روایتی از دختران دستگیر شده در استادیوم آزادی
آنها حداقل می خواستند بتوانند حقی که یک دهه شده به ناحق از دختران خبرنگار سلب شده را به آنها برگردانند. حقی که پیش از این و در همه سال هایی که ورود به ورزشگاه ها برای بانوان ممنوع بود ، به دلیل مسئولیت کاری دختران خبرنگار ، برای شان محدودیتی وجود نداشت اما بعد از آن مکاتبه احساسی محمود احمدی نژاد برای آزادی بی قید و شرط ورود خانم ها به ورزشگاه ، از این خانم های خبرنگار هم سلب شد و در روز دربی درحالی که 11 آی دی کارت دخترانه صادر شده بود تا شاید این دخترها بتوانند برای انجام ماموریت شان به تماشای بازی بنشینند ، این اجازه محدود هم با فشار مسئولین تامین امنیت بازی از آنها سلب شد.
دولت نتوانست حصار ورود بانوان را بشکند اما تمام اخباری که در رسانه ها و فضای مجازی در این باره منتشر می شد ، درباره ورود بانوان بود. درباره اینکه ورزشگاه جایی خانوادگی است. از کنفرانس خبری اینفانتینو با وزیر تا استودیوی پخش شبکه سه برای دربی در این باره بحث شد. تلویزیون پخش زنده مصاحبه وزیر را به دلیل پرسش سئوالی درباره بانوان قطع کرد اما پیروز قربانی کارشناس بازی خیلی صریح گفت فوتبال فستیوالی است که باید خانوادگی به تماشایش نشست.
این ها اما همه خارج از محدوده آزادی بودند. ورزشگاه اما دخترانی را به خود تجربه کرد که آمده بودند برای رسیدن به چیزی که حقش می دانند اما هنوز زیرساخت های قانونی اش آماده نیست. یا به قول مسعود سلطانی فر ، وزیر ورزش:«زیرساخت های فرهنگی و بستر فرهنگی آن فراهم نیست. ما مشکل امکانات برای بانوان نداریم اما باید بتوانیم نهادهایی که مخالف هستند را قانع کنیم.»
دختران آزادی اما می آیند برای اینکه بروند چیزی را ببینند که دوستش دارند. برای شان خیلی مهم نیست که چه مشکلاتی سر راه شان قرار می گیرد. این بار اما مسئولان برقراری امنیت بازی هم در مقابل این حضور انگار زیر فشاری جدی تر بودند چون سخت تر گرفته بودند.
آنها غیر از ممانعت از ورود دختربچه های نرسید به سن تکلیف که همراه با پدران شان به ورزشگاه آمده بودند و با چشمانی اشکبار در این سنین کودکی ، با بغض محدودیتی که دلیلش را درک نمی کنند ، ناچار به بازگشت شدند و جایی در میان ضیافت پسرانه 100 هزار پسری نداشتند.
گروه های دیگر اما آنهایی بودند که برای حضورشان ، طعم بازداشت را هم چشیدند. یک گروه حدودا ده نفره از فعالان ورود بانوان به ورزشگاه ها که با پوشش های دخترانه رفته بودند تا وارد ورزشگاه شوند. میرشان همان در غربی بود و همان جا پلیس های بانوان خواستار بازگشت شان شدند و به گفته خود آنهایی که دقایقی بعد بازداشت شدند ، برخورد ابتدایی خانم های پلیس با آنها خیلی متین بوده و گفتند اگر نروند خانه های شان ممکن است بازداشت شوند.
آنها هم محل را ترک می کنند و در مسیر رفتن به سمت کمپ تیم های ملی و دور شدن از ورزشگاه بودند که گروه دیگری از لباس شخصی ها ، مانع از رفتن شان می شوند و برخلاف میل تیم پلیس برگزاری بازی ، حکم به دستگیری این دختران داده می شود. یعنی پلیس در ابتدا تمام تلاشش برای ممانعت از برخورد سلبی با این دختران را می کند. نمی خواسته کسی را بازداشت کند و فرصت برای رفتن را هم در اختیارشان می گذارد اما ...
گروه دیگر از بازداشت شده ها اما دخترانی مبدل پوش بودند که این روزها تعدادشان خیلی زیاد شده است. آنهایی که به سیم آخر زده اند و دارند می روند و بازی ها را می بینند. حدودا ده نفری از بازداشت شده ها هم از این طیف بودند. آنهایی که به گفته بازداشت شده ها ، از دختر 13 ساله تا زن 40 ساله در میان شان بود. فقط در طول بازداشت ، صورت های شان را پاک کرده بودند و همان طور بدون استرس ، بدون حتی قطره ای اشک و ترس برای مثلا دخترک 13 ساله ، برنامه های بعدی شان را هم مرور می کردند!
گروه بعدی اما دخترانی بودند که نه جنبه فعالیت مدنی برای خود قائل بودند و نه مثل این مبدل پوش ها برای سد شکنی حاضر بودند. این گروه عشق فوتبال هایی بودند که پرچم به دست می آیند و تقریبا در همه دربی ها در اطراف ورزشگاه هستند. آنها هم در زمانی که پلیس مامور به برخورد شده بود ، به بازداشتگاه موقت آورده شده بودند.
چند ساعتی در برخورد مناسب نیروهای تامین امنیت بازی ، این دختران نگه داشته شدند و بعد بر اساس اعلام وزیر کشور ، همگی به خانه های شان برگشتند.
بی شک در این بین ، این نه پلیس است که مانع ورود بانوان می شود و نه وزارت ورزش. آنها مامور به انجام مسئولیت هستند. این چالش اما همچنان به دلیل عدم تشریح صحیح درباره مزایای تماشای فوتبال خانوادگی به نهاد های ذی ربط ، به بحرانی برای کشور بدل شده است که اگر همین حالا خودمان حلش نکنیم ، دوباره بهانه ای خواهد شد در دست نهادهایی بین المللی چون فیفا ، نهادهای حقوق بشر و دشمنان همیشگی ایران خارج از مرزها. آنها که خیلی ساده از این ابزار به عنوان چماق در والیبال لیگ جهانی علیه مان استفاده می کنند.
بدون شک اینفانتینو و تیم همراهش در بازگشت از ایران ، مسئله محدودیت حضور بانوان را به عنوان یک ابزار علیه ما ، بیش از قبل استفاده می کند و حالا که دیگر عربستان هم این حصر را برداشته ، ما به عنوان تنها کشور دارای محدودیت در این زمینه ، با فشارهایی مضاعف روبرو خواهیم بود.
این چیزی است که نیاز به تدبیر مسئولان ارشد کشور دارد. بی تردید همان مسئله ای است که مسعود پزشکیان درباره اش گفت:«باید ما مسئولان کمی جدی تر در این زمینه وقت بگذاریم. زیرساخت هایش را فراهم کنیم و برویم با مسئولان ارشد مذهبی هم صحبت کنیم. فقه ما فقهی مترقی است و این مسئله را با اجتهاد و احکام ثانویه شرعی می توان حل کرد.»
باشد که این درایت در دل مسئولان این دولت و این مجلس ایجاد شود تا به قولی که در روزهای تبلیغات انتخاباتی برای حل مسئله ورود بانوان به ورزشگاه ها داده اند عمل کنند و دربی 86 آخرین دربی پسرانه آزادی باشد.