اتحادیه عرب از مدتها پیش کارآمدی و نقش خود را از دست داده است
طلال سلمان طی مقاله ای که روزنامه الشروق الجزایر منتشر کرد ، با بیان اینکه تشدید اختلافات میان کشورهای عربی ، باعث دخالت بیشتر اسراییل می شود ، می نویسد : اتحادیه عرب در قبال تنش هایی مانند بازداشت نخست وزیر قانونی لبنان درریاض ، اشغال نظامی عراق توسط آمریکا ، کشتار مردم یمن ، جنگ داخلی لیبی ، اوضاع در سودان و قضیه فلسطین هیچ اقدام مهمی انجام نداده است .
نویسنده می افزاید : آخرین این تنش ها در جهان عرب، اقدام عربستان به فراخوان سعد الحریری نخست وزیر لبنان به ریاض و بازداشت اجباری او به مدت دو هفته بود اما ریاض نه به شکل رسمی و نه با واسطه یا حتی با اشاره هیچ دلیلی در چارچوب روابط عربی- عربی ولو اینکه قانع کننده نباشد برای بازداشت نخست وزیر یک کشور دیگر آن هم به شکل غافلگیرانه ، نامتعارف و بدون هیچ هشدار و تو جیهی ارایه نکرد.
سعد الحریری به ریاض فرا خوانده شد سپس بازداشت شد و تنها به او اجازه داده شد تا تلویزیون العربیه ظاهر شود و استعفای خود را که قطعا تحمیلی بود، اعلام کند، اقدام تحریک آمیز و نامتعارفی از سوی وی که هیچ دلیلی از سوی لبنان آن را ایجاب و زمینه سازی نکرده بود.
این یک رسوایی سیاسی بدون توجیه برای لبنان و دولت و ملت آن بود و رئیس حمهوری و مجلس و مردم لبنان بطور کل این استعفای تحمیلی را با قهر و غضب رد کردند.
البته پس از میانجی گری فرانسه به سعد الحریری اجازه داده شد تا بهمراه همسرش به پاریس برود .
در همان زمان ،عربستان خواستار برگزاری نشست اضطراری وزرای خارجه اتحادیه عرب در قاهره برای بررسی تهدیدات ایران و نقش حزب الله در منطقه همانند یمن و نفوذ آن در سوریه با خواست ایران شد .
این نشست فوری هیچ اشاره ای به حادثه مهمی مانند بازداشت نخست وزیر یک کشور عربی توسط یک کشور عربی دیگر و با فرمان پادشاه آن نکرد و شاید کسانی که در آن نشست شرکت داشتند بازداشت را یک امر اتفاقی می دانستند و « احمد ابوالغیط» دبیرکل اتحادیه عرب هم هیچ توجهی به این موضوع نکرد بلکه تحقیقی بلیغ از خطر ایران برای امنیت ملی کشورهای عربی ارایه کرد و پس از او وزاری خارجه عربستان، امارات، بحرین، جزایر قمر و جیبوتی به ایران حمله کردند.
بدون اینکه لبنان در این نشست در سطح وزیر خارجه شرکت کند این حزب الله بود که سهم خود را از این نشست با حملات شدید دریافت کرد اما حمله کنندگان توجه نکردند حزب الله در کابینه ای که سعد الحریری رئیس آن است، دو وزیر دارد.
احمد ابوالغیط دبیر کل اتحادیه عرب به دنبال نشست مشترک اتحادیه عرب از بیروت دیدار کرد و با روسای سه گانه لبنان دیدارهایی داشت و در دیدار با رئیس جمهوری لبنان صورت او را بوسید تا شاید صفحه آنچه در قاهره روی داد را فراموش کند بخصوص مساله محکوم کردن حزب الله که در انتخاب میشل عون رای تعیین کننده ای به او داده بود و دو وزیر در کابینه داشت.
