جواد خیابانی: علی دایی لیدر ما بود
جواد خیابانی حالا یکی از محبوبترین هاست. او که در سال های اخیر بیشتر با گزارش های روی اعصابش مطرح بود اما در زلزله کرمانشاه به یک ستاره تبدیل شد. گزارشگر و مجری برنامه های ورزشی از همان روزهای اول تا روز یکشنبه که این گفت وگو را با او انجام دادیم، در مناطق حادثه دیده حضور داشت. خیابانی اما هنوز هم دست از کار جمع آوری کمک نکشیده و در بیستمین سالگرد دیدار ایران-استرالیا مراسمی را برای جمع آوری دوباره کمک های مردمی تدارک دیده است.
*الان فعلا فقط از چهره ها شما در منطقه ماندید؟
ربطی به چهره بودن ندارد. ما هموطن هستیم و دوست داریم کمک کنیم. ارتش، سپاه و بسیج هم ماندند چرا می گویی فقط من؟
*از سلبریتی ها ولی تنها شما ماندید.
آنها هم بالاخره گرفتاری دارند. می روند و می آیند.
*چند روستا را رفتی؟
خیلی مهم نیست. مهم این است که اینجا هستیم. کاش بودید و می دید مردم چطور دارند بدبختی می کشند.
*اوضاع هنوز بد است؟
سرد است؛ باران باریده؛ یخ زده؛ همین روزها هم برف می آید. هنوز در بعضی روستاها کمک نیست.
*آماری دارید که چقدر کمک جمع کردید؟
تا به حال چیزی حدود ۲۶ کامیون کمک به شهرهای زلزله زده فرستادیم.
*نقدی چطور؟
خیلی مایل نبودم که کمک نقدی جمع کنم اما در نهایت شد و حدود ۶۵ کانکس خریدیم.
*در مدتی که آنجا بودید مردم گارد منفی به این موضوع که ستاره ها آنجا آمدند و مثلا عکس و سلفی می گرفتند نداشتند؟ با شما که خیلی خوب بودند.
چیزی که من شنیدم همه اش مهربانی بود. طرف بدبخت شده، زندگی اش از دست رفته برای من گزارش فوتبال می کرد. وقتی یک نفر سردش است دارد یخ می زند، چیزی ندارد بخورد یا پتو ندارد روی خودش بکشد یا بخاری ندارد خودش را گرم کند طبیعی است که عصبانی هم بشود. ایرادی ندارد. این جور جاها آدم ها باید یک مقدار روانشناسی هم بلد باشند و به آنها کمک کنند. من هر جا می روم اجازه نمی دهم مبایل هایشان را دربیاورند برای همین از من خیلی عکس نیست. من مثلا مادرم مرده، دم مسجد آیا دوست دارم کسی با من عکس بگیرد؟ به خدا که نه. دوست دارم بیاید مرا بغل کند و دلداریام بدهد. نه اینکه بخواهد با من عکس بگیرد. طرف مادرش مرده، پدرش مرده، بچه اش مرده و ... من بروم با او عکس بگیرم؟
*اینبار مردم به سلبریتی ها هم بیشتر اعتماد کردند.
یک پکیج کلی تبلیغاتی در این فضای مجازی راه افتاد و همین کمک کرد. من از رودبار، بم، تبریز هم در زلزله ها بودم آن موقع فضای تبلیغاتی این جوری نبود. در زلزله آذربایجان من ده شب در چادرهایشان می خوابیدم ولی هوا این قدر سرد نبود. الان بدبختانه هوا سرد است.
*علی دایی و دیگر ورزشکاران را هم دیدید؟
همان روزی که من برگشتم علی دایی به آنجا رفته بود و این خودش حسن این ماجرا بود. یک روز من بودم، یک روز دایی و یک روز یکی دیگر. منطقه خالی نبود. اگر اسمش را سنگر بگذاریم هیچ وقت خالی نبود. نمی دانم سنگر عشق بود، سنگر مهربانی بود یا هر چه که اسمش را بگذاری، همیشه پر بود. یک نفر ایستاده بود و به مردم کمک می کرد. من فکر می کنم علی لیدر ما بود و خودش بود که این جریان را رهبری کرد. ظلم است بگوییم یکی کمک نکرده و فقط آمده عکس بگیرد. همه کمک کردند. بیایید ببینید این سربازهای سپاه چطور کمک می کنند، بچه های بسیج چطور کمک می کنند، مردم عادی، هلال احمر و ... ارتش دارد جانش را برای این مردم می گذارد.