واشنگتن پست:ترامپ، خطاهای تاریخی آمریکا در خاورمیانه را کامل کرد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایرنا، این نشریه آمریکایی نوشت: بعد از تهاجم نظامی به عراق و عقب نشینی از این کشور، آمریکا این بار هم با 'ترامپ' در مسیر غلط افتاد و مسیر خطاهای تاریخی آمریکا در خاورمیانه را ادامه داد.
در این مطلب به قلم ' جو اسکاربارو' آمده است:
به دستور ' اسامه بن لادن' رهبر وقت 'القاعده' در 11 سپتامبر 2001 دو برج در شهرهای نیویورک و واشنگتن بطور همزمان هدف حملات انتحاری قرار گرفت و منفجر شد.
بعد از این حادثه تمام روسای جمهور آمریکا با محاسبات استراتژیک غلط خود سالهایی خونین را بعد از این حملات رقم زدند. و اما نتیجه تمام این محاسبات غلط برای منطقه خاور میانه یک 'فاجعه' بود.
'جورج دبلیو بوش' و 'باراک اوباما' 15 سال بعد از حادثه 11 سپتامبر اصول سیاست خارجی شان مبتنی بر 'حذف' و یا ' ماموریت' بود که منجر به انفجار آشوب و هرج و مرج در منطقه خاورمیانه شد.
عواقب این اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر فقط دشمنان آمریکا را جری تر کرد و هدف والایی که بسیاری از آمریکاییان برای آن جانفشانی می کردند و کشته می شدند را بی ارزش کرد.
اگر افغانستان را گورستان امپراطوری ها به حساب آوریم ؛ سزاوار است که خاورمیانه را هم گورستان ایدئولوژی های خشک و متحجر جمود یافته بدانیم.
بوش که معتاد به تبعیت از طرح های کلی نومحافظه کاران بود؛ عراق را زیر و رو کرد.
اوباما هم با عقب نشینی اش از منطقه؛ سوریه را به یک ویرانه تمام عیار بدل ساخت. 'داعش ' ظهور کرد و ' ایران' به سمت غرب پیشروی کرد.
هم بوش و هم ترامپ، یک سری محاسبات غلط تاریخی را مرتکب شدند و علتش هم فقط این بود که اسیر یک سری گمان های ایدئولوژیک بودند.
اوباما فکر می کرد که آمریکا می تواند از تاریخ فرار کند و کار نیمه تمام مقامهای سلف خود را تمام کند. اما او هم مثل بوش اشتباه می کرد. بوش می گفت:' باید به ظلم و بیداد در جهان پایان داد'.
این دومینوی اشتباهات تاریخی از بوش شروع شد و پس از اوباما اینک به رئیس جمهور 'ترامپ' رسیده است.
ترامپ با پیروی از هوس های سیاسی اش سفارت آمریکا در اسرائیل را از تل آویو به 'بیت المقدس' انتقال داد و از توافق هسته ای ایران هم خارج شد. هردوی این ها تصمیم گیری هایی ژئوپولیتیک بودند، نظیر تصمیم گیری برای آزاد ساختن عراق از سلطه 'صدام حسین'.
اما امروز تعداد کمی هستند که به خاطر دارند که زمانی 76 درصد آمریکاییان مدافع جنگ عراق بودند و 77 سناتور و اکثریت دمکراتها به قطعنامه حمایت از این تهاجم نظامی رای مثبت دادند. بر همگان ثابت شد که جنگ عراق یک شکست بود. اغلب سیاستمداران؛ مطبوعات و افکار عمومی که زمانی حامی جنگ عراق بودند؛ امروز تمام درس های فاجعه بار آن را از یاد برده اند.
برخلاف تمام گام های غلط بوش در سال 2003 که با حمایت اکثریت آمریکاییان مواجه بود؛ امروز هم اکثریت مردم آمریکا و هم متحدان آن مخالف سیاست های ترامپ در مورد اسرائیل و ایران هستند . این فقط محافظه کاران هستند که از هردو سیاست حمایت می کنند چون هم موافق یک اسرائیل قوی ترند و هم موافق یک ایران به تحلیل رفته.
