آلمان دولت ایران را با یک گروه تروریستی اشتباه گرفته است؟!
خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از اشتفان بیهل سخنگوی دادستانی آلمان مدعی شده است که مقامهای آلمانی صبح روز سهشنبه ۱۶ ژانویه بر اساس پروندههایی که سازمان اطلاعات این کشور درباره ۱۰ مظنون به جاسوسی برای ایران در دست دارد، خانههای شخصی و دفاتر مؤسسات در نقاط مختلف آلمان را در ارتباط با آنها مورد بازرسی قرار دادند ولی هنوز کسی در این خصوص بازداشت نشده است
نشریه هفتگی فوکوس به نقل از بیهل مدعی شده است که این مظنونان بر اساس درخواست یک واحد اطلاعاتی مرتبط با ایران، علیه اسرائیلیها در آلمان جاسوسی میکردند.
این در حالی است که رسانههای آلمانی اعلام کردهاند که وزارت خارجه آلمان در اواخر سال گذشته میلادی، علی ماجدی سفیر ایران در آلمان را احضار کرده است تا به نقش ایران در پرونده یک تبعه پاکستانی به نام حیدر سید مصطفی که به اتهام جاسوسی علیه اهداف یهودی و اسرائیلی به ۴ سال و سه ماه زندان محکوم شده است، اعتراض کند.
رسانههای فرانسوی به نقل از منابع امنیتی آلمان مدعی شدهاند که «این مرد ۳۱ ساله برای نیروی قدس سپاه پاسداران اطلاعات جمعآوری میکرد و قصد انجام عملیات تروریستی در آلمان و فرانسه داشت. از جمله اهداف او جمعآوری اطلاعات در مورد راینهولد روبه، رئیس پیشین انجمن آلمان و اسرائیل بود. او همچنین داوید راوش، پروفسور فرانسوی- اسرائیلی رشته اقتصاد در دانشگاه پاریس را زیر نظر داشته و درباره او اطلاعات جمعآوری میکرده است. ظاهراً هدف از این جاسوسیها شناسایی برخی نهادها و مؤسسات اسرائیلی در خاک آلمان بوده که بعدها اگر لازم شد، هدف عملیات تروریستی قرار گیرند.»
در سوی دیگر این ماجرا رسانهها و نهادهای اطلاعاتی رژیم اسرائیل قرار دارند. تایمز اسرائیل مدعی شده است، که بازرسیهای روز سهشنبه مقامات آلمانی بر پایه اطلاعاتی انجام شده است که موساد سازمان جاسوسی اسرائیل در اختیار مقامات گذاشته است. این نشریه اسرائیلی به نقل از منابع آلمانی مدعی شده است که سپاه قدس قصد داشته است با استخدام شیعیان غیرایرانی و به ویژه آنهایی که تابعیت اروپایی دارند، شبکهای را برای انجام حملاتی در اروپا ایجاد کند. جرمی ایساکارف سفیر رژیم اسرائیل در آلمان نیز مدعی شده است که کشف این شبکه باید هشداری برای همه اروپا و نه فقط آلمان باشد. وی در این باره اظهار داشته که «زمان آن رسیده است که آلمانیها و اروپاییها آن چه را که در پشت لبخند مقامات ایرانی پنهان شده است، ببینند».
پرسشهایی که آلمانیها برای آن پاسخی ندارند!
ادعاهای مقامات آلمانی و رسانههای اروپایی و اسرائیلی در خصوص فعالیتهای سپاه قدس در آلمان حداقل با دو ابهام مهم مواجه است. اولا باور ادعاهای متناقض در خصوص تبعه بازداشت شده پاکستانی سخت است و ثانیا این که اگر ایرانیها بتوانند یک شبکه جاسوسی با حداقل ده نفر نیرو در آلمان ایجاد کنند آن را برای ماموریتهای به صرفهتر به کار خواهند گرفت تا این که مانند گروههای تروریستی ماموریت بیفایده و پرهزینهای مانند کشتن یک یهودی را برای آن تعریف کنند.
در خصوص ابهام اول نکته قابل توجه این است که از سویی شبکه اول تلویزیون آلمان مدعی شده است که حیدر سید مصطفی به طور رسمی مشغول تحصیل در رشته مهندسی در دانشگاه برمرهافن بود و همچنین در مرکز هوانوردی و فضانوردی در شهر برمن کار میکرده است و از سوی دیگر رسانههای آلمانی با توجه به اطلاعات به دست آمده از دادستانی این کشور، وی را جاسوسی ناشی و غیرحرفهای معرفی کردهاند که به عنوان مثال بیوگرافی راینهولد روبه را به زبان انگلیسی در یک فایل پاور پوینت به فرد رابط خود در ایران فرستاده بوده است.
آیا میشود باور کرد که مسئولان اطلاعاتی سپاه قدس در تهران برای به دست آوردن بیوگرافی فردی در آلمان نیاز به استخدام جاسوس داشته باشند در حالی همه اطلاعاتی از این دست را میتوان به راحتی از اینترنت استخراج کرد.
از سوی دیگر، شیکه جاسوسی و عملیاتی متشکل از حداقل ده نفری که آلمانیها مدعی کشف آن هستند، با همه معیارهای اطلاعاتی و امنیتی، شبکهای بزرگ است و هیچ سازمان عاقلی برای شبکهای با این اندازه، هدف بیاهمیتی مانند هدف قرار دادن یک یهودی آلمانی را در نظر نمیگیرد.
گزارشهای خود مقامات آلمانی نشان میدهد که به علت ویژگیهای خاص سیاسی، اقتصاد و تکنولوژیک آلمان، کشورهای مختلف تلاش قابل توجهی را صرف کارهای اطلاعاتی و جاسوسی در این کشور میکنند و از جمله جاسوسی صنعتی سالانه میلیاردها دلار به صنایع آلمانی آسیب میزند.
برای مثال تمرکز روسیه بر مسائل سیاسی مرتبط با تحریمهای اروپا علیه روسیه، تلاش برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی آلمان به نفع روسیه، تاثیرگذاری بر مقامات و احزاب سیاسی است. چینیها بر مسائل سیاسی کلان مانند نقش آلمان در گروه هفت و گروه 20 و مسائل اتحادیه اروپا متمرکز هستند و تلاش زیادی را نیز صرف به دست آوردن اسرار صنعتی و اقتصادی آلمان میکنند. ترکیه نیز به دلیل شرایط خاص جمعیت قابل توجه اتباع این کشور بر فعالیت گروههای هوادار فتحالله گولن و همچنین جداییطلبان کرد متمرکز است.
وقتی این همه مسائل قابل توجه در صحنه سیاسی، اقتصادی و فناوری آلمان وجود دارد، مقامات ایران چرا باید یک شبکه بزرگ جاسوسی را به خاطر کشتن یک استاد دانشگاه طرفدار اسرائیل به کار گرفته و هزینههای بسیار سنگین حقوقی چنین کاری را نادیده بگیرد؟ مگر این که مقامات آلمانی تصورشان از دولتی به بزرگی دولت ایران در حد یک گروه تروریستی مانند القاعده باشد!