برجامزدگی روحانی اعتبار دولت ایران را در جهان تخریب کرده است
به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه مدعی شد: اعتبار زدایی از دولت، یکی از خسارتهای برجام است. آمریکا و اروپا به اعتبار برجامزدگی آقای روحانی، تهدیدهای او به تلافی را «معتبر» نمیدانند. برجام طی 28 ماه پس از اجرا دایما زیر پا ماند، چون غرب این گونه میفهمید که هر معاملهای با توافق بکند، اعتراض موثری از تیم روحانی دریافت نمیکند. آمریکا با این یقین، رویکرد نقضی را که پیوسته «اعمال» میکرد، «اعلام» هم کرد تا عایدی «تقریبا هیچ» برجام، تبدیل به «تحقیقاً هیچ» شود. تناقض بزرگی اتفاق افتاد. تیم روحانی، از یک طرف چنان برجام را بزرگ داشتند که از یک رفتار تاکتیکی در حوزه دیپلماسی، به راهبرد مقدس ارتقا دادند. مذاکره و توافق، یک ابزار مشروط و طرفینی است. اما روحانی و تیمش به به نحوی رفتار کردند که گویا حاضر به توافق به هر قیمت و ماندن و اجرای یکطرفه آن هستند! آنها نگاه حیثیتی به برجام داشتند و ماجرا را ناموسی کردند؛ چنانکه هیچ صاحبنظری نتواند درباره منافذ و خلل آن چون و چرا کند. اما همین مسئله حیثیتی، وقتی با دست درازی پیاپی آمریکا و اروپا مواجه میشود، برخی مدیران غیور برجام زده، تمام غیرت و حساسیت خود را غلاف میکنند و رو به سمتی دیگر میچرخانند! تا این رویکرد غلط دگرگون نشود، برجام به ابتذال بیشتری کشیده خواهد شد. روحانی باید در مقابل دشمنان، اعتبار دولت خود را در تراز اقتدار نظام جمهوری اسلامی بازسازی کند.
این روزنامه در بخش دیگری از این یادداشت نوشت: روحانی سال 91 به طعنه میگفت «کشور مدیر میخواهد نه نوکر» و اکنون میگوید «ما نوکر مردم هستیم». مردم اما در مدیریت حرف، نه مدیریت دیدند و نه نوکری. آقای روحانی آن گونه که وزیر ارتباطات گفت، ساعت 10 صبح «خسته» بوده و گرنه آماراشتغال 200 هزار نفری در فضای مجازی را 2 میلیون شغل اعلام نمیکرد (آمار واقعی 33 هزار شغل است). وقتی از خستگی حرف میزنیم، دقیقا درباره چه چیزی حرف میزنیم؟ عبدالله ناصری (عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان) خبر میدهد «روحانی در مقایسه با همه رؤسای جمهور پیشین، وقت برای دولت نمیگذارد». او 9:30 صبح تا 19 سر کار است. ناطق نوری با اعتراض به روحانی گفته؛ من که فقط یک حوزه علمیه در لواسان دارم، از ساعت 6:30 صبح آنجا حاضر میشوم، شما باید کمی زودتر بروید و به سخن وزرایتان گوش کنید. روحانی حوزههای کلیدی را شوخی گرفته. او به دلیل روحیهاش مشورتپذیر نیست. حوزه اقتصادی دولت بسیار به هم ریخته است».
کیهان دربخش دیگری از این یادداشت مدعی شد: مرحوم هاشمی در آخرین جلسه یکی از کمیسیونهای مجمع تشخیص مصلحت نظام، از شیوه مدیریت روحانی انتقاد کرده بود؛ به این دلیل که وقت کافی برای رسیدگی به مشکلات اقتصادی نمیگذارد و ملاقات با او حتی برای من (هاشمی) هم آسان نیست. هاشمی 9 آبان 95 به روزنامه اعتماد گفت «از همان سال اول تأکید داشتم که نقدینگی در کشور زیاد دارید و الان این نقدینگی در کارهای انگلی مصرف میشود. دو، سه سال وقت کشور تلف شد... یکسری نیازهایی هست که اکثریت مردم به آن نیاز دارند و تا این زمان کار عمدهای روی آن انجام نشد که یکی مسئله اشتغال است». او همچنین گفته بود با 20 درصد نقدینگی میشد به اقتصاد رونق داد.
کیهان در پایان نوشت:تناقضات عجیبی در دولت رخ داده است. گفتند تزریق پول به حوزه مسکن - که 250 شاخه شغلی و صنعتی را فعال میکرد، مردم را صاحبخانه مینمود و به اقتصاد رونق میداد- موجب افزایش نقدینگی و تورم میشود؛ پس باید نقدینگی را جمع کرد. با این سیاست انقباضی، رکود اقتصادی را شدت بخشیدند اما با این وجود، نقدینگی430 هزار میلیاردی را ظرف 5 سال، به 1485 هزار میلیارد تومان (بیش از سه برابر) رساندند! این نقدینگی تورم زا مدتی به سمت سوداگری زمین و مسکن رفت، سپس در دو سال گذشته به ویژه 6 ماه اخیر، بازار طلا و ارز را هدف گرفت. بنابراین تورمی که به قیمت تحمیل رکود، کاهش یافته بود، رو به افزایش گذاشت و مثلا بر اساس گزارش بانک مرکزی، به 34 درصد در بخش مسکن در تهران رسید. همزمان قیمت ارز صد درصد افزایش یافت! عجیب اینکه دولت در همین دوره، دربهدر جذب سرمایهگذار خارجی بود! آیا نمیشد با رونق دادن به بخش مسکن از طریق انتقال سرمایههای سرگردان و تضمین سود آن، به اقتصاد رونق داد، مشکل مسکن را چارهجویی کرد و از آشفتگی بازار ارز مانع شد؟ چرا همزمان، سیلاب نقدینگی و قحطی منابع سرمایهگذاری را موجب شدند؟