بند بازی «بن سلمان» میان ایران و اسرائیل / چراغ سبز به تهران، سفر به تلآویو!
به گزارش »انتخاب»، علاوه بر حاکمیت بن سلمان در عرصه هدایت ارتش و امنیت مملکت سعودی، وی اقدامی اقتصادی را مدّ نظر دارد که براساس آن نقدینگی عظیمی را به عنوان سهامهایش در بازارها جمع آوری می کند تا با استفاده از آنها طرحهای سرمایه گذاری را حمایت کند که در نهایت منجر به رهایی عربستان از تکیه به منابع نفتی بعنوان اساس اصلی اقتصادش شود.
برنامه خصوصی سازی اعلام شده از «ارامکو» سرچشمه می گیرد تا به تمام بخشهای زندگی اقتصادی در عربستان برسد، بدین معنا زمینه ای برای سرمایه گذاری مالی موسسات اقتصادی و مالی قادر به ورود به بازار سعودی و رقابت با آن فراهم می شود که بالطبع شرکتهای آمریکایی سهم عمده ای در این سرمایه گذاری خواهند داشت.
این گرایش اقتصادی نشان دهنده تغییر بزرگی در زمینه اقتصاد عربستان است؛ اما واقعیت آن است که هنوز زمینه های اصلی برای تطبیق و اجرای این برنامه وجود ندارد؛ علاوه بر اینکه احتمال عدم موفقیت آن در سطح داخلی و خارجی نیز وجود دارد و ممکن است آثار غیر قابل جبرانی بر روی سیاست و اقتصاد این حکومت داشته باشد.
اما در جبهه های سیاسی نیز رهبری عربستان اشاره های متناقضی داشته است، برای مثال سعودیها از نزدیکی به اسرائیل با دعوی مقابله با ایران صحبت می کنند، اما همزمان روابطشان با هر دو دولت ایران و اسرائیل را بهبود می بخشند! وارد جنگی ویران کننده با حوثی ها و علی صالح می شوند، اما هم پیمان یمنی شان عبد ربه منصور هادی را دست تنها می گذارند.
اعلام مقابله با ایران در سوریه و لبنان می کنند، اما حمایت از معارضان سوریه می خواهد افرادی طرفدار حکومت بشار اسد را در ضمن هیئت خود قرار دهند!
چه بسا بحران خلیجی موجود و افزایش تشنج ها بین قطر و سعودیها بهترین مثال برای سیاستهای کورکورانه بن سلمان در زمینه برنامه اقتصادی اش باشد؛ چرا که گشودن فضای اقتصاد مملکت سعودی به روی دیگر دولتها برای سرمایه گذاری، با محاصره و تحریم اقتصادی یکی از نزدیکترین همسایه هایش یعنی قطر سازگار نیست. قطر یک قدرت مالی جهانی است که عربستان برای عملی کردن چنین برنامه اقتصادی و هر معادله اقتصادی و سیاسی در خلیج، نمی تواند آن را نادیده بگیرد.
در نهایت، خبرهای رسیده در مورد بازداشتهایی که در حکومت سعودی صورت می گیرد؛ از جمله بازداشت شیخ سلمان العوده، که یکی از ارکان اصلی این مملکت است، دلیل دیگری است که اختلال توازن در سیاستهای سعودیها را نشان می دهند.