علی جنتی: نارضایتی مردم از مجموعه حاکمیت انباشت 40 ساله است
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از انتخاب؛ علی جنتی که بیش از دو سال است در دولت روحانی حضور ندارد، همچنان مانند یک عضو دولت از حسن روحانی و سیاستهایش دفاع میکند. جنتی میگوید من نمیخواهم بگویم دولت خیلی ایدهآل عمل میکند و مشکلات را به دیگران نسبت دهیم، اما مشکلات اساسی کشور در طول ٤٠ سال گذشته شکل گرفته و اگر به آنها توجه نکنیم خسارات جبرانناپذیری را تحمل خواهیم کرد بنابراین نباید انتظارات از دولت روحانی را بالا ببریم. بیکاری مزمنی که در کشور وجود دارد حاصل عملکرد دولت روحانی است یا محصول شرایط و تحولات کشور در طول٤٠ سال گذشته؟
وی معتقد است که برخی وزرا با دولت همراه نیستند، با نمایندگان مجلس معامله و کسانی را انتخاب میکنند که کارایی چندانی ندارند. جنتی البته ناامیدی رخنهکرده در میان مردم را مستقیما متوجه دولت نمیداند و میگوید این نارضایتی از مجموعه حاکمیت است، نارضایتی انباشته شده از ٤٠ سال گذشته.
خلاصه بخش اول گفتوگوی علی جنتی با «اعتماد» را در زیر میخوانید.
اولین یا مهمترین نقد شما نسبت به دولت دوازدهم چیست؟
نسبت به دولت به معنای قوه مجریه انتقاد خاصی ندارم اما دولت از اجزا و اعضای کابینه تشکیل شده است. اعضای کابینه هم متفاوت هستند. برخی بسیار باانگیزه هستند و کار خود را میدانند، از نیروهای توانمند و همراه دولت استفاده میکنند، در کارشان هم موفق هستند. برخی هم هستند که انگیزه کمتری دارند یا خودشان را در ایفای مسوولیت ناتوان میبینند یا در انتخاب معاونان و مدیرانی که به کار گرفتهاند از نیروهای توانمند و باکفایت استفاده نمیکنند یا با برخی از نمایندگان پرتوقع مجلس معامله میکنند و برای اینکه به دور از سوال یا استیضاح بمانند باجهای سنگینی به نمایندگان مجلس میدهند و برخلاف سیاستهای رییسجمهور عمل میکنند. این موضوعات باعث شده که دولت نتواند به وظیفه و رسالتی که بر دوش دارد، عمل کند و انتظارات رییسجمهور از اعضای کابینه به طور کامل محقق نشود. ایشان گاهی از برخی اعضای دولت گلایههایی دارد به این دلیل که آنچه ایدهآل اوست، تحقق پیدا نمیکند.
به نظر شما این همه نارضایتی از کابینهای که شخص رییسجمهوری مسوول چینش آن بوده طبیعی و منطقی است؟
انتقاد از وزرا توسط رییسجمهوری قطعا منطقی است. ایشان به عنوان رییس دولت برخی ضعفها و نقایص را میبیند و گاهی فوق تحمل ایشان است لذا به صورت علنی بیان میکند وگرنه به صورت طبیعی رییسجمهوری نباید این نقایص و ضعفها را به صورت علنی و در سطح عمومی جامعه بیان کند بلکه باید در درون خانواده دولت حل و فصل شود. منتها باید توجه داشت که انتخاب وزرا معمولا دارای فرآیندی سنگین است. البته اگر همهچیز در اختیار رییسجمهور بود شاید جور دیگری عمل میکرد.
مدتی است که روحانی به رییسجمهوری تریبونها تبدیل شده است. یعنی هر از چند گاهی پشت یک تریبونی موارد و گزارههایی را یادآوری میکنند که پیش از انتخابات جزیی از وعدههای او بوده است و در این یک سال یا بهتر بگوییم ٥ سال گذشته شرایط تحقق آن فراهم نشده و در بعضی موارد بدتر هم شده است. به نظر شما این موضوع برای افکار عمومی عجیب و آزاردهنده نیست؟
بسیاری از نخبگان کشور در بخشهای مختلف از محدودیتهایی که رییسجمهوری در جایگاه خود دارد آگاه هستند. البته توده مردم اطلاع زیادی ندارند که رییسجمهوری چه مشکلاتی دارد؛ لذا میبینیم که در برخی از شبکههای اجتماعی گاه انتقادات تندی از رییسجمهوری میشود و مردم میپرسند که وعدههایی که دادهبودید چه شد؟ اگر روحانی این وعدهها را در تریبونهای عمومی تکرار میکند بیشتر به این دلیل است که نشان دهد بر اعتقادات و باورهای خود استوار است ولی در عمل نتوانسته است وعدهها را محقق کند. اینکه روحانی در رابطه با آزادی بیان، آزادی تبادل اطلاعات، آزادی شبکههای اجتماعی و... بارها تاکید کرده و میکند به این دلیل است که میخواهد بگوید من از عقیدهام بازنگشتهام منتها در عمل شرایطی خارج از اراده او ایجاد شده است. مثلا شورای عالی فضای مجازی با ترکیب خاصی که دارد یا کمیته تعیین مصادیق مجرمانه رای به فیلترینگ تلگرام میدهد.
