پشت پرده قدرت در عربستان
به گزارش ایسنا، عبدالباری عطوان، تحلیلنویس مشهور عرب با این مقدمه در تحلیلی در روزنامه مستقل رای الیوم نوشت: اما آخرین و جدیدترین تصمیمی که سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان اتخاذ کرده است، ایجاد یک نهاد امنیتی جدید تحت عنوان "ریاست امنیت کشور" است که زیر نظر کابینه یعنی شخص پادشاه خواهد بود و چه بسا این اقدام آخرین گام مقدماتی برای کنار کشیدن از قدرت باشد.
این دستور پادشاهی برای ایجاد دستگاه امنیتی و ملحق کردن تمامی دستگاههای امنیتی دیگر به آن از جمله نیروهای ویژه و یگان مبارزه با تروریسم و شعبه تحقیقات به این معناست که تمامی اختیارات امنیتی مهم از وزارت کشور سلب شده و وزارت کشور به یک وزارتخانه "پروتکلی" تبدیل شود که ماموریتهای آن تنها در مسائل مبارزه با جرم و مواد مخدر یا دیگر امور جنایی مشابه خلاصه میشود.
درست است که وزارت کشور همچنان پس از برکنار کردن محمد بن نایف، ولیعهد مخلوع در دست خاندان نایف بن عبدالعزیز است چراکه برادرزاده وی عبدالعزیز بن سعود بن نایف در این پست گماشته شد تا خشم خاندان نایف پس از برکناری محمد بن نایف از پست ولایتعهدی و تمامی پستهای دیگر و حبس خانگی وی در کاخش در شهر جده کاسته شود، اما این نکته نیز درست است که وزارت کشور دیگر تبدیل به وزارتخانهای خنثی و بدون تاثیر شده است در حالی که این وزارتخانه در گذشته مهمترین وزارتخانه در عربستان و سوپاپ امنیتی برای ثبات آن و تداوم حضور خاندان حاکم بود.
تعیین ژنرال عبدالعزیز الهویرینی به عنوان رئیس دستگاه جدید امنیت کشور چه بسا یک اقدام گذری و موقت باشد چراکه این ژنرال به عنوان مشاور شاهزاده بن نایف کار کرده و به خوبی جزئیات وزارت کشور را میشناسد و شایستگی بالایی در حفظ امنیت کشور و مبارزه با تروریسم دارد و به این دلیل بود که او منبع اعتمادی برای دستگاههای امنیتی آمریکا شد و ما بعید نمیدانیم که به محض تکمیل ماموریت جدید وی در ایجاد شالوده دستگاه امنیتی جدید، الهویرینی از منصبش برکنار شود. به ویژه اینکه گزارشهای غیرموثقی در مورد حبس خانگی وی پس از عزل محمد بن نایف مطرح شده است.
ژنرال الهویرینی بر این اساس که از عامه مردم و نه از خاندان حاکم است خطری را بر پادشاه آتی یعنی محمد بن سلمان ایجاد نمیکند اما نزدیک بودن الهویرینی به شاهزاده بن نایف و پیش از او، نزدیک بودنش به پدر ولیعهد مخلوع باعث آسودگی خیال نمیشود چراکه محمد بن سلمان با توجه به عزل و نصبهایی که در گذشته انجام داده است، تمایل دارد تا فقط با مردان خود به ویژه در پستهای امنیتی و نظامی حساس کار کند و این امر در منطقه خاورمیانه که به کودتاها، جنگها، انقلابها و مداخلههای خارجی و بالاخص مداخلههای آمریکا در امور منطقه معروف است، امری غافلگیر کننده نیست.
ما در روزنامه رای الیوم به هیچ وجه اختلاف نظری با بیشتر نظرات مبنی بر این امر نداریم که میگویند محمد بن سلمان پس از این دستور تلاش کرده است تا تمامی قدرت در عربستان و نهادهای آن را در دستان خود و حامیانش قرار دهد که این اقدام بیسابقهای است که خاندان حاکم از زمانی که قدرت را در دست گرفته است، نمونه آن را ندیده است چراکه عرف بر این بود که دامنه قدرت میان بیشتر اعضای خاندان توزیع و توازنی در این زمینه حاصل میشد و عربستان امروز متفاوت از عربستانی است که ما آن را میشناختیم و این بدین معنا نیست که بگوییم عربستان بدتر یا بهتر شده است چراکه چند سال آتی و در سایه جنگهای کنونی عربستان در یمن و چه بسا جنگ آتی عربستان در قطر به این سوال پاسخ خواهد داد.
روند به حاشیه راندن تنها به برخی از اعضای خاندان و فرزندان عبدالعزیز آل سعود، پادشاه موسس عربستان و تعداد زیادی از نوادگان او لطمه وارد نکرده است بلکه برخی از فرزندان خود ملک سلمان که برادران محمد بن سلمان هستند را نیز آزرده خاطر کرده است اما در این میان خالد، برادر محمد بن سلمان مستثنی است چراکه به عنوان سفیر عربستان در واشنگتن تعیین شد، اما برادران دیگر او همچون سلطان و عبدالعزیز فیصل تا به این لحظه در منصبی تعیین نشده و تنها پستهایی به آنها داده شده است که از نظر خودشان و دیگران پستهایی "درجه دو" است.
حتی حمد العوهلی، فرمانده گارد پادشاهی که به دوستی با پادشاه و خانواده وی معروف است، از پستش برکنار و سهیل المطیری به جای وی در این منصب تعیین شد و محمد بن سلمان در گذشته میگفت که سهیل المطیری رئیس گارد پادشاهی من در آینده است.
عربستان در حال حاضر طبق پیشبینیهای ما منتظر فقط یک دستور یا اعلان است و اینکه مردم یک روز صبح بیدار شوند یا در ساعات پایانی یک شب بشنوند که بیانیهای از دفتر پادشاهی منتشر شده که در آن اعلام شده است پادشاه عربستان به نفع پسرش محمد بن سلمان از قدرت کنار رفته است و از اعضای خاندان حاکم و کارمندان ارشد و علمای دین و شهروندان میخواهد تا با او بیعت کنند و از نظر ما چنین روزی بعید نیست.
آیا این انتقال قدرت به همان راحتی "اعلام شده" صورت میگیرد که در هنگام برکناری دو ولیعهد (شاهزاده مقرن و محمد بن نایف ظرف دو سال ) صورت گرفت؟ ما منجم یا فالگیر نیستیم اما هیچ یک از احتمالهای مطرح شده را بعید نمیدانیم.