2 ساعت طلایی برای "قلب و ریه"
به گزارش ایسنا، با وجود همه پیشرفتهای ایران در زمینه انجام اعمال پیوندی، از نیروی انسانی متخصص گرفته تا تجهیزات و حتی رایگان بودن اعمال پیوندی، اما یکی از مشکلات اساسی که حوزه پیوند عضو کشور را رنج میدهد و سرسختانه گلوی بیماران نیازمند پیوند عضو را میفشارد، نه بیپولی و نبود عضو، بلکه نبود سیستم ترابری هوایی برای انتقال اعضایی مانند قلب و ریه است. دهها کودک و بزرگی که از مشکلات قلبی رنج میبرند و با هزاران سختی خود را برای انجام عمل پیوند به مراکز پیوندی نظیر تهران میرسانند، اما در نهایت به دلیل نرسیدن عضو میمیرند؛ چراکه ارگانهایی مانند قلب و ریه تنها دو ساعت بعد از خارج شدن از بدن اهداکننده قابل استفادهاند و بعد از آن نمیتوان آنها را استفاده کرد. حالا این روزها شاهدیم که به دلیل نبود سیستم ترابری هوایی، این اعضا، سالم زیر خاک میروند و بیماران چشم انتظار نیز به دنبالشان...
دکتر امید قبادی، قائم مقام مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه فرآیند اهدای عضو و پیوند اعضا در تمام دنیا به سه بخش تقسیم میشود، گفت: یک بخش آن مربوط به اهدای عضو و فراهم آوری اعضای پیوندی است که شامل شناسایی فرد مرگ مغزی، مراقبت از ارگانها، رضایتگیری از خانواده، برداشت ارگان و انتقال ارگان میشود. در مرحله دوم بحث تخصیص عضو مطرح است که در ایران به صورت ستادی از سوی وزارت بهداشت و برخی از دانشگاههای علوم پزشکی انجام میشود. بخش سوم نیز موضوع پیوند است؛ یعنی بعد از برداشت و اختصاص ارگان به یک بیمار نیازمند، مرکز پیوند، آن ارگان را دریافت کرده و برای پیوند آماده میکند.
سالانه 7000 نفر در کشور دچار مرگ مغزی میشوند
وی با بیان اینکه متاسفانه سالانه بین پنج تا هفت هزار نفر در ایران دچار مرگ مغزی میشوند، افزود: حدود 50 درصد این تعداد، یعنی به طور میانگین نزدیک به 3000 نفر از افراد مرگ مغزی، قابلیت اهدای عضو را دارند. در عین حال هر فرد مرگ مغزی میتواند یک الی هشت ارگان را به بیماران اهدا کند و با این کار جان یک تا هشت نفر را نجات دهد. به عبارت دیگر اگر به طور میانگین فرض کنیم از هر فرد مرگ مغزی سه ارگان برای بیماران پیوند میشود، یعنی میتوان سالانه با اهدای 10 هزار ارگان، جان 10 هزار نفر از بیماران نیازمند پیوند عضو را از مرگ نجات داد.
هر 3 ساعت یک بیمار لیست انتظار پیوند جان میبازد
قبادی با بیان اینکه سالانه حدود 25 تا 27 هزار نفر بیمار در لیست انتظار پیوند قرار دارند، ادامه داد: باید توجه کرد که روزانه بین هفت تا 10 نفر از این بیماران فوت میکنند. یعنی در هر سه ساعت یک نفر از بیماران لیست انتظار پیوند به دلیل نرسیدن عضو پیوندی از بین میرود و بر این اساس ما در مجموع سالانه حدود 3500 نفر از این بیماران را به دلیل نرسیدن ارگان پیوندی از دست میدهیم.
بیماران نیازمند پیوند زنده میمانند، اگر....
قائم مقام مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان با تاکید بر لزوم فراهم آوردن امکاناتی جهت استفاده از ارگانهای 3000 فرد مرگ مغزی در کشور، گفت: این درحالیست که سالانه 800 تا 1000 نفر از افراد مرگ مغزی به مرحله اهدای عضو میرسند و 2000 نفر از این افراد با اعضایشان زیر خاک می روند. حال اگر در نظر بگیریم که سه ارگان این افراد هم قابل استفاده است، یعنی در سال 6000 ارگان قابل پیوند، خاکسپاری میشود. باید توجه کرد که اگر 50 درصد از این تعداد به بیماران نیازمند پیوند برسد، دیگر هیچ بیمار نیازمند پیوندی در صف انتظار فوت نمیکند. یعنی اگر ما بتوانیم سالانه 2000 نفر از افراد مرگ مغزی را به اهدا برسانیم، دیگر در ایران هیچ کس به خاطر نرسیدن عضو پیوندی از بین نخواهد رفت.
