عضو موتلفه: از اول میدانستیم نامزدمان رای نمیآورد/ بحث جنازه رضاشاه دسیسه بود
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصر ایران، حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی از چهره های سنتی این حزب و فعال سیاسی اصولگراست. او در گفتگویی نظرات خود را درباره موضوعات مختلف سیاسی از جمله شکست سنگین کاندیدای حزب موتلفه در انتخابات ریاست جمهوری 96، وضعیت موتلفه، موضع گیری های احمدی نژاد و...مطرح کرد.
بخش هایی از این گفتگو را بخوانید؛
*دراواخر مناظره ها صحبت هایی درمورد اختلاف ها درون جبهه اصولگرایی به وجود آمد که میخواستند آقای میرسلیم را به نفع آقای رئیسی کنار بگذارند و وی نپذیرفت. آیا درون حزب همین نگرش بود که آقای میرسلیم تا آخر درانتخابات بماند یا اختلافاتی درون حزب به وجود آمد؟
- درآن زمان محاسباتی برای میزان رای آوری ها انجام می شد. آن زمان آقای قالیباف به جمنا تعهد داده بود که هرکسی نهایی شد دیگری به نفع وی کنار رود. منتهی آقای میرسلیم تعهدی به جمنا نداده بود علتش هم این بود که به حزب تعهد داشت تا آخر درانتخابات باقی بماند. به همین خاطر در لیست نهایی آقای میرسلیم از لیست جمنا خارج شد و آنهایی که تعهد داده بودند طبیعتاً باید کنار می رفتند.
آقای میرسلیم محاسبات وتحلیل هایی داشت مبنی براینکه اگر از جریان انتخابات انصراف دهد، آرای جمعیت طرفدارش به سبد رای آقای روحانی اضافه خواهد شد نه آقای رئیسی. لذا بین دو راه قرار داشت، اگر کنار می رفت این 500هزار رای به آقای روحانی اضافه می شد و اگر کنار نمی رفت این رای فریز می شد و حداقل به آرای کسی نمی افزود و عملا به نفع آقای رئیسی تمام می شد.
لذا حزب تصمیمش براین شد که علناً به عنوان یک بیانیه از آقای رئیسی حمایت کند، اما آقای میرسلیم را مختار بگذارد که به نفع آقای رئیسی کناربرود یا نه.
*یعنی اختلافی بین آقای حبیبی و میرسلیم دراین موضوع وجود نداشت؟
خیراختلافی وجود نداشت. منتها باید جوری اعلام می شد که این تصور به وجود نیاید که مثلا اگر آقای میرسلیم تا آخر انتخابات ماند و کنار نرفت، به معنای مخالفت با حزب است.
*برای انتخابات 1400 موتلفه چه برنامه ای دارد و چگونه عمل خواهد کرد؟
برای 1400 هنوز به تصمیمی در این رابطه نرسیده ایم که روند کنونی ادامه پیدا کند یا خیر. چون با یک مشکلی دراساسنامه روبه رو هستیم و این مشکل باید در کنگره مهرماه امسال برطرف شود. ما دراساسنامه و مرامنامه حرکت حزب را در پیروی از روحانیت انقلابی قرار داده ایم و حرکت مستقل را برای حزب پیش بینی نکرده ایم. به همین خاطر درانتخابات گذشته چون روحانیت برسر آقای رئیسی به اجماع رسیدند و ادامه روند برای ما مغایر با اساسنامه بود، مجبور شدیم بیانیه حزب را به حمایت از آقای رئیسی اعلام کنیم. این مشکل باید حل شود و در اساسنامه باید مشخص کنیم که آیا حزب می تواند مستقل از روحانیت و مستقل از اصولگرایی درحرکت سیاسی خودش اقدام کند یا خیر.
* برخی صحبت ها درمورد رفع حصر مطرح شده است. نظرشما درمورد رفع حصر و یا عدم آن چیست؟فکر می کنید این اقدام به صلاح هست یا خیر؟
قطعا این مسئله درآینده حل خواهد شد منتهی باید جوانب مسئله از سوی شورای امنیت ملی مورد دقت و بررسی قرار گیرد. چون این مسائل برمی گردد به عوامل خناسی که میخواهند از این شرایط سواستفاده کنند. چه آنهایی که میخواهند با پررنگ کردن رفع حصر و خود حصر یک درآمد سیاسی داشته باشند. چه دشمنان که چنین ابزارهایی را برای ضربه زدن به کشور همواره حفظ می کنند.