اگر قرن بیست و یکم فقط یک درس به آمریکاییان آموخته باشد ، آن درس این است که هر تصمیم سیاسی که روسای جمهوری آنان برای خاورمیانه اتخاذ می کنند ، لازم است فرضیاتشان را زیرسوال ببرند و غرائز ایدئولوژیک خود را به چالش بکشانند.
از روی 'شکم' حرف زدن؛ یعنی خلق فاجعه.
برای سیاستمداری همانند ترامپ که همیشه در زمان 'حال' زندگی می کند و هیچ اعتنایی به پیچیدگی های تاریخ و به آثار و پیامدهای اعمالش ندارد؛ این تقاضا، آب در هاون کوبیدن است. اگر ترامپ فقط کمی درون نگر بود؛ متوجه می شد که انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس آن هم در این برهه از تاریخ ، فقط کمک کردن به ' حماس' است. از همه بدتر؛ ترامپ با این تصمیم گیری اش نزدیک ترین متحدان آمریکا در منطقه را هم به دردسر انداخته است.
'عبدالفتاح السیسی' رئیس جمهور مصر بعد از تصمیم گیری تر امپ در مورد بیت المقدس مجبور شد گذرگاه مرزی اش با 'غزه ' را باز کند که این طولانی مدت ترین زمان گشایش این مرزها در عرض پنج سال گذشته بوده است. سیسی روز پنجشنبه گذشته اعلام کرد که می خواهد باری را که بر دوش نوار غزه است، سبک کند. سیسی در داخل کشور با مشکلات ریز و درشت دست و پنجه نرم می کند و فضای زیادی برای مانوور دادن ندارد. افکار عمومی جهان عرب در خاورمیانه موافق حماس و آرمان فلسطین است.
در مورد ایران هم, تصمیم گیری ترامپ برای خروج از توافق هسته ای باعث پیچدار شدن روابط آمریکا با نزدیک ترین متحدان اروپایی اش شده است و این مسئله منافع درازمدت آمریکا را به خطر می اندازد.
نگارنده این مقاله در ادامه می نویسد: من شخصا از اول هم مخالف توافق هسته ای بودم اما حالا معتقدم که عقب نشینی آمریکا از این توافق سه سال بعد از انعقاد آن فقط به قوی تر شدن ایران و انزوای آمریکا کمک خواهد کرد.
مقام های عالی جمهوری اسلامی معمولا ثابت کرده اند در مقایسه با روسای جمهور آمریکا که با همه آنها مخالف اند؛ زیرک ترند.
بدون تحریم های ثانویه اروپا و چین علیه ایران ؛ آمریکا اهرم قدرت لازم برای کنترل آینده اقتصاد ایران را نخواهد داشت ضمن آنکه از قدرت کمتری برای شکل دهی برنامه هسته ای ایران بهره مند خواهد بود در حالیکه در دوره ای که جزیی از یک توافق بین المللی بود؛ آن قدرت را داشت .
تهاجم نظامی بوش به عراق و عقب نشینی سریع اوباما از عراق به ما نیک آموخته است؛ پیروی از غرائز ایدئولوژیک در جاهایی نظیر اسرائیل و ایران معمولا یعنی خلق فاجعه.
فقط می توان امیدوار بود تمام کسانی که به ترامپ مشاوره می دهند ؛ حواسشان به مسیری که آمریکا در سال های آتی در خاورمیانه طی خواهد کرد، باشد و توجه داشته باشند که اهمیت این مسئله امروز خیلی بیشتر از دو دهه قبل است.
سیر تحولات در هفته های اخیر ثابت کرده که آمریکا یک بار دیگر در خاورمیانه در مسیر غلط افتاده است.