شباهت های 2 خرداد 76 و 29 اردیبهشت 96
به گزارش ایسنا، روزنامه «قانون» در ادامه مینویسد: «رقابت»، «مشارکت» و «شگفتیساز بودن نتیجه» از مهمترین ویژگیهای دوم خرداد ۷۶ بود. همان شگفتی که مردم را برای شادی در هر دو انتخابات به خیابان آورد. این اتفاقی بود که بیست سال بعد در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ با شکلی نوین بازتولید شد. حجاریان درست گفته بود. «دوم خرداد استثنا» بود که اگرچه هرگز نمیتواند تبدیل به قاعده شود، اما در عین حال قابلیت تکرار آن در ابعاد مختلف وجود دارد.
رقابتی آغاز شده از دوم خرداد
ازدوم خرداد ۷۶ به بعد بود که صندوق رأی به یک رقابت تمامعیار تبدیل شد. رقابتی که تا ثانیههای آخر ادامه دارشته و خواب را از چشمان همه، حتی تا پایان لحظه شمارش آرا ربود. این ویژگیها در انتخابات دوازدهم به روشنی دیده میشد. اگر در تهران و شهرهای بزرگ، صندوقهای رأی تعطیل نشده بود، شاهد خلق حماسهای بزرگتر از تمام رأیگیریهای تاریخ ایران بودیم. شاید کار رأیگیری به صبح شنبه نیز کشیده میشد و فاصله رأی روحانی با نفر بعدی آنچنان رقم میخورد که هرگز قابل تکرار نبود.
سونامی رأی حسن روحانی در دور دوم یک سونامی واقعی بود. نه از آن دست که هر روز تیتر رسانههای رقیب در ۹۲ و ۹۶ بود. اگرچه بعد از دوم خرداد، رقابت دو به دو در انتخاباتهای ۸۴ و ۸۸ تکرار شد، اما نتیجه هیچکدام شباهتی به دوم خرداد نداشت. در انتخابات ۹۲ اصولگرایان با چند کاندیدا در مقابل روحانی قرار گرفتند و نتیجه انتخابات در مجموع آرا، همان رأیی بود که حالا ابراهیم رئیسی در انتخابات ۹۶ به آن دست پیدا کرده است. تنها تفاوت آن، تجمیع آرای آنها در یک سبد بود که در سال ۹۲ متفرق شد. اما تفاوت رأی روحانی از ۹۲ تا ۹۶ بسیار است.
ایده مرکزی حسن روحانی در انتخابات ۹۲ یک طرح مشخص بود. او آمده بود تا تعامل و اعتدال را بهخصوص در پرونده هستهای که سرنوشت همه کشور به آن گره خورد بود، به اجرا در بیاورد. اما در سال ۹۶ او به دنبال خیزش آرا و ایجاد امید در میان تودههای مردمی رفت که میخواستند به نوعی تفکر خاص، «نه» بگویند. روحانی از آن، «نه» به افراط نام برد. ایدهای محوری که توانست در مرحله عمل هم به اجرا در بیاید. از این منظر نیز میان دوم خرداد و ۲۹ اردیبهشت شباهتهای بسیاری هست. دوم خرداد از این منظر یک خاطره خوش است که فریاد اعتراضی بود برای نفی خشونت و یک سبک زندگی.
خیزش تودهها
هر دو رقیب روحانی (قالیباف و رئیسی) ایده مرکزی کمپین خود را حمایت از تودهها قرارداده بودند و تصور میکردند میتوانند خیزش ایجاد کنند. همان زمان هم برخی اصلاحطلبان معتقد بودند باید به سمت گفتمان تودههای محروم رفت و انتخابات دوم خرداد را در مقابل اقتصاد آزادی که دولت هاشمی پی گرفته بود، به پیروزی رساند. مصطفی تاجزاده اخیرا در گفتوگویی این موضوع را بیان کردکه آن زمان، میان دو طیف در درون اصلاحطلبان اختلاف نظر بود. یک طرف افرادی چون بهزاد نبوی قرار داشتند که معتقد بودند باید به سمت گفتمان طبقه محروم رفت و یک طرف کسانی چون تاجزاده بودند که با سیدمحمدخاتمی از وزارت ارشاد آمدند و به دنبال ساخت گفتمان آزادی و تقویت آن در تودههای مردم بودند. تاجزاده بهصراحت میگوید که بعد از انتخابات، بهزاد نبوی مشخصاً میگوید که فکر نمیکرد ایده دوم خردادی آنها به چنان پیروزیای دست پیدا کند.
اشتباهات تکراری افراطیون
روحانی نیز با همین رویکرد، کمپین انتخاباتی خودش را از دور دوم مناظرهها آغاز کرد. میان مناظره اول تا مناظره دوم، هفته سختی برای دولت رقم خورد. حملههای سخت باعث بیداری حسن روحانی شد. میگفتند: «روحانی باخت را قبول کرده»، «دستش در هنگام مناظره می لرزد»، «از حملات قالیباف وحشت زده شده» و حرفی برای گفتن ندارد. اما ظاهرا او تا مناظره اول، رقابت را چندان جدی نگرفته بود. حسن روحانی که در سه هفته پایانی دیدیم، شخصیتی بود که خود اصولگرایان ساختند و خودشان از دیدنش متعجب شدند.همان اشتباهات افراطی که در دوم خرداد ۷۶ از سوی اصولگرایان انجام شد، در اردیبهشت ۹۶ هم تکرار شد. اگر آن زمان در تهران، کارناوال عصر عاشورا برای تخریب چهره سیدمحمد خاتمی برپا کردند، این بار تخریبها را به روستاها بردند و از سند ۲۰۳۰ وسیلهای برای حمله به روحانی ساختند. حملاتی که ماهیت آنها یکسان بود.
باورمندی به آرا
از ویژگیهای مهم ۲ خرداد ۷۶ باورمندی تودهها به تکرأیهایشان بود. همانها که حتی نسبت به صندوق رأی اعتماد نداشتند اما با این وجود، تکتک رأیهایشان را در دست گرفتند و پای صندوق رفتند تا قطرهقطرههایی باشند که سیل به راه میاندازند. این همان اتفاقی بود که سه سال قبل هم شاهدش بودیم. مردمی که با چشمی نگران و با چشم دیگر امیدوار، ساعتهای طولانی را در صف رأی سپری کردند تا قطرههایی باشند برای پیوستن به دریایی بزرگ.
تجدید پیوند پس از ۲۰ سال
دوم خرداد به خاطر میزان بالای مشارکت مردم نیز شهرت دارد. همان چیزی که باعث شد از آن با عنوان یک «حماسه» یاد شود. این ویژگی در انتخابات دوازدهم نیز وجود داشت. از طرف دیگر، این اولین مرتبه بعد از گذشت ۱۹ سال از انقلاب اسلامی بود که هموطنان خارج از ایران احساس کردند باید با مردم داخل در یک همبستگی و اتحاد به پای صندوق رأی بروند و در تعیین سرنوشت ایران مشارکت کنند.
این اتفاق در انتخابات اخیر نیز دیده شد. سونامی حضور ایرانیان مقیم خارج، نه تنها مردم داخل بلکه دنیا را هم شگفتزده کرد. هموطنانی که کیلومترها مسافت را برای رسیدن به کنسولگریها و سفارتخانههای ایران با صرف هزینههای زیاد طی کردند و ساعتها در صف ایستادند تا نشان دهند، «ایران برای همه ایرانیان» شعاری نیست که فراموش شود. سونامی دوم خرداد قابل بازآفرینی است؛ این را ما این روزها آشکارا تجربه کردیم.