عباس عبدی: ایراد برجام این بود که اجازه نداد مردم نتایج سیاست نابخردانه و غیر عقلایی را تجربه کنند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه سازندگی، عبدی در یادداشت خود نوشت:
فرض کنیم برجام نمیبود، و همچنان شخص مورد علاقه تندروها مثل رییس دولت سابق سکان دولت را در دست داشت، در این صورت با چه وضعی مواجه میشدیم؟ شاید بتوان گفت که بدترین نقطه ضعف و ایراد برجام همین است که اجازه نداد مردم نتایج حاصل از نوعی سیاست نابخردانه و غیر عقلایی را تجربه کنند و زودتر از آنچه که انتظار میرفت، بساط این نابخردی را جمع کرد. البته اگر خودشان مصدر امور بودند، بالاجبار، نه برجام که ده پله پایینتر از آن را میپذیرفتند و مارش پیروزی میزدند، زیرا انگیزه بقا نزد آنان قویتر از چیزی است که به تصور در آید. آنان برای بقای در قدرت به هر رطب و یابسی متوسل خواهند شد. از این رو در برابر یک دوراهی قرار داشتند، یا برای بقای خود، به توافقی تن میدادند که چیزی کمتر از تسلیم نبود، یا آنکه به راه خود ادامه میدادند تا کشور را به خاک سیاه بنشانند و ونزوئلایی دیگر و بدتر را در خاورمیانه متولد کنند.
پرسش این است که اگر توافق هستهای را نمیپذیرفتند، چه اتفاقی میافتاد؟ آیا ادامه دادن بر غنیسازی و سیاست قبلی کمکی به قدرت نظامی و دفاعی ایران میکرد که نقش بازدارندگی داشته باشد؟ به طور قطع بله؛ اگر ایران در پی دستیابی به سلاح هستهای بود. البته اگر چنین فرضی محتمل بود. ولی نکته اینجاست که مسئولین کشور از رأس تا قاعده همواره تأکید کردهاند که چنین هدفی ندارند و نداشتهاند و حتی حرمت شرعی برای دستیابی به چنین سلاحی قایل شدهاند. بنابراین چنین هدفی در برنامه نبوده. خوب هنگامی که چنین هدفی در سیاست ایران نیست، چگونه میتواند از طریق دستیابی به آن خود را به لحاظ نظامی و دفاعی قدرتمند کند؟
اگر تحریم و فشارهای خارجی نبود، این سیاست مشکلی نداشت، ولی هنگامی که با شدیدترین نوع تحریم علیه یک کشور مواجهیم که تمام منابع مالی آن را تحت فشار قرار داد؛ طبیعی است که در حوزههای اقتصادی و نظامی و حتی سیاسی و فرهنگی تضعیف شویم. اگر برجام نبود، ایران حتی نمیتوانست در سوریه و سایر مناطق در حد موجود هزینه کند و حضور داشته باشد. اتفاقاً یکی از ایرادات ترامپ به برجام و از منظر دولت آمریکا این است که برجام منابع مالی ایران را برای حضور منطقهایاش آزاد کرده است.
از همه بدتر اینکه پیش از برجام به علت وجود قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران، همه کشورهای جهان به استثنای دو یا سه مورد کم یا بی اهمیت، علیه ایران موضعگیری میکردند، و این ضعیفترین موضع سیاسی برای یک کشور است. برجام مانع تداوم این مسیر و به بار نشستن آن شد. به نظر میرسد که برخی افراد حافظه ضعیفی دارند، زیرا به یاد ندارند که چگونه قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران با 15 رأی مثبت تصویب، و چه هزینههای بیخودی برای کسب یک رأی منفی یا ممتنع داده میشد. در حالی که اکنون همه جهان بجز اسراییل و عربستان علیه رفتار ایالات متحده هستند. چرا؟ نه به دلیل اینکه علاقهای به ایران دارند، بلکه به این علت روشن که اقدام ترامپ علیه برجام را، اقدامی علیه نظم جهانی و خودشان میبینند، و این شاید اولین بار باشد که پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده تا این حد منزوی باشد که حتی دولت کانادا نیز اقدام آن را در خروج از برجام رد و محکوم کند.
متأسفانه برخی از نیروهای تندرو و غیر مسئول، به جای آنکه شکرگزار وجود برجام باشند، چرا که تحت سایه برجام توانستهاند هنوز در ایران در قدرت باشند، میکوشند که با تخریب برجام چهره مخدوش خود را بازسازی کنند. غافل از اینکه رفتار آنان به روشنی در کنار ترامپ طبقهبندی میشود. آنان که کاسبان تحریم بودند و از این طریق سرمایههایی را با توجیه دور زدن تحریمها به دست آوردند و برخی از آنان در زندان هستند، اکنون نیز در پی احیای تحریمها هستند تا بلکه دوباره به میدان بیایند و با توجیه اینکه میتوانند تحریمها را دور بزنند بخش مهمی از اموال مردم را به جیب خود واریز کنند.
مشکل این است که مهمترین نقطه قوت برجام که نجات کشور از فاجعه تمامعیار بود، اکنون به مهمترین نقطه ضعف آن تبدیل شده است. زیرا هنگامی که این کشتی نجات یافت، همه سرنشینان آن نیز نجات یافتند و دلواپسان نیز در این کشتی بودند، و اکنون که نجات یافتهاند، همه خطرات گذشته را انکار میکنند. برجام یکی از بزرگترین دستاوردهای سیاسی ایران بوده است. در بزرگی آن همین بس که رییس جمهور ایالات متحده فارغ از اینکه انگیزه او چیست، برخلاف تمام قواعد شناخته شده سیاسی از آن خارج میشود و یک جهان را یکصدا علیه خود بسیج میکند.
ضعف اصلی برجام در جای دیگری بود. اینکه این بقای مهم از طریق سیاست داخلی تقویت و تحکیم نشد. هیچ دستاورد خارجی نمیتواند بدون پشتوانه داخلی دوام داشته باشد. بیتوجهی دولت به مسأله سیاست داخلی موجب خالی شدن پشت برجام شد و ایالات متحده نیز خروج را کمهزینهتر از آنچه که باید باشد برآورد کرد. آنان انتظار داشتند که انتخابات 1396 به گونهای شود که به راحتی از برجام بروند، که چنین نشد، لذا تصمیم خود را یک سال عقب انداخت و ضعف داخلی نیز شرایط را برای این مسأله فراهم کرد.