظرات کارشناسی، اقداماتش را پیش ببرد. در حوزه منطقهای پیشبینی رفتار ترامپ کار دشواری نیست، اما در ارتباط با روسیه هنوز سیگنالهایی که بتواند مورد قضاوت قرار بگیرد و نقش تعیینکنندهای در آیندهپژوهشی رفتار روسها و آمریکاییها داشته باشد، نیازمند فرصت است.
** همانطور که گفتید هر کشوری به دنبال منافع ملی خودش است. با توجه به اظهارات منتقدان آیا ممکن است روسیه به خاطر منافع ملی خودش به تعبیری ایران را دور بزند؟ آیا این گفته منتقدان که میگویند در ماجرای آتشبس، ایران را دور زدند، قبول دارید؟
واقعا معتقد نیستم که روسیه ایران را دور زد. به لحاظ تاریخی در ذهن مردم ما از روسیه خاطرهای نقش بسته که شاید بارها در مذاکراتم با آقای میخائیل بوگدانف، نماینده پوتین در امور خاورمیانه بصراحت به ایشان گفتهام و این موضوع همیشه وجود دارد که روسها در دقیقه 90 متحدین خود را رها میکنند. شاید در حدود شش سالی که با روسها در سطوح مختلف ارتباط نزدیک داشتم، برداشتم قدری متفاوت شد. البته اتحاد جماهیر شوروی را باید متفاوت از روسیه دانست. یکی از خطاهای ما در ارزیابی و تحلیل نسبت به رفتارشناسی روسیه این است که میخواهیم این کشور را با قالب اتحاد جماهیر شوروی ارزیابی کنیم، اما در فایل روسیه، ما یک روسیه پوتین داریم که کشوری با همه ساز وکارهای حکومتی است. روسیه پوتین در پی اقتدار است و به دنبال این است که خاطرات بد تاریخی از اذهان کشورهای منطقه خارج شود و نشان بدهد که نخست در مورد موضوعات استراتژیک میایستد و پایداری میکند و دوم اینکه معتقدم در داخل روسیه، پوتین متفاوت از روسیه اتحاد جماهیر شوروی است. پوتین به دنبال بازگرداندن اقتدار به روسیه است و به عنوان کسی که سالها کار امنیتی کرده و بعد از آن در عرصه حکومتی فعالیتهای گستردهای داشته، بخوبی میفهمد که بازگرداندن اقتدار به روسیه بدون داشتن یک رابطه استراتژیک، پایدار و تعریف مشخص همکاری با متحدان، معنا پیدا نمیکند. لذا ضمن اینکه نمیتوانم بصراحت بگویم در دقیقه 90 همین رفتار روسیه پوتین چگونه خواهد بود، این مساله بستگی زیادی به بازی ما دارد که چگونه در موضوعات منطقهای با روسیه تعامل کنیم و بتوانیم هر دو برنده این همکاری باشیم.