گزارشی از رد صلاحیت گسترده ورزشیها در شورای شهر
«حبیب کاشانی»، «علیرضا دبیر»، «حسین رضازاده» و «عباس جدیدی» چهره های ورزشی یا فعال در حوزه ورزش هستند که برای انتخابات شوراهای اسلامی شهر تهران به صورت قطعی رد صلاحیت شده اند. «هادی ساعی» عضو دوره قبل شورای شهر تهران را می توان تنها قهرمان ورزشی ایران دانست که مجوز حضور دوباره در انتخابات را پیدا کرده. بیش از همه، نشان دادن کارت قرمز به حبیب کاشانی حیرت انگیز است. حاج حبیب شاید حتی بیش از سردار «محمد رویانیان»، چهره ای ویژه داشت که یک دهه گذشته به مسند قدرت باشگاه پرسپولیس رسید.
کاشانی سال 86 به عنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس، جای «محمدحسن انصاری فرد» نشست. او یک عضو تندرو شورای شهر و نزدیک به دولت محمود احمدی نژاد بود و از فرماندهان قدیمی سپاه تهران. حبیب کاشانی متولد سال 1345 در آبادان است اما فرمانده حوزه بسیج در غرب تهران (خیابان هاشمی) در دهه 60 بود و مسوولیت جذب نیروهای نوجوان و جوان برای اعزام به جبهه جنگ ایران و عراق را در منطقه غرب تهران برعهده داشت. او در مورد سوابق خود گفته است بیش از چهار سال در جبهه و جنگ ایران و عراق بوده اما دانش آموزان مجتمع آموزشی پسرانه «اختر» در محله «هاشمی» تقریبا او را در تمام سال های دهه 60، در این مدرسه می دیدند. حبیب کاشانی با حفظ سمت فرماندهی بسیج، مدیر مجتمع آموزشی اختر (دبستان، راهنمایی و دبیرستان) هم بوده است. کاشانی پس از جنگ، از سوی سپاه پاسداران در وزارت آموزش و پرورش مامور شد. مدتی هم به عنوان مسوول حوادث غیرمترقبه شهرستان رودبار به گیلان رفت و پس از دو سال دوباره به تهران برگشت. در تمام این سال ها، خودش را یکی از نزدیکان به «عبدالحمید محتشم»، دبیرکل «انصار حزب الله» معرفی کرده. او یکی از مدیران گمنامی بود که با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، معرفی شد. او سال 81 به دومین دوره شورای شهر تهران راه یافت و در دوره های سوم و چهارم (دوره اخیر) هم عضو آن باقی ماند. کاشانی هم اکنون عضو جبهه «آبادگران» است. او درست در اوج مشکلات مالی فدراسیون فوتبال و بلوکه شدن تمامی دلارهای فدراسیون در امارات، مالزی و سوییس به دلیل بدهی مالی و همین طور لغو پیاپی اردوها و بازی های آماده سازی تیم ملی، او تمام هزینه های تیم امید را تقبل کرد. برای نخستین بار «کارلوس کی روش»، سرمربی تیم ملی ایران به او لقب «چاه نفت» داد. کی روش پرسیده بود که چه طور سایر ارگان های ایران (منظورش به شورای شهر و شهرداری تهران بود) می توانند هزینه های تیم امید که «محمد مایلی کهن» و «محمد خاکپور» را روی سر خود می بینند، پرداخت کنند اما برای تیم ملی آستین بالا نمی زنند. سال 84 کاشانی در برنامه تلویزیونی«90» گفت: «این هزینه ها را شخصا و البته با کمک چند تن از دوستانم پرداخت می کنم.» بعد از این، «تابناک» نوشت: «این سوال پیش آمده که حبیب کاشانی هزینه تیم امید را از کجا تامین میکند؟ او میگوید معلم آموزش و پرورش است و غیر از حقوق معلمی، دریافتی دیگری ندارد؛ حتی از شورای شهر که سه دوره پیاپی عضوش است.» رد صلاحیت حبیب کاشانی که حتی با آغاز ریاست جمهوری «حسن روحانی» هم یکی از گزینه های مدیریت باشگاه پرسپولیس بود، از یک زاویه متفاوت، عجیب به نظر می رسد.
