قالیباف؛ظرفیتی جدید برای انتخابات مجلس؟ /ضربه بزرگ جمنا به اصولگراها /روایتی متفاوت از پشتپرده قدرتوثروت جمنا
به گزارش خبرآنلاین انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به پایان رسید اما گویا برای عقلای اصولگرایان تازه اول راه است تا تحلیل های منطقی خود را به رخ جمنا بکشند و بگویند این روزها را پیش بینی می کردند اما تمامیت خواهان نواصولگرا راهی را رفتند که کسب نتیجه شکست کاملا واضح و مبرهن بود.
حسن بیادی از فعالان سیاسی اصولگرا هنوز هم معتقد است جمنا باندی بود که عامل شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری شد. عضو جبهه ایستادگی می گوید اگر اصولگرایان در همین قالب و چارچوب پا به میادین رقابت های سیاسی آینده نتیجه ای جز شکست عایدشان نمی شود.
آینده سیاسی سید ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف از دیگر موضوعاتی بود که بیادی درباره آنها با خبرآنلاین به گفتگو پرداخت.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
***
آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری 15 میلیون و 700 هزار رأی آورد، برخی همچون آقای حداد عادل این رأی را سرمایه برای جریان اصولگرایی توصیف می کنند، آیا همه این آرا متعلق به آقای رئیسی بود یا آنکه اگر هر کسی دیگری هم جای او بود این مقدار رأی را می آورد چون حمایت تشکیلات اصولگرایان را پشت خود داشت؟
سال 88 همه سلایق اصولگرا جمع شدند و به آقای احمدی نژاد رأی دادند. آقای احمدی نژاد در آن انتخابات 24 میلیون رأی آورد اما اصولگرایان معتدل در این دوره از آقای روحانی حمایت کردند و ستاد تشکیل دادند. امروز اصولگرایان بعد از انتخابات ریاست جمهوری 92، انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات ریاست جمهوری 96 باید قبول کنند که 8 میلیون آرای آنها ریزش کرده است. به عبارت دیگر معتقدم اصولگرایان دچار ریزش منطقى در پایگاه اجتماعی خود شده اند. البته جامعه اصولگرایی خارج از افراطیون تمامیت خواه ،هم بزرگ و هم منطقی است اما باندهای متصل به قدرت و ثروت که به این نام فعالیت سیاسی می کنند فعالیتشان هیچ تناسبى با منافع ملى و نظام اسلامى ندارد.
شما قبل از انتخابات می گفتید جمنا باند است.
آن نظر را الان هم دارم و به طور شفاف گفته و می گویم.
برخی تحلیلگران همچون شما معتقدند ضعف تشکیلاتی جمنا به پایگاه اجتماعی اصولگرایان ضربه زد اما در مقابل کسانی هم هستند که می گویند گفتمان اصولگرایی دیگر جذاب نیست و نیاز به بازنگری دارد. آیا دیدگاه دوم را هم قبول دارید؟
نمی شود گفت افکار و حرفهاى اصولی در جامعه جایگاه ندارد اما کسانی فقط به دنبال قدرت هستند و به هر شکلی می خواهند به آن دست پیدا کنند، برای نیل به اهداف غیر منطقى و گاهاً ناصواب نیز حاضرند قانون، علم ، تجربه و شایسته سالاری را زیر پا بگذارند. تمامیت خواهی این افراد است که به زندگى مردم و کلاً به نظام اسلامى ضربه زده و می زند و جوانان پرانرژى و پاک و تحصیلکرده جامعه را دلسرد نموده و می نمایند.
اگر اصولگرایان در قالب دیگری مکانیزم انتخاباتی خود را شکل می دادند، آرای آقای رئیسی بیشتر می شد؟
آنها که آقای رئیسی را جلو انداختند نه از سر خیرخواهی، دوستی و مروت بلکه این کار را از سر حسادت انجام دادند.
چرا می گویید برخی به خاطر حسادتی که به آقای رئیسی داشتند او را ترغیب کردند تا نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود؟
چون آینده روشن تری را برای ایشان براساس شایعات محتمل می دیدند.
