چرا احمدی نژاد به سیم آخر زد؟
احمدی نژاد مصاحبه اش را با تیتر"مسببان داخلی تحریم ها و مشکلات مردم" به گونه ای انجام داده و موضوعاتی را بیان کرده است که گویی او و دولتش ایران را به گلستانی تبدیل کرده بودند که عده ای در داخل تلاش داشتند این گلستان را ویرانه کنند؛ حتی به فرض محال هم اگر سخنانش درست باشد که نیست، او چرا در زمان ریاست جمهوری اش حرفی از این مسائل و تلاش عده ای برای تخریب اقدامات دولت سخن نگفت؟
سخنان اخیر او نشان می دهد، هیچ تفاوتی بین احمدی نژاد دولت های نهم و دهم و احمدی نژاد امروز نیست، حتی کنار رفتن از قدرت هم گویا باعث نشده او تجدید نظری در رفتار و گفتارش داشته باشد. او در سخنان اخیرش به راحتی اتهاماتی علیه افراد و قوای دیگر مطرح می کند تا جایی که اعمال تحریم ها را به واسطه تلاش شخصی خاص که اتفاقا از مقامات بلندپایه کشور هم محسوب می شود، می خواند.
گفتار اخیر احمدی نژاد همچنان گویای این است که انگار او هیچ خط قرمزی غیر از خودش و اطرافیانش ندارد، چون اتهامات سنگینی را به دیگران نسبت می دهد که حتما باید برای آنها اسناد و مدارک کافی داشته باشد. ضمن اینکه هیچ ملاحظه ای هم در خصوص موضوعات و مسائل مهم، حیاتی و امنیتی کشور ندارد؛ بنابراین حتما باید در این خصوص او موآخذه شود و اگر سند و مدرکی بابت ادعاهایش دارد، ارائه کند.
اگر هم سخنان او بدون پایه و اساس است و هیچ سندی برای اثبات آن ندارد، فارغ از جایگاهش ـ که قبلا ریاست دولت های نهم و دهم را بر عهده داشته است ـ باید برخوردهای لازم با او صورت بگیرد. این رویه ای غیر معمول نیست و در همه جای دنیا اگر حتی رؤسای جمهور پیشین خلافی را مرتکیب شوند، بدون هیچ ملاحظه ای با آنها برخورد قانونی انجام می شود.
او که پیشتر و در دوران ریاست جمهوری اش، تحریم ها را "کاغذ پاره" و بی اثر می خواند، امروز بر خلاف گذشته می گوید: قبلا تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا را "خطرناک" خوانده است؛ انگار جمله معروفش را فراموش کرده که می گفت: "آنقدر قطعنامه علیه ملت ایران صادر کنید، تا قطعنامه دانتان پاره بشود!!!" آقای احمدی نژاد هنوز حداقل خبرنگاران فراموش نکرده اند که خیلی از صحبت های شما پس از سخنرانی با هماهنگی روابط عمومی وقت ریاست جمهوری، اجازه انتشار پیدا نمی کرد و حذف می شد!!
ادعای دیگر احمدی نژاد که امروز تمامی مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 را نادیده گرفته و اتفاقا آن را فاقد هرگونه دستاوردی می خواند، این است که دلیل تمامی اقدامات آژانس و غرب علیه ایران و مسائل هسته ای اش به دولت او برنمی گردد و همه مربوط به قبل از او بوده است. او به نحوی صحبت می کند که انگار قبل از دولت او هیچ کاری انجام نشده و فقط گاف های حقوقی به غرب داده اند و تمام بحث هسته ای در دولت احمدی نژاد به وقوع پیوسته، شکوفا شده و به ثمر نشسته است!
او بر این عقیده است که دولتش از سال 86 گام در راه تعامل با دنیا نهاده و اقدامات حقوقی قوی در راستای پرونده هسته ای ایران انجام داده است. احمدی نژاد ادعا کرده که اگر سیاسیون، مجلس و قوه قضائیه گام در راه تخریب دولتش برنمی داشتند او در موضوع هسته ای موفق می شد! هرچند اصل این مسأله کاملا نادرست است و شاید بیشترین همراهی از سوی سیاسیون، مجلس و قوه قضائیه پس از انقلاب با دولت احمدی نژاد صورت گرفت، چون ترکیب همه این نهادها تقریبا یکدست و از یک طیف بود، اما معلوم نیست، چرا این مسائل امروز تازه به ذهن رئیس دولت های نهم و دهم خطور کرده است.
در بعد حقوقی پیرامون مسأله هسته ای که احمدی نژاد مدعی شده، خیلی خوب در این زمینه کار کرده و اگر مخالفت ها با دولتش نبود و سنگ اندازی نمی شد، او می توانست موضوع را حل کند، تنها اشاره به دو نکته کافی است. "حسن روحانی" درباره کناره گیری اش از دبیری شورای عالی امنیت ملی در کتاب خاطراتی که پیش از ریاست جمهوری اش منتشر کرد، به یک اقدام حقوقی! احمدی نژاد اشاره می کند و می گوید که رئیس دولت نهم در آن زمان خواستار پرداخت هزینه های آژانس در قبال رفع و رجوع پرونده هسته ای ایران می شود!
