تکاپوی اسرائیل برای کنترل ایران از طریق ولادمیر پوتین
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور فدراسیون روسیه و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی دوشنبه هفته گذشته 29 ژانویه سال جاری میلادی (9 بهمن ماه 96) با یکدیگر دیدار داشتند. این دیدار و سایر برنامههای حاشیهای آن دربرگیرنده نکاتی بود که آن را از دیگر سفرهای نتانیاهو به روسیه متمایز میکرد.
نتانیاهو از سال 2014 به بعد، همواره درصدد برنامهریزی جهت دیدار با مقامات مسکو بوده وموضوعات آن طی سالهای بعدی متنوعتر و البته مهمتر شده است، قبل از آن مشابه چنین ملاقاتهایی انجام میشد، اما کم اهمیتتر بود.
پس از آنکه بحران سوریه آغاز شد، اسرائیل از اینکه ایران و برخی کشورهای عربی منطقه درگیر بحران میشوند بسیار خوشنود بود. این عامل میتوانست موجب فرسایش توان نیروهای نظامی ایران و برخی کشورهای خاورمیانه شود.
با این حال احساس تهدید مسکو از افزایش تروریسم در آسیای غربی که ممکن بود امنیت منطقه آسیای مرکزی و قفقاز را به خطر انداخته و دامنههای آن از مرزهای روسیه عبور کند، حضور نظامی و البته راهبردی فراگیر این کشور را ایجاب کرد.
با توجه به سیاست موازنهمحوری که مسکو و تل آویو در روابط دوجانبه خود دنبال میکنند، درگیری روسیه در بحران سوریه و به دنبال آن عدم تمرکز توان قوای نظامی این کشور خبر چندان ناخوشایندی برای رژیم صهیونیستی نبود.
اما تحولات منطقه به گونهای پیش رفت که حضور و نفوذ ایران را بیشتر، سپس انعقاد برجام و حمایتهای مسکو از لزوم پایبندی و اجرای آن نیز مسئله را برای اسرائیل پیچیدهتر کرد. این تحولات همراه با نتیجه انتخابات آمریکا یک نتیجه سلبی برای اسرائیل داشت و آن نامنظم و یا کمرنگ شدن حضور نظامی ایالات متحده آمریکا در بحرانهای خاورمیانه بود.
طی این سالها تلاشهای نتانیاهو از دیدار با مقامات روسیه جهت انصراف مسکو از برخی اقدامات یا واکنشهای منفی در برابر ایران بود. در واقع "دور کردن روسیه" از ایران هدف غالبی بود که از حرفهای منتشر شده نتانیاهو با پوتین و سایر مقامات کرملین نمایان بود.
اما در دیدار اخیر پوتین و نتانیاهو طی 29 ژانویه 2018، مسائلی مطرح شد که با وجود موارد مشترک با سایر دیدارها، تفاوتهایی در کلیت موضع و تلاش جدید اسرائیل دیده میشد.
پیش از این دیدار،کانال 2 تلویزیون اسرائیل نیز محور مذاکرات را در مورد توافق هستهای ایران و برنامه هستهای این کشور، همچنین تحولات مربوط به سوریه عنوان کرده بود. تقریباً بیشتر رسانهها و کارشناسان هدف این ملاقات را جلوگیری از حضور ایران در منطقه، روند تحولات و موضوعات مشابه، البته با تمرکز بر همان روش دور کردن روسیه از ایران توسط اسرائیل بیان میکردند.
نخست وزیر رژیم اسرائیل قبل از پرواز اعلام کرد که با پوتین درباره جلوگیری از تلاشهای ایران به منظور تبدیل لبنان به یک سایت موشکی بزرگ به مذاکره میپردازد. همچنین گفت که قصد دارد درباره غیرمجاز بودن تلاش ایران برای حضور نظامی در سوریه و تولید موشکهای فوق العاده دقیق در لبنان با ریاست جمهوری روسیه صحبت کند.
در صحبتهای پوتین و نتانیاهو مطلبی فراتر از اینها هم گفته نشد و همه حرفها در قالب گلایه نتانیاهو از برخی اقدامات روسیه خلاصه میشود. این دیدار از باب تاثیر تفاوتی با سایر دیدارها نداشته و هر تصمیم دستگاه دولتی روسیه بر پایه همان روابط سنتی مسکو و تل آویو بوده است.
مجموع اظهارات نتانیاهو طی یک هفته اخیر در نگاه اول به لحاظ محتوایی تفاوتی با سایر حرفهای او درباره ایران و ارتباط آن با روسیه ندارد، اما به لحاظ روش تغییر پنهانی در راهبرد تل آویو به وجود آمده که نشانههای آن بیشتر در اسناد و فرا اظهارات است و این مورد را باید در میان اقدامات عملی اسرائیل جستوجو کرد که مسئله تلاش این رژیم جهت تجدید نظر در قرارداد هستهای 2015 در بطن آن نهفته است.