در واقع معتقدید آنها می خواستند این ظرفیت بالقوه بسوزد تا دیگر آقای رئیسی نتواند در آینده برای سطح ریاست جمهوری کنشگری داشته باشد؟
بله، دیگر آقای رئیسی در سطح ریاست جمهوری قدرت کنشگری نخواهد داشت. مخالفان آقای رئیسی الفاظ مناسبی را برای او به کار نبردند و به وضوح یکسرى هم از طریق رسانه هاى بیگانه تغذیه می گردیدند. علاوه بر آن دوستى خاله خرسه اى بود که بعضى از اطرافیان ایشان با کارهایی ناشایسته و ابتدایى انجام می دادند. همچنین هزینه هاى گزافى بود که از طریق همه نامزدهاى انتخاباتى از جمله آقاى رئیسى صورت گرفت این ناهنجاریها در تاریخ ثبت و نوشته می شود و اصولا این نوع حرکتهاى غیرقابل قبول و غیر شرعى در تاریخ توسط نزدیکان نوشته و منتشر می شود و بالاخره آیندگان قضاوت خواهند کرد.
اگر نامزد نهایی اصولگرایان آقای رئیسی نبود و آقای قالیباف به عنوان نامزد نهایی آنها انتخاب می شد آیا همین میزان آرا یعنی 15 میلیون و 700 رأی به دست می آمد یا امکان داشت که وزن آرا کمتر یا بیشتر شود؟
معتقدم کنار رفتن آقای قالیباف زیاد اثری در آرای آقای رئیسی نداشت چون 60 درصد آرای او به سمت آقای روحانی رفت. 40 درصد دیگر هم بین سایر نامزدها تقسیم شد. در حالیکه اگر آقای قالیباف در صحنه می ماند و آقای رئیسی کنار می رفت، هر چند دوباره آقای روحانی با رأى کمترى در دور اول رئیس جمهور می شد اما احتمال ضعیف هم وجود داشت که انتخابات به دور دوم برود.
یعنی معتقدید آرای آقای قالیباف بیشتر از آقای رئیسی می شد اگر او نامزد نهایی اصولگرایان لقب می گرفت؟
بله. همین طور است.
به نظر شما آقای قالیباف می تواند راه آقای عارف را برود. آقای عارف سال 92 به نفع آقای روحانی کنار رفت و همین مسئله در نتیجه ای که رقم خورد موثر بود، بعد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را سامان داد و زمان انتخابات مجلس دهم سرلیست اصلاح طلبان در تهران شد، به نظر شما آقای قالیباف می تواند راه عارف را برود؟
این دو با هم در تصمیم گیری های سیاسی قابل قیاس نیستند. به نظر من کسانی که مشاور آقای قالیباف هستند و ایشان از مشاوره های آنان استفاده نکرده ولى متأثر است، همیشه در انتخابات گذشته و حال آقای قالیباف را صادقانه به مسلخ برده اند؛ یعنی هیچ گاه برای او خیرخواه نبودند تا جایى که من احتمال میدهم که شاید این مشاورین نفوذى باشند والله اعلم.
پس به نظر شما آقای قالیباف نمی تواند در انتخابات مجلس یازدهم برای اصولگرایان ظرفیتی ایجاد کند؟
آقای قالیباف می تواند برای انتخابات مجلس یک ظرفیت برای اصولگرایان ایجاد کند اما نه همه ظرفیتها را. در مجموع شخصیت هایی همچون آقای قالیباف و آقای رئیسی باید تصمیم بگیرند و تکلیف خود را روشن کنند که سیاسی هستند یا خیر. نمی شود هم از حزب فرار کنند و هم از مواهب حزب برخوردار شوند. البته این نقیصه درباره دیگرسیاسیون طراز اول کشور صدق می کند. یکی از دلایل عدم موفقیت جمنا، همان گله مندی اکثریت کسانی بود که خود را به عنوان نامزد در آن مکانیزم مطرح کردند. دلیل گله مندی آنها نیز تمامیت خواهی پشت پرده جمنا بود. من یقین دارم نظر پشت پرده جمنا بر آقای قالیباف نبود و کس دیگری را مدنظر داشتند. من دوستان نزدیک آقای قالیباف را در جریان این امر مهم گذاشتم اما آنها توجه نکردند.
یعنی شما به اطرافیان آقای قالیباف اطلاع دادید که جمنا نظرش بر آقای رئیسی است و با این وضعیت بهتر می دانید که آقای قالیباف نامزد انتخابات ریاست جمهوری نشود؟
شاید باور نکنید که نظر پشت پرده جمنا حتى بر آقای رئیسی هم نبود. آقای رئیسی از مکانیزم جمنا جدا شد و به طور مستقل اعلام کاندیداتوری کرد، این مسئله را ظاهراً در اطلاعیه خود آورد.