افزایش 65 درصدی "رضایت" برای اهدای عضو
قبادی با طرح این پرسش که چرا از 3000 فرد مرگ مغزی در کشور، تنها 800 نفرشان به اهدای عضو میرسند، گفت: بخشی از این موضوع مربوط به بحث اهدا و فراهم آوری است و بخش دیگر مربوط به موضوع پیوند است. در قسمت اول افراد مرگ مغزی باید در کشور شناسایی شوند و سپس با روشی علمی و اصولی از خانواده آنها برای انجام پیوند رضایت گرفته شود که این کار از سوی افرادی به نام هماهنگ کننده یا کوردیناتور انجام میشود و سپس این ارگانها باید به بیمار نیازمند پیوند برسد. خوشبختانه فرایند شناسایی و رضایتگیری در ایران پیشرفتهای خوبی داشته است. به طوریکه در سال 84 آمار رضایت به اهدای عضو پنج درصد بود و حالا نزدیک به 70 درصد است و این پیشرفت بسیار قابل توجهی را در این حوزه نشان می دهد.
آن 2 ساعتِ طلایی
وی افزود: از طرف دیگر یکی از مشکلات بزرگ حوزه پیوند این است که علی رغم رضایت خانواده، باز هم ممکن است این ارگانها به بیماران نیازمند نرسند. چرا که در زمینه انتقال اعضا، ضعفهایی وجود دارد. باید توجه کرد که ارگانهای افراد مرگ مغزی شامل ریه، دو کلیه، قلب، کبد، لوزالمعده و روده برای بیماران قابل استفاده است که هر کدام از آنها فرصت مشخصی برای استفاده دارند. به عنوان مثال باید توجه کرد که برای پیوند، قلب و ریه از زمان برداشت عضو، نهایتا دو ساعت زمان برای پیوند داریم. از سوی دیگر متاسفانه مراکز پیوند قلب و ریه در ایران، در چند کلان شهر از جمله تهران مستقر شدند و بنابراین با مشکلاتی برای انتقال این دو ارگان از استانهای دیگر مواجهیم.
قبادی با بیان اینکه فرجه اهدای کلیه 24 تا 36 ساعت و کبد، لوزالمعده و روده حدودا 12 تا 18 ساعت است، ادامه داد: البته باید بدانیم که هرچه زودتر ارگان ها را برای اهدا آماده کنیم، بهتر است. بنابراین ما در پیوند کبد و کلیه فرصت داریم که حتی با پروازهای معمول آنها را برای پیوند به بیماران منتقل کنیم، اما درباره پیوند قلب و ریه نمیتوان چنین اقدامی را انجام داد. چرا که از زمان برداشت این دو ارگان، تنها دو ساعت برای پیوند فرصت داریم. این شرایط درحالیست که در کشورهای پیشرفته دنیا نقشه راهی به طور کاملا مشخص و تدوین شده برای انتقال ارگانها وجود دارد. به طوریکه فاصله مرکز برداشت عضو تا مرکز پیوند را میسنجند و بر اساس میزان فاصله، نحوه انتقال آن با آمبولانس، بالگرد یا جت را مشخص میکنند.
لزوم ایجاد سیستم ترابری هوایی برای نجات بیماران پیوندی
قبادی با بیان اینکه در کشوری مانند اتریش سالانه 180 پیوند ریه انجام میشود، گفت: این در حالیست که در ایران حدودا سالی 16 تا 18 پیوند ریه انجام میشود. یعنی میزان پیوند ریه در کشور ما یک دهم کشوری مانند اتریش است. چرا که ریه اولین ارگانی است که از بین میرود. بنابراین در حال حاضر با توجه به اینکه متاسفانه مراکز پیوند قلب و ریه در کلانشهرها و پایتخت متمرکز شدهاند، باید سیستم انتقال سریعی را برای رساندن عضو پیوندی به بیماران نیازمند فراهم کنیم. ما در گذشته طرحی با عنوان "شبکه فراهم آوری و تخصیص اعضای پیوندی کشور ایران" را به وزارت بهداشت ارائه دادیم که وزیر بهداشت نیز آن را امضا کرده است. در آن طرح گفته شده بود که بهتر است 9 مرکز جامع پیوند در 9 نقطه کشور داشته باشیم تا هم بیماران مجبور نباشند که برای پیوند قلب و ریه به تهران سفر کنند و هم نیاز به انتقال ارگانها به تهران نداشته باشیم.
قائم مقام مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان با بیان اینکه وزیر بهداشت روی این طرح به معاون درمان دستوراتی داد و حتی نامهای هم به سازمان مدیریت فرستاد که باید برای این طرح یک سازمان ایجاد شود، ادامه داد: متاسفانه این طرح هنوز عملیاتی نشده و روی زمین مانده است. تا زمانیکه این طرح در کشور عملیاتی شود، حتما باید برای نجات جان بیماران و رساندن ارگانها به آنها "جت" داشته باشیم. به عنوان مثال اکنون اگر یک جوان 16 ساله در بوشهر دچار مرگ مغزی شود و شش ارگان او قابل اهدا باشد، فقط کبد و کلیه اش برداشت می شود و بقیه ارگانها زیر خاک میروند. چرا که وسیلهای نداریم که این ارگانها را برای پیوند به تهران منتقل کنیم.
