عبور از تله ترامپ با دموکراسی و دیپلماسی
به گزارش عصر ایران؛ تیترهای دو روزنامه اصول گرا از نوع رادیکال و ضد برجام درباره سخنان دیشب دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا نشان می دهد مشتاقانه و بی تابانه انتظار داشتند خروج آمریکا از برجام و الغای آن از منظر ایالات متحده را اعلام کند و حال که چنین نکرده سخت دژم شده اند و مضحک تر آن که نوشته « برجام را پاره کرد»!
در واقع دوست داشتند پاره کند و حالا که چنین اتفاقی نیفتاده آرزوی خود را در قالب خبرمنتشر کرده اند تا دروغ ترین تیتر ممکن را منتشر کرده باشند.
در روزهای پر التهاب انتخابات ریاست جمهوری در اردیبهشت امسال و در هفته آخر نیز تیتر زدند «آخر هفته روحانی رفته» اما فضا انتخاباتی بود و دوست داشتند روحانی برود و خبر محسوب نمی شد والبته نرفت ولی حالا در مقام خبر آرزوی خود را تیتر کرده اند.
هنر روحانی و ظریف همین است که اصول گرایی مدعی و رادیکال ایرانی را دچار پارادوکس و تناقض کرده اند. چون موضع گیری علیه برجام خاصه اکنون نه که افتخاری ندارد که هم سویی با آمریکا و اسراییل و عربستان سعودی و مریم رجوی است. چه، تنها این چهارفقره اند که در دنیای امروز علیه برجام سخن می گویند و خیلی بد است – خیلی - که ضلع پنجم که هیچ نسبتی و قرابتی با این چهار ضلع ندارد در برجام مثل آنان به نظر برسد.
به هر رو چنان که در تحلیل چند ساعت قبل از سخنرانی ترامپ پیش بینی شده بود او توپ را به زمین کنگره انداخت و حالا کنگره دو ماه فرصت دارد کاری کند و به شرحی که باز در آن تحلیل آوردم به ۱۰ دلیل به سود کنگره نیست که برجام را ملغا کند.
سخنان ترامپ بیش از همه نابرجامی های داخل را شوکه کرده چون خود را اماده ساخته بودند بگویند « دیدید، نگفته بودیم؟ چی شد پس؟» و مانند اینها اما حالا این ترامپ است که رسما می گوید سر آمریکا کلاه رفته و اینها که می گفتند سر ما کلاه رفته دو جور موضع می گیرند. یکی می گوید امتیازات برجام از آنِ آنان است و محدودیت ها برای ما و دیگری پاره کردنی را دیده که دیگران ندیده اند!
البته این جماعت عادت دارد هر اتفاقی که رخ دهد می گویند ما می دانستیم و یادآور بنده خدایی هستند که پیش بینی می کرد «فردا یا باران می آید یا نمی آید» و در هر دو حال ژست پیروز می گرفت.
درباره سخنان جمعه شب دونالد ترامپ این نکات را می توان یادآور شد:
۱- مهم ترین ویژگی سیاستمداران ارشد غربی نگاه به آینده است و اصطلاحا نبش قبر نمی کنند. درسخنان ترامپ اما هیچ نشانی از آینده نبود و مدام از گذشته می گفت و تازه روایت مغلوطی هم ارایه داد و در فهرست خود چند قلم را از قلم انداخت. کودتای 28 مرداد و جنگ هشت ساله و حمله به هواپیمای مسافربری و مواردی از این دست را. مهم ترن تفاوت ترامپ با اسلاف خود همین گذشته کاوی است.
۲- مهم ترین «گاف» ترامپ به کار گیری تعبیر خلیج ع ر ب ی به جای خلیج فارس بود که نشان داد مشاوره های نادرستی گرفته است. چرا که از این بخش حتی سلطنت طلبان لُس آنجلس نشین نیز راضی نیستند و در فضای مجازی ترانه ابراهیم حامدی به عنوان واکنش انتشار یافت. رییس جمهور روحانی نیز با انگشت گذاشتن بر این نکته موضوع برجام را از ایدیولوژی و حتی سیاست برتر نشاند.
۳- چنان که رییس جمهوری ایران نیز به درستی اشاره کرد سخنان ترامپ در غالب موارد مبنای حقوقی نداشت. تعبیری چون « روح توافق» اساسا معنی ندارد. توافق روشن است و روح نامرئی ندارد که ترامپ ببیند و دیگر امضا کنندگان نبینند.
۴- مضحک تر از همه اشاره ترامپ به پسر بن لادن بود که بر پایه آن نتیجه گرفت ایران از القاعده حمایت می کند! تمام بستگان بن لادن در عربستان سعودی زاده و بالیده اند یا در پاکستان مخفی اند یا در کشورهای مختلف در حال داد و ستدند آن وقت او پسر بن لادن را به عنوان نشانه معرفی می کرد. به اینجا که رسید به یاد صحنه ای از سریال نوستالژیک «آیینه عبرت» افتادم که «آتقی» سرزنش می شد چرا دوچرخه خود را گوشه حیاط گذاشته و پاسخ داد: همه چیز این خانه مرتب است و فقط دوچرخه من مزاحم است؟ از رییس جمهور امریکا می توان پرسید همه خانواده بن لادن و اصل و نسب شان را رها کرده ای و به یاد پسرش افتادی؟!
۵- ترامپ در تمام زمان سخنرانی می کوشید وارونه اوباما باشد و این که هر چه اوباما گفته و انجام داده نادرست است. از این رو نطق او در داخل آمریکا هم با انتقاد رو به رو شده و خواهد شد. این در حالی است که حتی جرج بوش چنین وضعیتی نداشت و از منظر امنیت ملی ارزیابی می شد. ریگان که جای خود دارد. در مقابل روحانی انگار نماینده هر سه طیف مردم ایران بود. طبعا کسانی که به او رأی دادند و آنجا که از نهادهای انقلابی سخن می گفت از جانب آنها و وقتی به خلیج فارس رسید دیگر تفاوت نداشت و هر ایرانی صدای خود را می شنید.
این نوشته اما در پی آن نیست که خوش بینی را کافی بداند و خط و نشان کشیدن رییس جمهوری آمریکا را بی اهمیت تلقی کند. جامِ برجام شیشه ای است و ترامپ سنگ می اندازد وباید مراقب بود نشکند.
عجالتا کم هزینه ترین کاری که می توان انجام داد ارتقای جامعه از حیث رعایت موارد حقوق بشری است که خواست انقلاب و نص قانون اساسی خودمان و آموزه دینی مان هم هست تا در گفت و گو با طرف های اروپایی مشکلی وجود نداشته باشد.
بگذاریم وقتی جواد ظریف با همتایان اروپایی دیدار و گفت و گو می کند تنها درباره برجام و نهایتا برنامه های موشکی باشد نه آن که نام فعالانی به میان بیاید که ظریف نه بتواند از برخورد با آنان دفاع کند چون چه بسا خود در دل موافق نباشد و نه قول قطعی حل و فصل بدهد چون در این باره دست گشاده ای ندارد.
همچنان بهترین راه حل دموکراسی در داخل و دیپلماسی در خارج است. خاصه این که اکنون مردم بیش از هر زمان دیگر دریافتهاند دموکراسی و دیپلماسی مفاهیمی انتزاعی نیستند و در زندگی و اقتصاد و معیشت و مناسبات آنان ترجمه شده است.