مهم ترین عامل در بازدارندگی واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی، نگرانی حاکمیت ایران از ورود عناصر «غیرخودی» به دو باشگاهی بوده که پتانسیل حداقلی 40 میلیون هوادار در داخل ایران را دارند؛ با این تصور که ممکن است خصوصی سازی این دو باشگاه در آینده، پای گروهی که به نام «عناصر معاند نظام» شناخته می شوند را به مدیریت این دو باشگاه باز کند.
در سه دهه اخیر افرادی مدیریت باشگاه های استقلال و پرسپولیس را در اختیار داشته اند که از سوی نهادهای امنیتی و قضایی کشور مورد تایید قرار می گرفتند؛ مدیرانی مانند «علی فتح الله زاده» و «کاظم اولیایی» در استقلال و سردار «محمد رویانیان»، سردار «اکبر غمخوار» و یا حبیب کاشانی در پرسپولیس. همین مدیران وظیفه داشتند باشگاه های تحت مدیریت خود را تا حد مقدور به شکل امنیتی اداره کنند و البته از بحث خصوصی سازی دور نگه دارند.
حبیب کاشانی یکی از مدیران مورد اعتمادی بود که در دولت محمود احمدی نژاد دقیقا همین وظیفه را داشت اما صلاحیت فرمانده سابق بسیج غرب تهران و عضو اطلاعات سپاه و همان مرد امینی که هم پرسپولیس را به او دادند، هم تیم امید و هم یکی از کرسی های شورای شهر را، برای حضور در انتخابات شورای شهر مردود شده است.
علیرضا دبیر دومین معما و شاید مهم ترین ابهام میان ورزشکارانی است که حق ورود به شورای شهر را پیدا نمی کنند. او خودش را طی دو دوره اخیر، کارگردان «سازمان ورزش» شهرداری تهران کرده، به شکلی ویژه به اصول گرایان شورای شهر نزدیک شده و با حمایت «مهدی چمران»، رییس شورا، به ریاست کمیسیون بودجه رسیده. دبیر سال 93 به روزنامه «شرق» در مورد حمایت چمران از خودش گفته بود: «این دو دو تا چهارتای سیاسی بود.» تقریبا تمامی اعضای خانواده اش در سازمان ورزش صاحب پست و منصب های اداری هستند. دو هفته قبل نیز با تمامی مدیران مجموعه های سازمان ورزش شهرداری دیدار کرد و به آن ها دستور داد تمامی همت خود را برای انتخاب دوباره اش به کار گیرند. دلیل هم این بود که بدون حضور او، سازمان ورزش وجود خارجی نخواهد داشت. در این جلسه، دبیر جمله ای کلیدی گفته است: «من همیشه آدم شب امتحان بودم و هیچ وقت در طول سال و ترم درس نخواندم. هر وقت فکر می کردم که ممکن است در امتحان قبول نشوم، اصلا سر جلسه نمی رفتم. الان هم همین است؛ اگر فکر کنم که ممکن است در انتخابات رای نیاورم، قطعا قید انتخابات را می زنم. اما من انتخاب می شوم.» اما حالا او اصلا کارت ورود به جلسه امتحان را هم دریافت نخواهد کرد. گفته است که از وزارت اطلاعات، سازمان ثبت احوال، قوه قضاییه و ناجا پی گیر چرایی رد صلاحیت خود خواهد بود. البته در تهران، کار ستاد انتخاباتی او (در سازمان ورزش) فعلا متوقف شده است.
