تمایل عربستان به ایران از سر یا تنبّه یا نقشه؟
به گزارش ایرنا ، در این مطلب آمده است: با توجه به شواهد و قراین، دیگر مثل روز روشن است که با وجود دوستی دیرینه، مصافحه گرم و به ظاهر صمیمانه « عادل الجبیر » با « ظریف » دعوت سید مقتدی صدر و استقبال گرم از او در عربستان، عربستانی که تا چندی پیش ایران و عراق را واجبالقتل میگفت و نیز دعوت رسمی از نخست وزیر عراق که سروصدای اعتراض آمیز داخلی هم به پا کرد و گل دادن به حاجیان ایرانی و عراقی در فرودگاه عربستان و بازکردن درب قبرستان بقیع به روی ایرانیان و آمدن وزیر کشور عراق، قاسم الاعرجی به ایران به عنوان میانجی و... نه از سر صدق که از ضعف و استیصال بوده است.
چرا که سی ماه جنگ ظالمانه به اراده 2 جوان ناپخته، محمدبن سلمان متاثر و محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی تاثیرگذار با فقیرترین و در عین حال، شجاع ترین و مقاوم ترین کشور عربی، با همه همراهی آمریکا و انگلیس و کشورهای باجگیر همراه، نه تنها به پیروی منتج نشده بلکه ائتلاف اخیر انصارالله با نیروهای علی عبدالله صالح و به اختیار درآمدن موشکهای جدید دوربرد، مسلم است که کفهی ترازو را به نفع این ائتلاف رقم خواهد زد و تلفات سنگینتری را بر رژیم سعودی تحمیل کرد در این صورت صداهای اعتراض خواص و عوام سرزمین وحی رساتر خواهد شد.
از طرفی، عقب نشینی در برابر سوریه و عراق، که این هر دو کشور مصیبت زده به لطف حمایتهای مستمر و بیدریغ ایران و مقطعی روسیه، بقایشان تضمین شد و تکفیریها و سلفیهای تربیت شدهی مدارس سعودی، عقب نشستند و تشت آنها و حامیان غربی و منطقهایشان ازبام افتاد، دیگر چارهای نبود و نیست که عوامل رژیم سعودی، به بقای بشار اسد و حکومتش اعتراف و تمکین کنند.
وانگهی، امید به غرب هم رفتن به جانب سراب است و فریب و دوشیده شدن، چرا که تازه به دوران رسیدهی کاخ سفید، آنها را به این شکل و شمایل میخواهد. سلاح ممنوع و مخرب میدهد تا هژمونیاش را حفظ و تضمین کنند و نیز منافع اش را وگرنه چرا حمایت کند؟
خداکند که جوان تازه به دوران رسیدهی آل سعود اگر دست نیاز و چشم امید به ایران دارد، از سر تنبه و درک عمیق و حفظ کیان سرزمین وحی و عزت و اقتدار دین رحمت محمدی (ص) باشد و از یاد نبرد که روزگاری نزدیک میخواست تا جنگ را به داخل ایران بکشاند اما چه شد؟ قضیهی «العوامیه» و «القطیف» و جنگ داخلی عربستان، امروز چیزی نیست که دنیا نفهمد و فردا این آتش، شعله ورتر نشود.
البته نباید از نقش روسیه در این تمایل عربستان به ایران غافل شد اما کشور ایران و عربستان باید بدانند، غیبت آن و حضور این به استناد سوابق تاریخی به سود ما ومنطقه نیست. منطقه، باید خودش باشد و مشکلات را خودش باید حل کند و اما منطق ما همیشه باید این باشد که صلح بهتر از جنگ است. چون ما پیرو دین رحمتیم، ما شروعکنندهی هیچ جنگی و گام گذار در هیچ تجاوزی نخواهیم بود چنان که در دفاع مقدس هم نبودیم و اگر اکنون هم در میدانیم، بدان جهت است که «ثغور» مسلمانان نباید بشکند که شکستن آن، آمدن مهاجم به خانهی ماست.
ما باید با همهی عنادهای آل سعود و نقش تخریبی که در جهان اسلام داشته است، با هوشیاری تمام و درک شرایط و برای حفظ منافع و منابع جهان اسلام، دست دوستی ولیعهد جوان سعودی را در دست خود بپذیریم و به او اطمینان بدهیم که ما اهل « رحماء بینهم » هستیم و شعار ما: «اتحدوا» است.نباید اجازه بدهیم که آوارگان مسلمان و انسان، در اروپا آوارهتر باشند! نباید اجازه بدهیم و روا بداریم و چشمان خود را نبندیم تا دهها هزار کوچک و بزرگ و زن و مرد طعمه امواج مدیترانه شوند.
ایران اگر میخواهد «امالقری» جهان اسلام باشد و بزرگی جهان اسلام آرمان اوست باید با دیدگاه رئیس دیپلماسی ایران و سیاست تشنج زدایی دکتر روحانی، همراه شود. باید داشتن مناسبات خوب و معقول با حفظ عزت و کرامت دو طرف، اولویت سیاست خارجی ما باشد. با مناسبات حسنه و حفظ اخوت اسلامی است که دوباره میتوان از چهره مسخ شدهی جهان اسلام، پردهی ابهام را به کنار زد تا دوباره چشم حقیقت بین اهل معرفت جهان، سیمای درخشان دین رحمت رحمانی ببیند و شیفته شود.