ما تا وقتی که مطمئن نباشیم این موضوع به عنوان ابزار مورد سواستفاده دشمن یا اپوزیسیون داخلی قرار نمیگیرد، نباید توقع داشت که در این مسئله تصمیم جدی گرفته شود. زمانی این مسئله حل خواهد شد که نه طرفداران آنها بخواهند از این مسئله سواستفاده کنند و نه دشمن قادر به سواستفاده از این مسئله برای ایجاد تنش در داخل کشور باشد. چون مسائلی که اکنون نظام با آن روبه روست مسائل بسیار کلان تری است، مسائل منطقه ای است مسائل اقتصادی است بحران های اجتماعی و بیکاری است و محرومیت و فقر به عنوان اولویت است و هیچ مسئله دیگری نباید توجه مسئولین را ازآنها منحرف کند.
*اگر در دولت های سازندگی و اصلاحات شاهد تغییر فرهنگ رفتاری بودیم، در دولت های نهم و دهم شاهد سیل پرونده های فساد مالی هستیم. آیا این مسئله هم به دوران گذشته باز می گردد؟ یا روی کار آمدن برخی افرادی که تاپیش از این کار اجرایی نکرده بودند و دستی برقدرت نداشتند، موجب حریص شدن و سهم خواهی از اموال کشور گردید؟
ریشه این فسادها را باید در دوران گذشته دید. اولین پرونده فسادی که درکشور ایجاد می شود، پرونده شهرداری تهران است. بستر این فساد در دولت سازندگی به وجود آمد، اما دولت اصلاحات آمد از آن دفاع کرد. چون آن سیاستی که در دولت آقای هاشمی دنبال می شد، «سیاست کار به هر قیمتی بود».
وقتی مطالبه کردند که این فساد چیست، گفتند 80 درصد کار انجام گرفته و 20 درصد هدررفت دارد! یعنی باید 20 درصد پرت کار را برای تحقق 80 درصد کار بپذیریم! یعنی 20 درصد ریخت وپاش نوش جان کسی که 80 درصد کار می کند!
وقتی ما این 20 درصد را پذیرفتیم، عملا بستر فساد را پهن کرده ایم. این مقدمه فساد درجامعه است. زمانی آمدند و به دستگاه گفتند که باید خودکفا شوید. اینها رفتند به سمت درآمدزایی شرکت ها و افزایش نرخ ها. شما اگر به طرح فقرزدایی دولت آخر آقای هاشمی نگاه کنید، دریک طرف افزایش تمام قیمت ها اعم از بنزین، آب و برق و گاز و... را دارید که مربوط به همان شرکت هایی است که درآن مقطع تشکیل دادند و دستور خودکفایی گرفتند. از طرف دیگر گفتند بخشی از این درآمدها به فقرا داده شود تا افزایش قیمت ها به آنها فشار وارد نکند.
حال چقدر دراین افزایش نرخ ها و خودکفایی ها سواستفاده صورت گرفت به کنار، اما این اقدام موجب تولید فقر و افزایش تمام هزینه های گردید. از جهت دیگر فقری که ایجاد شده را میخواهند با چند درصد از درآمد حاصل از این افزایش نرخ ها جبران کنند.
بستر و زمینه فساد ، در آن دوران پهن می شود و در دولت های دیگر همان عوامل با رنگ عوض کردن در همه جا هستند. مثلا بابک زنجانی که امروز او را گرفته اند درهمه دولت های قبل بوده و همین مسیر را در دولت های قبل طی کرده است. منتهی در دولت های قبل چون مشکلی برای کار ایجاد نمی کرده و پول برای دولت می آورده آدم خوبی بوده، اما حالا که نتوانسته پول و سهم دولت را بیاورد به دام افتاده و گرفتار شده.
وقتی شما 20 درصد اجازه ارتکاب فساد در سیستم اجرایی را می دهید و از آن دفاع می کنید، فردا تضمینی وجود ندارد که این 20 درصد به 30 و 40 درصد نرسد.
* به نظرشما مسئله رضاشاه چرا انقدر برای همه مهم شد و سروصدا ایجاد کرد؟
اولا که اصلا رضاشاه نبود و براساس مستندات متعدد این مسئله رد شده است. اما این موضوع نیز خودش یک دسیسه برای تشویش افکار عمومی وجلب نظر سلطنت طلبان بود. اولا که جنازه اصلا در زمان فرار شاه از کشور خارج شده و درکشور نیست.
ثانیاً همان زمان که خواستند دفنش کنند از حالت مومیایی آن را درآوردند و با سبک وسیاق اسلامی دفنش کردند و اینها سند تاریخی دارد. لذا این حرفای ساختگی است که هرچند وقت یک بار برای حاشیه سازی درکشور ساخته می شود تا عده ای را امیدوار کنند به سلطنت و امثالهم. اینها مشغول سازی هایی است برای سرگرم کردن اپوزیسیون.