اگر پشت پرده جمنا بر حمایت از آقایان قالیباف و رئیسی نظر نداشت پس می خواست چه کسی را نامزد خود قرار دهد؟
بالاخره یک نفر را می آوردند. ببنید در رأی گیری های جمنا چه کسانی اول بودند. آقای زاکانی و بذرپاش اول بودند بعد آقای قالیباف قرار داشت. حتی نگذاشتند آقای رضایی رأی بیاورد تا جزء 10 نفر باشد. یعنی پشت پرده جمنا از بسیاری از سیاسیون ما براى مشروعیت خود سوء استفاده کرد.
در واقع می گویید پشت پرده جمنا بر حمایت از آقای زاکانی نظر داشت اما چون حضور او تأیید نشد، نظر به طرف حمایت از آقای رئیسی تغییر کرد؟
البته آقاى زاکانى یکى از ظرفیتها هستند و براى خود جایگاهى هستند اما خلاصه بگویم جمنا آدم زیاد داشت و رأی گیری هایی هم که انجام می شد، نتیجه اش از پیش تعیین شده بود.
در حوزه تشکیلاتی هم نقدی به اصولگرایان وارد است چون امروز آقایان ناطق، باهنر، لاریجانی و ولایتی در حاشیه قرار گرفتند و به نوعی جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان مدیریت درون اردوگاهی جناح اصولگرا را به دست دارند، شما این نقد را قبول دارید؟
اسم نمی آورم اما پشت پرده جمنا گروهی تمامیت خواه و متصل به قدرت و ثروت است.
آینده جمنا چه خواهد شد؟
هیچ. همین نتیجه ای که در انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شورای شهر تهران به دست آورد و با این بى تدبیرى ها بهتر از این هم نخواهد شد.
یعنی معتقدید اگر اصولگرایان با همین مکانیزم بخواهند پیش بروند دوباره شکست خواهند خورد؟
بله، قطعا پیروز میدان نخواهند بود.
آیا باندی که پشت پرده جمنا است می گذارد اصولگرایان به سمت مکانیزم دیگری بروند؟
بخواهند و نخواهند اصولگرایان به سمت مکانیزم دیگری رفته اند، آنان دیگر از کسى اجازه نخواهند گرفت.
اما انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نشان می دهد که پشت پرده جمنا هدایتگر جامعه اصولگرایی بود و اجازه نداده که مدیریت صحنه تغییر کند؟
اصلا این طور نیست، بیش از سی گروه اصولگرا در همین انتخابات ریاست جمهوری سال 96 از آقای روحانی حمایت کردند و حتی می توان حدس زد که غاطبه روحانیت در کشور از آقای روحانی حمایت کرد.
پس چرا جامعه روحانیت مبارز به نفع آقای رئیسی بیانیه داد؟
بیانیه که رأی نیست. باید دید بیانیه چقدر اثرگذار است و چه کسى به آن عمل می کند براى مثال یک خواننده زیرزمینى هم از آقاى رئیسى حمایت کرد آیا فکر می کنید فالوئرهاى او عاشقانه به حرفش عمل کردند؟.
به نظر شما بیانیه جامعه روحانیت مبارز در حمایت از آقای رئیسی چقدر اثرگذار بود؟
به نظرم خیلى کم اثربود فلذا اگر اثر داشت که آراء مساجد این نبود.
اما گفته می شود که آقای رئیسی را آقای موحدی کرمانی به صحنه انتخابات ریاست جمهوری آورد.
بله، متاسفانه من هم این خبر را شنیده ام.
خوب اگر نمی خواستند آقای رئیسی رأی بیاورد پس چرا برای راضی کردن آقای رئیسی اینقدر رایزنی کردند؟
متأسفانه ظاهر و باطن بعضى از سیاسیون ما به دلائل گوناگون یکی نیست چون ما احزاب قدرتمند منتطقى و کاربردى نداریم که سیاسیون ما روی یک ریل مشخص و بدون تهدید و ارعاب حرکت کنند اگرچه سطح توان سیاسیون ما بعنوان مشت نمونه خروار در مناظره ها مشخص شد و بسیار شفاف میزان علاقمندى خود را به نظام و همچنین کیفیت و توانمندى مدیریت اجرایى و میزان برخوردارى از تجربه و صداقت مدیران طراز اولمان را بجهان نشان دادند اما غافل هستند که این مملکت از صاحب فرزانه عاقل حکیم بهره منداست و در این انتخابات مردم و رهبرعزیزشان با مشارکت عالمانه و صادقان و نیز حضورحداکثرى خود پاى صندقهاى سرنوشت ساز رأى پیروز میدان بودند و آراء آنان بدون استثنا مقبول ودر نزد خداوند تبارک وتعالى مأجورند انشاءالله.