مشایی کارگردان مناظرههای 88/ وقتی که نام مشایی میآمد همه صلوات میفرستادند
به گزارش اقتصادنیوز اهم مطالب این گفتوگو در ادامه میآید.
*من سال 84 و 88 در ستاد امتداد مهر، مسئول ستاد بودم. ستاد امتداد مهر مربوط به پسر آقای احمدینژاد بود؛ مهدی. من مسئول کل ستادهای امتداد مهر بودم. انتشار این اسناد آن زمان به صلاح کشور و نظام نبود. آن زمان اگر امثال ما از آقای احمدینژاد حمایت میکردیم، به دلیل این بود که خط احمدینژاد با خط حضرت آقا یکی بود؛ اما الان به انحراف کشیده شده است.
*نکتهای که میخواستم همینجا اشاره کنم، این است که زمان مناظره محمود احمدینژاد و مهدی کروبی طراح سؤالها خود آقای اسفندیار رحیممشایی بود.
*در اتاق فکری که داشتیم، میدانستیم که نقطهضعف طرف مقابل، آقای هاشمی است؛ چون گفته میشد که منابع مالی طیف مقابل را آقای هاشمی تأمین میکند. این یک استراتژی بود که آقای مشایی و آقای علی اکبرجوانفکر به همراه آقای شریفزاده و آقای داوری که الان زندان هستند، بیشتر بر آن تأکید میکردند؛ یعنی همه اینها پایهگذار این شیوه مناظره بودند که به آقای موسوی و کروبی سرکوفت بزنند؛ چون آتوهایی داشتند. به ستادها هم القا شد که در مناظرات دانشگاهی و خیابانی هم سمتوسو را به سمت مثلا خانم رهنورد یا بنیاد شهید و ماجرای تحصن مجلس ششم دوران آقای کروبی و... ببرند.
در مناظره با آقای موسوی و بهویژه آن زمان که آقای احمدینژاد به عکس و مدرک خانم رهنورد اشاره کرد و گفت بگمبگم.طراح همه سؤالات خود شخص آقای مهندس مشایی بود. پشت همه اینها تیم آقای مشایی بود.
* احمدی نژادخودش هم مجری بود و هم ایدهپرداز. ولی حدسم این است که ایشان بیشتر، سِحر آقای مشایی بود.
*قبل از سال 88 ساختمانی در خیابان وصال، کوچه ماهان بود که مدیریتش با مهندس مشایی بود. عملیات این ساختمان محرمانه بود و کارش بولتنسازی علیه قوه قضائیه و برخی مقامات بود.87 تا 89. مدیران و وزرای دولتها به این ساختمان میآمدند و تا نیمههای شب جلسه داشتند. یکی از کارهایی که از آن ساختمان بیرون آمد، یک سیدی بود که علیه جاسبی منتشر کردند یا مجله دولت معیار، یا وقتی آقای احمدینژاد سفر استانی میرفت، ما یکسری سیدی از سفرهای استانی ایشان تهیه میکردیم؛ با این هدف که آقای مشایی و آقای احمدینژاد را به یک شکل دیگر جلوه دهیم..
* یکسری کارت هدیه در برخی جلسات توزیع میشد تحت عنوان حق قدم. یکسری کارت هدیه 500هزارتومانی بود که شعار آقای مهندس مشایی روی آن نوشته شده بود.در یک برهه از زمان آقای مشایی با جامعه وعاظ ولایی به مشکل برخورد. جامعه وعاظ ولایی متعلق به آقای شجونی بود. اما یک جامعه وعاظ ولایی دیگر هم با محوریت آقای مهندس مشایی درست شد. در این جلسات آقای رئیسجمهور دعوت میشد و به حاضران کارت هدیه میدادند. از 150 هزار تومان تا 500 هزار تومان. در تاریخ 20 دی 89 به هریک از اعضا کارت هدیه 500هزارتومانی داده شد. مناسبتش هم حضور آقای بقایی در آن جلسه بود. سیدی آن جلسه هم که به صورت محرمانه بود، من دارم. مهندس مشایی یکشعری داشت که میگفت با افتخار همه بگویید. شعر این بود: «ما اهل جنون و بیقراری هستیم؛ اهل دل و مهر و عشق و یاری هستیم؛ دلبسته نام مکتب ایرانیم؛ صدشکر خدا را که انحرافی هستیم».
*همیشه وقتی نام ایشان میآمد، حامیانش برایش صلوات میفرستادند. چون من گفتم گفتمان شما را قبول ندارم، از سال 90 خودم را کنار کشیدم. من میگفتم مگر ایشان کیست که صلوات بفرستیم؟ میگفتند ایشان عارف و اسلامشناس است. کتابی به نام معمای مشایی با محوریت خود آقای مشایی منتشر کردند. ما باید این کتاب را در بین همه اقشار توزیع میکردیم.
*شما که در جریان پیشینه آقای مشایی هستید. ایشان از نیروهای امنیتی کشور بودند. آقای بقایی هم همینطور. اما میدانم که دستشان بسیار پر بود. یا حداقل اینگونه وانمود میکردند که هیچ مشکلی ندارند. حتما از هر کسی یک مدرکی داشتند و بر همین مبنا هم مانور میدادند. میگفتند هرکسی که علیه مشایی حرف زد را بزنید. یکساختمانی در میدان ونک در خیابان ونک گرفته بودند. یک اتومبیل با همه تجهیزات در اختیارشان بود. این ساختمان تنها کارش این بود که علیه مسئولان کشور فعالیت کند.