سکوت ترامپ در برابر بمب هستهای عربستان
این پایگاه اینترنتی در این مقاله به قلم جو سیرینسیونی نوشت: گفته میشود تنها دو نفری که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از آنها انتقاد نمیکند ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، و استورمی دانیلز، بازیگر فیلمهای مستهجن، هستند، اما شما میتوانید ولیعهد عربستان سعودی را نیز به این فهرست اضافه کنید.
در حالی که سفر دو هفتهای بن سلمان به آمریکا به روزهای پایانی نزدیک میشود، دونالد ترامپ همچنان در برابر اظهارات وی در تلویزیون آمریکا درباره طرحهای هستهای ریاض سکوت کرده است. بن سلمان در گفتگو با نورا اودانل از شبکه سی بی اس گفت::"بدون شک اگر ایران بمب هستهای تولید کند، ما هم در اسرع وقت این کار را خواهیم کرد. " تاکنون دولت ترامپ حتی یک کلمه در اعتراض به این سخنان بیان نکرده است.
به نظر میرسد شگفتیهای ادامه دار ریاست جمهوری ترامپ ساز و کارهای واکنشی بیشتر مقامات شورای امنیت ملی آمریکا را از کار انداخته است. کمتر کسی به اظهارات ولیعهد عربستان اعتراض کرده است که گفته بود اگر کشور همسایه اش تعهدات پیمانی خود را کنار بگذارد و به بمب هستهای دست یابد، عربستان نیز همین کار را خواهد کرد. اما شما میدانید که این اصلا عادی نیست.
هیچ کشوری حق ندارد تحت هیچ بهانهای و شرایطی به سراغ بمب هستهای برود. در پیمان منع گسترش هسته ای، که عربستان سعودی نیز آن را امضا کرده است، هیچ استثنایی وجود ندارد. در قوانین بین المللی هیچ گونه مجوزی برای دستیابی آزادانه به بمب هستهای داده نشده است. سیاست آمریکا در ۷۲ سال گذشته این بوده است که با دستیابی هر کشوری به بمب هستهای مخالفت کند.
بر عکس، رهبران آمریکا کوشیده اند با ترغیب و مجازات جلو گسترش این تسلیحات را به یک اندازه میان دوستان و دشمنان بگیرند. این سیاست همیشه موفقیت آمیز نبوده، اما واشنگتن همیشه تلاش خود را کرده است.
این سیاست در طلیعه عصر هستهای آغاز شد. در سال ۱۹۴۶ کنگره آمریکا قانون انرژی اتمی را تصویب کرد که انتقال فناوری تسلیحات هستهای را به هر طرف ثالثی، از جمله انگلیس، منع میکرد. به رغم اینکه انگلیس از شرکای کلیدی آمریکا در پروژه منهتن بود که به تولید نخستین تسلیحات هستهای انجامید، زمانی که لندن اواخر دهه ۱۹۴۰ اعلام کرد قصد دارد بمب اتمی تولید کند، هری ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا از کمک به این کشور خودداری کرد. حتی پس از آنکه انگلیس نخستین بمب اتمی خود را در سال ۱۹۵۲ آزمایش کرد، آمریکا دسترسی این کشور را به برنامههای هستهای آمریکا، از جمله به برنامه تولید بمب هیدروژنی، تا سالها محدود کرد.
همه روسای جمهور آمریکا تاکنون با این تذکر جان اف کندی (رئیس جمهور اسبق) موافق بوده اند که:"مسابقه مرگبار تسلیحاتی، و منابع عظیمی که میبلعد، سالیان متمادی هر کار دیگری را که ما باید انجام دهیم تحت الشعاع قرار داده است. ما باید جلو گسترش این مسابقه تسلیحاتی را به کشورهای دیگر بگیریم. ما باید جلو تشکیل قدرتهای هستهای جدید و دسترسی آنها به فضای بیرونی را بگیریم. "
این سیاست فقط در مورد کشورهای خصم به کار گرفته نمیشد. وقتی کندی اطلاع یافت اسرائیل مخفیانه میکوشد سلاحهای هستهای تولید کند، کوشید جلو این برنامه را بگیرد و تاکید کرد بازرسان آمریکایی از رئاکتور دیمونا، که اسرائیل در آنجا سرگرم تولید سوخت برای بمبهای خود بود، بازرسی کنند. رئیس جمهور ریچارد نیکسون نیز هم قبل از دستیابی اسرائیل به نخستین بمب اتمی خود در سال ۱۹۶۸ و هم بعد از آن همین کار را کرد. آیا آنها میتوانستند بیش از آن کاری بکنند؟ به احتمال زیاد میتوانستند. اما آنها هرگز این برنامه را تایید نکردند.