برای رد صلاحیت عباس جدیدی، صدها دلیل معقول وجود داشت؛ از فریادهای نامتعارفش در ساختمان شورا تا درگیری او با منتقدانش. جدیدی طی ماه های اخیر مهم ترین سوژه برای طنزپردازهای مجازی بود تا با تصاویر سلفی او کنار شخصیت های مرحوم یا بیماران، تصویرسازی کنند؛ کنایه ای به انتشار تصویر جدیدی کنار پیکر «منصور پورحیدری». آبان ماه سال قبل نیز حضور خانمی به همراه فرزندش در ساختمان شورای شهر و ادعای او مبنی بر این که عباس جدیدی همسر صیغه ای وی بوده، جنجال ساز شد. هزینه هایی که جدیدی روی دست تهران گذاشته است، فقط به مدیریت او مرتبط نیست؛ کشتی گیر سابق ایران در سال 94 دو کتاب منتشر کرد به نام های «اموزش نماز و گزیدههای اخلاقی و معرفتی» و «من و نماز و نیاز» که هر دو کتاب در نمایشگاه کتاب سال گذشته ارایه شدند. بعد شهرداری تهران اقدام به خرید نیمی از کتاب های این عضو شواری شهر کرد تا آن ها را به صورت رایگان در همایش ها و همین طور روزهای مناسبتی در مترو تهران میان مردم توزیع کند.
آخرین گزینه، حسین رضازاده است؛ مردی که تمام رکوردهایش به عنوان قوی ترین مرد جهان از دست رفت. آذرماه سال قبل، «الکسی لوچف» روس تبار در رقابت های قهرمانی جهان در امریکا دو رکورد بی نظیر رضازاده در دو ضرب و مجموع فوق سنگین را شکست و قهرمان و رکورددار جهان شد. آخرین قهرمانی او مربوط به بازیهای آسیایی «دوحه» در سال 2006 بود. رضازاده از دوم مرداد ۱۳۸۷ از مسابقات رسمی خداحافظی کرد و به این ترتیب، شرکت وی در المپیک پکن منتفی شد. او از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۳ هم ریاست فدراسیون وزنهبرداری ایران را برعهده داشت. اما این «قهرمان قهرمانان» حالا نه در فدراسیون وزنه برداری جایی دارد، نه در شورای شهر تهران و نه میان رکوردداران جهان.
مهم ترین تصویری که از حسین رضازاده باقی مانده، حضور او روی سکوی قهرمانی با تصویری از علی خامنه ای است. سال 1384 او پس از کسب سومین قهرمانی پیاپی خود در رقابت های جهانی، با قاب عکسی که او را کنار رهبر جمهوری اسلامی نشان می داد، روی سکو رفت. رضازاده بارها مورد حمایت شفاهی علی خامنه ای قرار گرفته بود. از سال 1382 هرگاه روی سکوی قهرمانی می ایستاد، رهبر ایران موفقیت وی را به صورت اختصاصی به او تبریک می گفت. وزنه برداران هم دوره رضازاده مدعی هستند که او نه تنها رابطه ای صمیمانه با رهبر ایران داشته که پیش از هر مسابقه با دفتر آیت الله خامنه ای تماس می گرفته و طلب دعا برای موفقیت خود می کرده است.
حاج حسین اما حالا صلاحیت ورود به شورای شهر تهران را ندارد. اطرافیانش از رایزنی های مکرر او با بیت رهبری خبر می دهند و این که در تلاش است تا مجوز از دست رفته و صلاحیت بر باد رفته را برگرداند؛ هرچند که بعید به نظر می رسد چیزی از تاریخ مصرف قهرمان سابق ایران باقی مانده باشد.
کنار گذاشته شدن اعضای ورزشی و نه چندان محبوب اعضای شورای شهر تهران از انتخابات را می توان نوعی پیش گیری هم تلقی کرد. آن ها بعید بود دوباره صاحب رای باشند.