قبادی تاکید کرد: سالانه حدود 25 درصد بیماران نیازمند به پیوند قلب و ریه در ایران فوت میکنند. این درحالیست که می توانیم از 800 نفری که برای پیوند در سال داریم، 80 پیوند ریه انجام دهیم، اما سالانه 14 تا 16 پیوند ریه انجام میدهیم. چرا که نمیتوانیم ریه را از استانهای مختلف به تهران منتقل کنیم. یعنی اگر فرد مرگ مغزی شده در تهران و در نزدیکی مراکز پیوند قلب باشد، میتوانیم از آن استفاده کنیم. در غیر اینصورت حتی اگر همین ریه در یک شهر بسیار نزدیک مانند رودهن باشد نمیتوانیم آن را منتقل کنیم مگر اینکه بالگرد یا جت داشته باشیم.
وی افزود: این سیستم ترابری هوایی در تمام دنیا وجود دارد که مکمل سیستم ترابری زمینی است. البته در زمان ریاست خانم دکتر نجفی زاده در اداره پیوند وزارت بهداشت، در سه مورد انتقال ارگانهایی مانند قلب و ریه به تهران انجام شد و اکنون این بیماران زندهاند و در سلامت کامل به سر میبرند و طبیعی است که اگر این اتفاق نمیافتاد، این بیماران فوت میکردند. در همان زمان تفاهمنامهای با سیستم هوایی سپاه بسته شد و اکنون به مرز امضا رسیده است. بنابراین امیدواریم این تفاهمنامه بزودی امضا شود تا دیگر شاهد مرگ بیماران نیازمند پیوند عضو نباشیم. در حال حاضر در 80 درصد مراکز پیوند عضو ایران کلیه و کبد برداشت میشود، اما قلب و ریه با اینکه قابلیت اهدا دارد، خاکسپاری میشوند. چرا که ما امکان انتقال این ارگانها را نداریم.
70 درصد پیوندیها دیر معرفی میشوند
قبادی با تاکید بر لزوم تقویت لیستهای انتظار بیماران پیوندی، گفت: گاهی در تهران قلب یا ریهای پیدا میشود، اما در لیست انتظار با هیچ بیماری سازگار نیست و این موضوع غیرممکن است. بنابراین باید لیست های پیوند را هم تقویت و بازنگری کنیم که این موضوع نیازمند برنامه ریزی پنج ساله و منسجم است. در عین حال باید توجه کرد که هر متخصص پیوند ریه قدرت تشخیص این موضوع را ندارد که بیمار در چه زمانی به پیوند نیاز دارد. بنابراین در کل کشور اولین کاری که باید انجام شود، این است که متخصصین در کنگرههای فراگیر شرکت کرده و آموزش ببینند تا بدانند که بیمارانشان چه زمانی به پیوند احتیاج دارند. چرا که حدود 70 درصد افرادی که برای پیوند ریه از نقاط مختلف کشور به مرکز پیوند ریه تهران معرفی میشوند، دیر معرفی شدهاند و دیگر قابلیت انجام پیوند را ندارند. در نتیجه باید در تمامی شهرستانها متخصصین این رشته آموزش ببینند تا بدانند که بیماران را چه زمانی به ما معرفی کنند.
باز هم نبود همراهسرا و سرگردانی بیماران
قبادی با اشاره به مشکلات مالی بیماران پیوندی، گفت: از طرفی این بیماران برای انجام پیوند با توجه به شرایط حادی که دارند باید به صورت هوایی به تهران مراجعه کنند. این در حالیست که این بیماران حتی 24000 تومان ندارند تا بتوانند آمپول های خود را تهیه کنند. حال چطور میتوانند به صورت هوایی به تهران بیایند. به همین دلیل تعداد زیادی از بیماران به دلیل بی پولی در زمان مناسب مراجعه نمیکنند. بنابراین یکی دیگر از مزایای تمرکز زدایی این است که بیماران بتوانند به راحتی به مراکز پیوند مراجعه کنند. از طرفی بیماران بعد از انجام عمل پیوند باید یک تا سه ماه در نزدیکی مرکز درمانی بمانند تا پیگیریهای لازم برای حفظ سلامتی آنها انجام شود، این در حالیست که ما در نزدیکی هیچ یک از مراکز پیوندمان، همراه سرا نداریم.
درخواستی از خیرین سلامت
وی با بیان اینکه این بیماران که در هر سه ساعت یک نفرشان فوت میکند، باید به زندگی بازگردند، گفت: ایران یکی از بزرگترین کشورهای خاورمیانه در زمینه پیوند است و همه انواع پیوند را انجام میدهد. در عین حال باید بدانیم که یکی از مشکلات ما در حوزه پیوند عضو کشور، نبودن فضا و ساختار مناسب برای پیوند عضو است و بیمارستان های ما فضای استانداردی ندارند. بنابراین همه این موضوعات نیازمند توجه و کمک است. البته علاوه بر دولت که امکانات و اعتبارات محدودی دارد، از خیرین سلامت هم می خواهیم که گوشه چشمی به حوزه پیوند عضو داشته باشند.