معمای مرگ نوزاد 3 روزه
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شهروند نوشت: مرد جوان که تنها ٣روز شاهد تولد فرزندش بود، به خاطر مرگ پسرش از دو بیمارستانی که هنگام زایمان مشکلاتی را برای آنها به وجود آورده بود، شکایت کرد. این مرد ادعا میکند که مسئولان این دو بیمارستان به خاطر سهلانگاری باعث مرگ نوزادش شدهاند.
نوزاد ٣روزه با مرگ معماییاش پروندهای را پیشروی بازپرس دادسرای جنایی پایتخت قرار داد. مرد جوان که تنها ٣روز شاهد تولد فرزندش بود، به خاطر مرگ پسرش از دو بیمارستانی که هنگام زایمان مشکلاتی را برای آنها به وجود آورده بود، شکایت کرد. این مرد ادعا میکند که مسئولان این دو بیمارستان به خاطر سهلانگاری باعث مرگ نوزادش شدهاند.
١٢ بهمنماه سال گذشته مرد با چهرهای آشفته درحالی به دادسرای امورجنایی تهران رفت که تنها ٣روز از تولد فرزندش میگذشت. این مرد پیشروی بازپرس محسن مدیر روستا از ٢ بیمارستانی که درماجرای مرگ فرزندش نقش داشتند، شکایت کرد.
او درباره جزییات این ماجرای تلخ گفت: «اوایل بهمنماه پزشک همسرم خواسته بود تا او را برای زایمان به بیمارستان ببرم که پس از ١٠روز وقتی همسرم را برای عمل سزارین به بیمارستانی در رباط کریم بردم، اما پزشکان ادعا کردند که باید همسرم را به بیمارستان دیگری در اسلامشهر منتقل کنم.»
وی افزود: «وقتی به بیمارستان اسلامشهر رسیدم، متوجه شدم که دفترچه همسرم دربیمارستان رباطکریم گمشده است. ازطرفی به خاطر وضع سختی که همسرم داشت، پذیرش بیمارستان اعلام کرد؛ به خاطر نداشتن دفترچه باید ٢میلیون تومان پرداخت کنم. من یک آشپز هستم و ٢میلیون تومان پول زیادی برای من بود. نمیتوانستم آن را تهیه کنم، اگر هم این پول را داشتم، سعی میکردم تا با یکم پول بیشتر، همسرم را دریک بیمارستان خصوصی بستری کنم اما با هرشرایطی که بود، پول را تهیه کردم و موفق شدم همسرم را برای زایمان بستری کنم.»
مرد آشپز ادامه داد: «همسرم دربیمارستان بستری شد، اما متوجه شدم که مداوای همسرم برعهده چند دانشجو بود. از شامگاه آن شب که همسرم دربخش زنان بستری شده بود، دیگر هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه ساعت ٤ بامداد یکی از بهیاران بیمارستان به سراغم آمد و راز پنهانی را فاش کرد. این بهیار که نمیخواهد به خاطر افشاگری کارش را از دست بدهد ادعا کرد که درهمان ساعات ابتدایی همسرم را برای به دنیا آوردن پسرم به اتاق عمل بردند اما در زمان زایمان بند ناف بچه پاره شده و جفت بچه درشکم مادر مانده است. به همین خاطر، بدون اطلاع به من، همسرم را به اتاق عمل دیگری منتقل کردهاند و این درحالی بود که این عمل باید با رضایت من صورت میگرفت. بعد از شنیدن این خبر نگران شدم و نمیدانستم چه سرنوشتی در انتظار پسر و همسرم است. از هرفردی پیگیر میشدم ولی جوابی نمیشنیدم تا اینکه ساعت ٨ صبح یکی از پزشکان به سراغم آمد و خبر به دنیاآمدن پسرم را داد. این درحالی بود که فرزندم در ساعت ٣٠: ٠٢ بامداد به دنیا آمده بود. فردای آن روز همسر و بچهام از بیمارستان ترخیص شدند و هنوز دو روز از تولد امیرمهدی نگذشته بود که ناگهان نفس بچهام بند آمد به حدی که یک قطره آب هم ازگلویش پایین نمیرفت. خیلی زود امیرحسین را به بیمارستانی که به دنیا آمده بود، منتقل کردم که پزشکان ادعا کردند؛ این کودک باید دربیمارستان بستری میشد و این درحالی بود که خودشان اجازه ترخیص را صادر کرده بودند. آنها دراین مرحله گفتند که نمیتوانند برای پسرم کاری انجام بدهند و به سرعت او را به بیمارستان دیگری رساندم.»
پدرجوان درحالی که اشک میریخت، گفت: «وقتی به بیمارستان دیگر رسیدم، متوجه شدم که امیرمهدی فوت کرده است و پرسنل بیمارستان که سعی بر نجات فرزندم داشتند، گفتند؛ پسرت یکساعت از مرگش میگذرد، یعنی همان لحظاتی که از پرسنل بیمارستانی که پسرم به دنیا آمده بود، درخواست کمک کردم. دربیمارستان بود که متوجه شدم پرسنل بیمارستانی که امیرمهدی به دنیا آمده، دیر متوجه از کارافتادن کلیه و کبد شدند و همین امر باعث شده بود تا قلب پسرم از کار بیفتد.»
با این اظهارات، با توجه به اینکه هنوز علت مرگ پسر کوچولو مشخص نشده بود، بازپرس مدیر روستا دستور داد تا جسد نوزاد ٣ روزه دراختیار کارشناسان پزشکی قانونی قرار گیرد.
پدر امیرمهدی پس از اینکه نظریه پزشکی قانونی اعلام شده بود، روز گذشته برای پیگیری پرونده فرزندش پیشروی بازپرس مدیر روستا قرار گرفت.
این مرد با توجه به علت مرگ امیرمهدی که متابولیک نوزادی اعلام شده بود، ازبیمارستانی که در رباطکریم همسرش را به خاطر وضعیت عمومی بدی که داشته، پذیرش نکرده و بیمارستان دوم که در اسلامشهر است، به خاطر تشخیصندادن بیماری فرزندش و عمل پنهانی که برای بیرون آوردن جفت بچه انجام دادهاند، اعلام شکایت کرد. بنا بر این گزارش، بازپرس محسن مدیر روستا دستور داد؛ پرونده برای رسیدگی بیشتر دراختیار دادسرای جرایم پزشکی قرار گیرد.