از طرف دیگر، علاوه بر اقدام حقوقی شاخصی که پیشتر و نقل از کتاب خاطرات دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی و رئیس فعلی دولت های یازدهم و دوازدهم عنوان شد، گویا احمدی نژاد از خاطر برده که بسته های پیشنهادی دولتش در اواخر دوران صدارتش پیرامون حل موضوع هسته ای از راهکارهای مختلف برای رفع مشکلات زیست محیطی! تا حل موضوع قاچاق مواد مخدر! بهره برده بود؛ اما تقریبا هیچ اشاره ای به چگونگی رفع مشکلات پرونده هسته ای نداشت!! احتمالا ابعاد و زوایای این راهکارهای حقوقی متقن او و دولتش برای دیگران هنوز مجهول است و در آینده افق های بیشتری از آن در ذهن های مردم روشن خواهد شد.
احمدی نژاد همچنین به طور کلی منکر موضوع اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی می شود و آن را ساخته و پرداخته دیگران برای فشار بر او، دولتش، وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی وقت می خواند. او همچنین این مسأله را در راستای همراهی با تحریم ها عنوان می کند که در آینده و یا جاهای دیگر می خواهد حرف هایی در این خصوص بزند؛ حرف هایی که مشتاقانه منتظر آن هستیم و فکر می کنیم همین الان هم برای بیان آن در حالی که نزدیک پنج سال از پایان دولت دهم می گذرد هم دیر است.
گویا احمدی نژاد هیچ علاقه ای ندارد که او و اطرافیانش بازخواست شوند و احتمالا هر مشکلی هم درباره او و همراهانش عنوان می شود، کار دیگرانی است که می خواهند اقدامات شایسته! احمدی نژاد و دولت های نهم و دهم را زیر سؤال ببرند.
برای همین موضوع هسته ای را نگذاشتند او به سرانجام برساند و مانع تراشی کردند و اختلاس 3 هزار میلیاردی هم که رؤسای وقت بانک ملی و صادرات دوره او در آن نقش داشته اند و امضای وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی اش پای خیلی از اسناد این موضوع دیده می شود هم ساخته دیگران است.
او مشکلات مربوط به افزایش قیمت ارز و سکه در دولتش را به هیچ عنوان مربوط به خود، دولتش و سیاستگذاری های نادرست اقتصادی شان نمی داند و در ادعایی قابل توجه از نقش قوه قضائیه، یک نهاد خاص، رئیس مجلس و رئیس کمیسیون امنیت ملی پیرامون این مسائل سخن می گوید.
او پا را فراتر گذاشته و از دیدار یک افسر اطلاعاتی انگلیسی که طی سال های 90 و 91 به ایران آمده و با یکی از نمایندگان مجلس دیدار کرده است، در این خصوص سخن می گوید؛ موضوعاتی که باز هم ادعا شده و موضوعاتی را به قوا، اشخاص و برخی نهادها نسبت می دهد.
در خصوص اتهاماتی که او باز هم در این سخنانش به قوا، نهادها و اشخاص وارد کرده، حتما باید اقدامات لازم از سوی مراجع ذیربط صورت بگیرد، اما یک پرسش اساسی این است که آقای احمدی نژاد! مگر شما رئیس شورای عالی امنیت ملی نبودید؟ چرا آن زمان خواستار برخورد و پیگیری نشدید؟ چرا اگر چنین مسائل خاصی در کشور به وقوع پیوسته، گزارش آن را به رهبری ارائه نکردید و خواستار پیگیری و برخورد نشدید؟ و چرا همان موقع مردم را در جریان نگذاشتید؟
شما مدعی شده اید یک نهاد خاص در زمان نوسانات قیمت ارز و سکه مدام خریدهای چندین میلیاردی صورت می داده و کار دولت که طرح ریزی سیاست های ارزی و اقتصادی برای ایجاد ثبات در بازار بوده است را خراب می کرده است.
همانطور که پیشتر هم گفته شد، چرا اینها را همان زمان نگفتید؟ البته همه می دانند که بیشترین حمایت و همراهی با دولت شما به دلیل یکدستی قوای سه گانه صورت گرفته است، اما همچنان شما دیگران را به تخریب خود و دولت تان متهم می کنید.
اینکه ریشه همه مشکلات در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی در دولت نهم و دهم را به گردن افراد، دیگر قوا و نهادها خاص بندازید، دقیقا همان خطی است که دشمنان نظام می خواهد و از طرفی باید بدانید که امروز بعد از گذشت 5 سال از پایان دولت تان از شما پذیرفته نیست.
این را هم خوب می دانیم که این حرف ها نه برای مصلحت مملکت و بهبود امور است، بلکه برای این است که امروز شما و یارانتان باید پاسخگوی مشکلات و اقدامات خلاف قانونی باشید که در دوران هشت ساله ریاست جمهوری انجام داده اید. جالب است که همه نهادهای قانونی گزارش از تخلفات می دهند و شما و نزدیکانتان آن را نادرست و توطئه علیه خود می خوانید.
موضوع بسیار مهم دیگر اینکه شما با پذیرش قانون اساسی و ارکان آن در این مملکت، مسئولیت های مختلفی را پذیرفته و کار کرده اید که از مهمترین آنها، عهده دار شدن دو دوره ریاست جمهوری بوده است؛ بنابراین، باید به قانون پایبند بوده و آن را بپذیرید. نمی شود هرجا خلاف نظر شما و خطوط قرمزتان رأیی صادر شد، آن را نادرست بخوانید؛ هرچند در این زمینه سابقه روشنی دارید و در دوران ریاست جمهوری بسیاری از مصوبات و همچنین جایگاه قوه مقننه را نادیده گرفتید.