دست دادن ظریف و الجبیر «کار» کرد؟
الشروق مصر نوشت: بالاخره درها به روی آشتی بین کشور پادشاهی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران با میانجی گری عراق باز شد. با آن که علت اختلاف بین این دو کشور تا حد زیادی مبهم است و این اختلاف به ویژه پس از فاجعه پیش آمده برای حجاج بر اثر ازدحام در مراسم حج سپتامبر سال ٢٠١٥ تشدید شد، ولی این اختلاف ابعادی غم انگیز به خود گرفت که از مرزهای سیاسی فراتر رفت و خطر فتنه بین مسلمانان سنی و شیعه را مطرح کرد که اگر گسترش مییافت میتوانست به فاجعه جهانی جدیدی تبدیل شود که به همه مسلمانان در شرق و غرب آسیب می رساند.
به گزارش «انتخاب»؛ گمان می رود کشورهای مختلف عربی از این میانجی گری حمایت کنند به ویژه که به نفع همه عرب ها و مسلمانان است و علاوه بر آن فوایدی برای هر دو طرف ذیربط در این ماجرا یعنی عربستان سعودی و ایران دارد. طرح فتنه انگیزی بین سنی ها و شیعیان از دوره استعمار وجود داشته است که سیاست «تفرقه بینداز، حکومت کن» را در سطوح مختلف دنبال می کرد تا یک ملت را به گروه های درگیر و رقیب تبدیل کند. این سیاست به ویژه توانست بین عرب ها فتنه انگیزی کند و این کار را از طریق تقسیم کردن آنها به شهری و بادیه نشین یا ضربه زدن به وحدت ملی آنها که دژی در برابر استعمارگران بود از طریق نزدیک شدن به برخی طرف ها و واگذاری حکومت به آنها و محروم کردن دیگران از حکومت، انجام داد. در برخی موارد مثل عراق، اکثریت جامعه با این ادعا که اقلیت است از دستیابی به قدرت محروم شد.
مصر و کشورهای مغرب عربی هیچ گاه با چنین کشمکش طایفه ای رو به رو نبودند زیرا همه ساکنان این کشورها از نظر عرفی سنی بودند ولی از نظر سنتها شیعه بودند به ویژه که اهل بیت را تکریم میکردند و همین مسئله موجب شد رابطه ای مقدس بین شافعی ها و مالکی ها از یک سو و شیعیان از سوی دیگر شکل بگیرد، شیعیانی که در سرزمین شام «رافضی» تلقی میشدند و این طرز تلقی، تاثیری ویرانگر بر وحدت مسلمانان و سپس وحدت ملت ها در مشرق عربی به ویژه سوریه و عراق و شبه جزیره عربستان و خلیج (فارس) داشت که ایران در ساحل شمالی آن قرار دارد.
از این رو آشتی بین پادشاهی عربستان سعودی (با مذهب بسته وهابی) و ایرانِ شیعه اهمیت زیادی پیدا میکند. اختلاف بین عربستان سعودی و ایران میتواند آتش تعصب مذهبی را شعله ور کند و آن را از چارچوب سیاسی خارج و به فتنه بین مسلمانان تبدیل کند.
«آشتی» بین این دو کشور که از نظر مذهبی و سیاسی موقعیت مهمی دارند و دارای منافع مشترکی به عنوان دو کشور نفتی هستند و در کنار عراق مرکز ثقل تولید نفت را در سطح بین المللی (خارج از ایالات متحده آمریکا) تشکیل میدهند، اهمیت زیادی دارد. همچنین این دو کشور از نظر مذهبی، می توانند عرصه ای برای همزیستی شیعه و سنی باشند که موجب کاهش شدت تعصب میشود و در نتیجه از میزان برخورد منافع این دو کشور مهم و در کنار آنها کشورهای عربی خلیج (فارس) کاسته میشود.
این آشتی اگر در فضایی درست مدیریت شود می تواند کشتار در یمن را متوقف کند، کشوری که مردم آن از وبا میمیرند البته اگر از جنگ بین برادران با حضور عربستان سعودی و امارات جان به در ببرند که بدون علت روشن و قابل قبول از نظر عقلی و دینی، و به رغم عرب بودن یمنیها، با آنها می جنگند. همچنین این آشتی اگر در فضایی درست مدیریت شود میتواند موجب پایان جنگ در سوریه شود.