نشست وزرای خارجه اتحادیه عرب بیشتر شبیه نشستی تاریخی بود که در آن قطر، سوریه را از این اتحادیه طرد و نماینده رسمی آن از این کرسی اخراج و کرسی سوریه به کسی داده شد که نماینده گروهی از مخالفان سوریه بود البته دبیر کل وقت آن زمان و برخی عقلا همانند الجزایر با این امر مخالفت کردند و این موضوع خاتمه یافت و تنها به مخالف سوری اجازه داده شد که علیه کشورش در این کرسی سخنرانی کند و برود.
این اتحادیه همچنین هیچ عکس العملی نسبت به اشغال عراق توسط آمریکا و هیچ موضعگیری علیه تجاوز نظامی به یکی از مهم ترین کشورهای عربی و یکی از مهم ترین کشورها در موضعگیری و مبارزه علیه استعمار انگلیس و سلطنت هاشمی که از زمان پایان جنگ جهانی اول آن را بر عراق تحمیل کرده بود، نداشت.
اتحادیه عرب که نقش و کار آمدی خود را از مدتها پیش از دست داده حتی یک نشست به منظور تلاش برای وحدت بخشی به کشورهای عربی برای مواجهه با داعش زمانی که موصل را اشغال می کرد و تا مناطق گسترده ای از عراق در سال 2012 پیش رفت و پنج سال و نیم در این کشور ویرانی به جای گذاشت و قربانی گرفت و چهره تاریخ امت اسلامی و دین آن را مخدوش کرد، تشکیل نداد.
همچنین باید یاد آوری کرد که اتحادیه عرب در جریان سقوط معمر قذافی و حاکمیت تنش و هرج و مرج مسلحانه در لیبی که نتیجه اش دخالت های نظامی متعدد بود هیچ کاری نکرد تا از آشوب در این کشور جلوگیری و آتش در کشور عمر المختار متوقف و مانع گسترش آن به کشورهای همجوار آن شود .در جنگ داخلی سودان هم که باعث تقسیم آن به شمال عربی و جنوب آفریقایی شد ، این اتحادیه نقشی ایفا نکرد و تنها در نقش خود به عنوان ناظر امور باقی ماند.
می رسیم به فاجعه ای که عربستان با همراهی امارات در یمن آغاز کرد و بیشتر شبیه یک نسل کشی است و هرکسی را که موشک های جنگنده ها و آتش توپخانه ها نکشته باشد بیماری وبا می کشد .بیماری که کودکان یمنی را مبتلا کرد و یک نسل را به طور کامل تهدید می کند. این در حالی است که همه سازمان های بین المللی خواستار رفع محاصره برای درمان بیمارانند اما محاصره همچنان ادامه دارد و حملات هوایی شدیدتر شده تهدید علنی به ویران ساختن صنعا، تعز، عدن و سایر شهرها بیشتر شده است.
حکومت یمن از این کشور طرد شده و از ریاض بعنوان پایتخت جایگزین استفاده می کند و هر روز می خواهد که محاصره بر انصارلله شدید تر شود تنها به این بهانه که آنها از ایران و حزب الله سلاح و پول و آموزش های نظامی دریافت می کنند.
فلسطین نیز بطور کلی از جدول کارهای اتحادیه عرب حذف شده است و نیازی به یادآوری این مساله نیست، تنها تلاش جدید به دست قاهره توسط محمد دحلان صورت گرفته و باعث آشتی میان جنبش های فتح و حماس شده اما تحقق حقیقی آن در واقعیت نیازمند زمان و تلاش های سخت است و ممکن است مانند گذشته بطور کل بی فایده باشد و به بروز اختلاف های جدید منتهی شود.
قصه آشتی ملی مساله ای امری است که در گذر زمان نتیجه آن مشخص می شود و مساله فلسطین به دلیل رهبری ناکام و رها شدن از سوی کشورهای عربی کم کم درحال رنگ باختن است.اتحادیه عرب به جای (حل) مساله به امور دیگر مشغول است . نماینده تشکیلات خودگردان فلسطین اما خود بطور منظم در نشست های اتحادیه عرب شرکت می کند.
عجایبی که در جهان عرب روی می دهد تمامی نداد . تا روی دادن یک امر عجیب دیگر منتظر می مانیم.