در سند منتشر شده از اسرائیل درباره راهبرد نیروهای نظامی این رژیم به تهدید شیعی به رهبری ایران از ناحیه سوریه و همچنین حزب الله اشاره شده است. اما بخش قابل تأمل آن درباره روابط با سایر کشورهاست که آن را به مناطق همکاری و مناطق درگیری تقسیم میکند، در این جا مناطق درگیری همان دشمنان رژیم جعلی اسرائیلند و درگیری به معنای وجود مناقشه جدی و یا بحران نیست، مناطق همکاری هم کشورهایی هستند که حداقل دشمنیای با اسرائیل ندارند؛ بنابراین راهبرد بدین صورت است که باید تلاش شود از طریق ارتباط گسترده با مناطق همکاری، مناطق درگیری را کنترل کرد.
بدین ترتیب روش جدید رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران از طریق سایر کشورها، دور کردن آنها از ایران یا روش سلبی نیست، بلکه استفاده از ظرفیت مناسبات آنها برای تاثیرگذاری و کنترل مؤثر بر کشورهای ثالث (مناطق درگیری) است. این موضوع به طور مشخص درباره ارتباط روسیه با ایران صدق میکند.
در این رابطه اظهارات کارشناسی ماکسیم سوچکوف، کارشناس باشگاه مباحثه والدای قابل توجه است. وی طی مصاحبهای گفته بود: «اسرائیل امیدوار است که روسیه بتواند یا بر تصمیم ایران در مورد گسترش حضور در سوریه و نزدیکی مرزهای اسرائیل اثر گذارد یا به عنوان نیروی بازدارنده تهران در منطقه نقش ایفا کند».
وی در این مصاحبه تاکید کرد که «این امیدواری تل آویو بیشتر بر نفوذ تخیلی مسکو بر تهران متکی است تا نفوذ واقعی آن».
اظهار نظر کارشناس روسی خود تاکیدی بر روش جدید اسرائیل جهت متقاعد کردن روسیه، نه برای دوری یا مقابله محسوس با ایران، بلکه تاثیرگذاری هرچند محدود بر سیاستهای تهران است.
آنچه در محافل کارشناسی تحت عنوان تلاشهای اسرائیل برای متقاعد کردن روسیه جهت تجدید نظر در قرارداد هستهای 2015 (برجام) یاد میشود، خود یکی از مواردی است که ذیل روش جدید اسرائیل قرار میگیرد، چراکه در این مسیر حداقل همراهی روسیه نسبت به تاثیر روانیای که این اقدام دارد، میتواند امتیاز بزرگی برای رژیم صهیونیستی باشد.
*روسیه و وضعیت دشوار حل و فصل سیاسی
در مقطع حساس تلاشهای سیاسی نظیر کنگره گفتوگوی ملی سوریه و وجود حداقل آرامش یا لزوم محدودیت اقدامات برخی کشورها و رژیم اسرائیل جهت تکمیل فرایند حل و فصل سیاسی، مسکو وارد شرایط تازه و دشواری شده است.
اما چالشهای پیش روی روسیه در سال 2018 درباره بحران سوریه نیز در این موارد مؤثر است. از جمله اینکه مسکو برای به نتیجه رساندن تلاشهای خود در منطقه باید چارچوبی را فراهم کند که تقریباً گسلهای وجود منازعه جدید را پوشش دهد، به همین دلیل لزوم افزایش هماهنگی مسکو با اسرائیل موردی است که از نظر مقامات کرملین میتواند عصبانیت تل آویو از روند تحولات را فرو نشانده و تکامل تلاشها را با مشکل مواجه نسازد.
به همین دلیل است که اسرائیل تلاش میکند با به کارگیری روش دوم حداکثر امتیازگیری از شرایط موجود را داشته باشد. هر اتفاقی ممکن است که اقدامات سیاسی روسیه در رابطه با بحران سوریه را با مشکل مواجه کند و هزینههای آن را افزایش دهد، این به معنای حساسیت بیشتر ماجرا در میز مذاکرات و کنگره نسبت به حضور میدانی و عملیاتی است.
بدین ترتیب رژیم صهیونیستی بر این نظر است که با توجه به لزوم روابط با ایران برای مسکو، همچنین تلاش روسیه برای جلوگیری از بازگشت وضعیت از اقدامات سیاسی به عملیات نظامی در سوریه، بیشترین امتیاز ایجابی از کرملین را دریافت کند.
عملی شدن تمامی این موارد به نگرشهای واقعی مسکو نسبت به حضور ایران در منطقه، همچنین نگاه به نوع همکاری راهبردی است؛ اینکه مولفههای این نوع همکاری در ادامه چه خواهد بود و یا میزان کیفیت تداوم چقدر است، پرسشهایی است که نوع رفتار مسکو با روش جدید رژیم اسرائیل را مشخص خواهد کرد. البته ناگفته نماند که اتخاذ روش دوم اسرائیل به معنای منتفی شدن سایر روشهای این رژیم برای مقابله با ایران نیست، بلکه کم و کیف و رویکرد غالب روشها متفاوت است.
* گزارش از میکائیل مدیرروستا