آشتی بین عربستان و ایران اگر بر مبنایی درست تحقق پیدا کند که در آن منافع هر دو طرف عربی و ایرانی در نظر گرفته شود، رویدادی تاریخی خواهد بود که در سطح منطقه و بر همه کشورهای منطقه تاثیر خواهد گذاشت و حتی تاثیر آن به سطح بین المللی در شرق و غرب گسترش خواهد یافت.
اکنون سراسر منطقه درگیر جنگی ظالمانه علیه مردم منطقه است و گروه های تبهکار به قتل و آواره کردن مردم مشغولند، همانند کاری که گروه دولت خلافت اسلامی جعلی در عراق و شام معروف به «داعش» انجام داد. همچنین «القاعده» در میان گروه های مسلح متعددی در سرزمین شام رخنه کرده است و مردم را می کشد و رقابتی خونین با داعش دارد. خطر این گروه ها که به ناحق شعار اسلام گرایی سر میدهند به سراسر سرزمین های عربی گسترش یافته است. مصر هرروز شاهد عملیات قتل و کشتار هدفمند است که وحدت ملی را به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان قدرت مصر و همچنین نیروهای ارتش و پلیس را در سراسر مصر هدف قرار میدهد.
این گروه ها به کشمکش در سوریه دامن زدند و تلاش کردند به آن بعدی مذهبی بدهند تا وحدت ملی این کشور را نابود کنند، وحدتی که محور قدرت این کشور بوده که همواره در مبارزه بخاطر وحدت عربی پیشتاز بوده و به این وحدت زیر پرچم رئیس جمهور جمال عبدالناصر جامه عمل پوشانده است که یکی از مهم ترین دستاوردهای قومی عربها در تاریخ معاصر به شمار میرود.
لبنان نیز در انفجارهایی که به دست گروه های داعش و النصره صورت گرفت، قربانی داد. این انفجارها غیرنظامیان را در مراکز شلوغ و صحن های مساجد و قوه خانهها و مراکز تجاری هدف قرار داد آن هم به بهانه مبارزه با «حزب الله» که نمیتوان نقش آن را در آزادسازی لبنان و بیرون راندن اشغالگران اسرائیلی از سراسر خاک این کشور در سال ٢٠٠٠ انکار کرد. این جنبش سپس در برابر تهاجم ارتش اسرائیل ایستاد و ارتشی را که شکست ناپذیر تلقی میشد در چنین روزهایی در سال ٢٠٠٦ شکست داد.
اکنون زمان خاموش کردن آتش فتنهای فرا رسیده که کل منطقه و ساکنان آن اعم از عربها و ایرانیها را تهدید می کند. این فتنه موجب قدرت گرفتن دشمن صهیونیستی در فلسطین شده است که مردم مقاوم آن -اعم از زنان و مردان و نوجوانان و سالمندان- دیگر کسی را از بین مسلمانان -سنی و شیعه- و مسیحیان و دیگر اقلیت ها به ویژه در سوریه و عراق و لبنان نمییابند که دست یاری به سوی آنان دراز کند.
بدون شک مصر با توجه به اهمیت آن از نظر جمعیت و موقعیت سیاسی که هر روز با خطر تروریسم با شعار جعلی اسلام سیاسی مواجه است، میتواند نقشی محوری در این آشتی تاریخی بین شیعیان و سنیها ایفا کند. مصر به میراث شیعی خود معروف است، میراثی که تحت تاثیر انتقال حکومت از فاطمیها به ممالیک قرار نگرفته است و همچنان جایگاهی والا در ذهن عرب ها اعم از مسلمانان سنی و شیعه و مسیحیان از طوایف مختلف دارد.
پایان یافتن این جنگ بیهوده بین عرب ها و ایرانی ها به نفع همه مسلمانان و به ویژه به نفع آرمان فلسطین است. ما هرچقدر در جنگ با ایران بیشتر تندروی کردیم ایران نیز بیشتر مقابله چ کرده است که نتیجه آن وارد شدن آسیب جدی به عرب ها و ایرانی ها است.