به همین ترتیب، آمریکا میتوانست برای متوقف کردن برنامههای هستهای هند و پاکستان بیشتر تلاش کند، اما، مجددا، باز تلاش خود را کرد. پس از آنکه هند در سال ۱۹۷۵ یک "بمب هستهای صلح آمیز" را آزمایش کرد، بحث داغی در داخل دولت فورد درباره اینکه آمریکا با چه شدتی باید این آزمایش را محکوم کند، درگرفت. همانطور که جرج پرکوویچ کارشناس بنیاد کارنگی در کتاب ارزشمندش با عنوان "بمب هستهای هند" به تفصیل بیان کرد، هنری کیسینجر وزیر امور خارجه وقت آمریکا به این نتیجه رسید که "سرزنش علنی نتیجهای نخواهد داشت و فقط بر مشکلات دوجانبه آمریکا - هند خواهد افزود.
" و این کار موجب میشد کیسینجر به سبب "غفلت از مسائل منع تکثیر هسته ای" احمق به نظر برسد. کنگره موضع شدیدتری اتخاذ کرد و قوانین مهمی را به تصویب رساند که سیاستهای آمریکا را برای جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای تقویت میکرد. از جمله آنها قوانینی بود که در نهایت کمک به پاکستان را بر سر برنامه هستهای مخفیانه این کشور محدود کرد.
پس از آنکه هند مجددا در سال ۱۹۹۸ بمب اتمی خود را آزمایش کرد، پاکستان اعلام کرد از پیشرفتهای هستهای هند عقب نخواهد ماند. آمریکا بیکار نماند و ساکت ننشست. بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا از پاکستان خواست "مسیر خطرناکی را که هند در پیش گرفته است دنبال نکند. " فشار و ترغیب بی نتیجه ماند، اما مجددا رئیس جمهور آمریکا در حاشیه و سکوت نماند. مجددا، واشنگتن کوشید جلو آن را بگیرد.
کره شمالی در سال ۲۰۰۶ بمب بمب هستهای آزمایش کرد، اما جرج دبلیو بوش رئیس جمهور وقت آمریکا به کره جنوبی یا ژاپن چراغ سبز نشان نداد که آنها هم به سراغ تولید بمب اتمی بروند. بوش در عوض همراه با سران روسیه، کره جنوبی، و ژاپن بیانیه مشترکی صادر کرد که در آن بر تعهد آنها در خصوص شبه جزیره کره عاری از سلاحهای هستهای تاکید مجدد شده بود.
در ۱۲ سالی که کره شمالی به سلاح هستهای دست یافته است، هیچ مقام آمریکایی هرگز نگفته است که همسایگان این کشور هم باید به بمب اتمی دست یابند -- تا حالا.
ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی به اندرسون کوپر از شبکه سی ان ان گفت:"کشورهای دیگر دیر یا زود به تسلیحات هستهای دست مییابند. " او با نظر مساعد درباره دستیابی ژاپن و کره جنوبی به تسلیحات هستهای خودشان سخن میگفت. نیش دار از همه زمانی بود که کوپر پرسید آیا عربستان سعودی باید به تسلیحات هستهای دست یابد، که ترامپ در پاسخ گفت::"عربستان سعودی قطعا. "
عربستان سعودی فاقد توانایی صنعتی و فنی برای تولید بمب اتمی است. اما این کشور یک برنامه بزرگ تولید انرژی هستهای دارد که اکنون شروع شده است و میتواند پایههای برنامه هستهای تسلیحاتی آینده این کشور را تشکیل دهد. اگر درباره هدف این برنامه کوچکترین شک و تردیدی وجود داشت، لاف زنی بی پرده بن سلمان آن را از بین برد.
عربستان سعودی تاکنون تا حدودی به سبب فقدان توانایی صنعتی و فنی متوقف مانده است. اما همانطور که کالین کال مشاور جو بایدن معاون رئیس جمهور سابق درباره عربستان اتمی گفت: ریاض این را نیز میداند که "تلاش برای دستیابی به تسلیحات هستهای ممکن است به گسست در روابط امنیتی حیاتی عربستان با آمریکا بینجامد. " درباره پاکستان نیز اگر این کشور وسوسه شود به سعودیها بمب اتمی بفروشد همین حرف صادق است.
اما اگر آمریکا بی اعتنایی نشان دهد، چه؟ اگر رئیس جمهور آمریکا عملا چنین فروشی را تشویق کند، یا برنامه هستهای سعودی را تایید کند، چه؟ آیا پیمانهای بین المللی یا سرزنش تند جلو سعودیها را خواهد گرفت؟ بعید است.
اگر ترامپ سیاست هفت دههای آمریکا را کنار بگذارد، وظیفه کارشناسان مستقل و مقامات منتخب برای تاکید مجدد بر اعتقادات اصلی و سیاستهای امنیتی مناسب آمریکا سنگینتر میشود. یک میلیاردر سعودی نباید اجازه یابد با این برداشت و تلقی اشتباه به کشورش بازگردد که آمریکا برنامه وی را برای گسترش هرچه بیشتر تسلیحات هستهای در خاورمیانه تایید میکند.