آرزوی بزرگ بن سلمان درباره ایران!
پیروز مجتهدزاده استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بریتانیا و جهان در تشریح ابعاد سفر ولیعهد عربستان به بریتانیا در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: قبل از هر چیز باید توجه داشته باشیم که «محمد بن سلمان» زمانی به مقام ولیعهدی رسید که سرعت تحولات در منطقه خاورمیانه و حوزه خلیج فارس تا حد زیادی قدرت و نفوذ ژئوپولیتیکی عربستان سعودی را تحلیل برده بود. در این راستا او به دنبال تغییر رفتار سیاسی ریاض در عرصه بین المللی برآمد.
به گونهای که بر خلاف پدر و دیگر پادشاهان اخیر آن کشور سیاستهای خود را به تندی تبیین کرده اما از سوی دیگر، رفتارهای خود را دیپلماتیکتر عرضه میکند. به عبارت دیگر ولیعهد عربستان سعی دارد تا این کشور را از گوشهنشینی محافظهکارانه به مدار اصلی مناسبات بینالمللی هدایت کند.
وی ادامه داد: محمدبن سلمان برای عملیاتی کردن این تئوری چند امکان را در اختیار دارد؛ نخست امکانات مالی گسترده است که میتواند به توسعه نفوذ سیاسی آن کمک کند: دوم رابطه نزدیک با اسرائیل و سوم، پشتیبانی و حمایت خریداری شده رئیسجمهوری آمریکا که به بهای بسیار گزاف چند هزار میلیارد دلاری خریداری شده است.
از این جهت جمع این عوامل سبب میشود تا اروپا با نگاه دقیقتری به عربستان نگاه کند که البته برای اروپا دورنمای به دست آوردن امکانات مالی و اقتصادی فراوان از اهمیت خاصی برخوردار است. در همین برخورد قابل توجه است که لندن در وضعیت اقتصادی – تجاری خاصی قرار دارد که ناشی از واقعیت یافتن برگزیت و خارج شدنش از جمع کشورهای اروپایی است که آنها را جذب مناسبات مالی و اقتصادی ریاض پر سود با ریاض میکند.
آنچه که مهم خواهد بود، استراتژی خاص اروپا در مواجهه و همکاری با عربستان سعودی و میزان همراهی با سیاستهای آن است. به عنوان مثال باید دید که آیا فرانسه که در وضعیت فعلی نقش پلیس بد را در مواجهه با ایران بازی میکند و کاملاً به صورت هماهنگشده با اسرائیل و آمریکا گام برمیدارد، چگونه با عربستان وارد همکاری میشود. چراکه پاریس در مقام میانجیگر قصد دارد تا فشار واشنگتن و تلآویو را بر ایران اعمال کند و از این جهت باید دید که آیا بریتانیا هم همانند و همسان فرانسه وارد تعامل با سعودی ها میشود یا خیر؟
این کارشناس مسائل ژئوپولیتیک جهانی و منطقهای با اشاره به نیت ولیعهد عربستان عنوان کرد: هدف نهایی ولیعهد عربستان همانطور که بارها آن را اعلام کرده، درگیری نظامی مستقیم یا غیر مستقیم با جمهوری اسلامی ایران است. باید توجه داشت که ریاض به تنهایی توان مقابله با ایران را ندارد و قادر نیست در مواجهه نظامی مستقیم پیروز شود؛ از این جهت باید ببینیم که اروپا تا چه حدی سعودیها را در این مساله تشویق یا تهدید میکنند.
از سوی دیگر، باید دید که اروپا تا چه حدی در بحث ویران کردن برجام با ترامپ و عربستان همکاری خواهد کرد یا مانع ترامپ خواهد شد. اما آنچه که مسلم است، عزم قاره سبز و خصوصاً بریتانیا برای دریافت سهم قابل توجهی از انبار پول بی انتهای عربستان سعودی است.
وی در پایان در پاسخ به این پرسش که اعتراض نمایندگان مجلس عوام بریتانیا به سفر ولیعهد عربستان تا چه حدی در تصمیم نخستوزیر این کشور تاثیرگذار بوده است، گفت: بریتانیا همانند سایر کشورهای اروپا به عنوان یک دموکراسی نمیتواند بازدارندگیهای گوناگون در سیاستهای داخلی و خارجی را نادیده انگارد .... به همین دلیل سران این کشور در تصمیمات اتخاذی خود نمی توانند به صورت خودمختار کامل عمل کنند. از این جهت به نظرم این اعتراضات را باید «ترمز سیاسی» در لندن نام دهیم که نمیتوانیم آن را بیتاثیر فرض کنیم و در همان حال میدانیم که بریتانیا وسوسههای مالی عربستان را نمیتواند نادیده گیرد.
باید توجه داشت، زمانی که عربستان و باقی اعراب منطقه خلیج فارس برای خود و منابع مالیشان احترام قائل نیستند، بدون تردید کشورهای اروپایی را برای کسب اعتبار و جایگاه بینالمللی والاتر استخدام میکنند و در وضعیت فعلی بدیهی است که ولیعهد سعودی به دنبال به حداکثر رساندن کارایی همین امکان مالی بی حد و اندازه خود است.