به نظر شما اینکه مردم بدانند رییسجمهورشان به چه چیزی اعتقاد دارد یا ندارد کفایت میکند؟
البته صرف ابراز عقیده کافی نیست اما راهی هم جز این نیست. گاهی اهداف کوچکتری را باید فدای اهداف و منافع بزرگتری کنیم. ما اکنون در شرایط ویژهای هستیم که تهدیدهای خارجی در طول ٤٠ سال گذشته به بیشترین حد ممکن رسیده است. آنچه میتواند ما را دربرابر این تهدیدها مصون نگه دارد حفظ انسجام درونی، هماهنگی بین دولت و مردم، هماهنگی قوای سهگانه کشور و همراهی دولت با رهبری است. تا زمانی که این انسجام وجود داشتهباشد هیچ یک از این تهدیدها کارساز نخواهد بود ولی اگر ما از نظر انسجام داخلی دچار مشکل شویم آن زمان است که توطئهها کارساز میشود. به ویژه با توجه به گروهبندیهای سیاسی و جناحی که در داخل کشور داریم و متاسفانه بسیاری به منافع ملی فکر نمیکنند و تنها به منافع جناحی و گروهی خود میاندیشند و تلاش میکنند که به هر قیمتی دولت را زمین بزنند و خودشان به قدرت برسند ولو با هزینه زیر پا گذاشتن منافع ملی. آیا صحیح است که دولت برای پیشبرد دیدگاهها و نظراتی که دارد جامعه را دچار تشنج کند؟
فکر نمیکنید اگر روحانی هم به تدارکاتچی بودن معروف شود این موضوع کلیت نظام و اصل جمهوریت نظام را زیر سوال میبرد؟وقتی دایما از محدودیتها صحبت کنیم عملا به مردم این علامت را میدهیم که اساسا صندوق رای اهمیتی ندارد؟
من این موضوع را نه انفعال بلکه مصلحت اندیشی میدانم، البته رییسجمهوری میتواند به قول شما فعال باشد. میتواند بگوید من منتخب مردم هستم و با این ٢٤ میلیون رای میخواهم تمام نظرات و وعدههایم را عملیاتی کنم ولی عدهای در گوشه و کنار ایستادهاند و چوب لای چرخ دولت میگذارند و مانع تحقق اهداف دولت هستند. در چنین شرایطی آیا مردم آرامش دارند تا در سایه آن فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی و توسعهای کشور پیش برود؟
چرا روحانی صریحتر با مردم سخن نمیگوید؟
ممکن است اگر روحانی صریح و بیپرده سخن بگوید از نظر شخصی در بین طرفداران خود محبوبیت زیادی هم پیدا کند و مردم بگویند آفرین به رییسجمهور اما باید نتایج آن را هم در جامعه در نظرگرفت. به نظر شما به عنوان یک ناظر بیطرف آیا روحانی باید همه آنچه را میداند، بیان کند و با واکنشهایی از این قبیل رو به رو شود و بعد هم گروههای سیاسی مخالف دولت از این آب گلآلود ماهی بگیرند. نهایتا آیا منافع کشور تامین میشود یا به ضرر کشور است؟
اگر از شروع دولت قطعات پازلی را کنار هم بگذاریم تا یک جایی فراتر از دولت هم مقصر است اما آن نهاد تنها صداوسیما نیست. برای مثال اولین موج آرام نارضایتی بر سر چینش کابینه بود که بدنه حامی از آن اعلام نارضایتی کردند. بعد از آن موج نارضایتی که از مشهد آغاز شد. پس از آن ماجرای دراویش، بعد از آن اعتراضاتی که ماهیتی صنفی یا قومیتی داشت، بعد هم ماجرای ارز و خروج ترامپ ازبرجام اتفاق افتاد. درست است که همه این مشکلات متوجه دولت نیست اما شما خط ربطی میان این حوادث پیدا میکنید؟ ماهیت اعتراضات این مدت را چه میدانید؟
نارضایتی از کابینه بیشتر در میان نخبگان بود. عامه مردم ناراضی نبودند. من ابدا منکر برخی از ضعفهای دولت نیستم. منکر برخی اشتباهات، ناکارآمدیها و ندانمکاریهای مسوولان نیستم و قطعا برخی اشتباهات یا ضعفها وجود دارد که اگر نبود این مشکلات پدید نمیآمد. ازجمله همین حوادث شهرکازرون بود که نیاز داشت دولت و وزارت کشور با تدبیر و مطالعه بیشتری رفتار کنند. در دولت یازدهم تصمیم گرفته شد که اصولا به تقسیمات کشوری دست نزنیم. بر اساس برخی محاسبات طرحی را در کمیسیون سیاسی-دفاعی دولت مطرح کردند و بعد هم خبرش به بیرون درز پیدا کرد نهایتا شهرستان کازرون دچار تشنج شد و عوامل ماجراجو هم دخالت کردند و این شهرستان دچار ناآرامی شد. این تنها یک نمونه از ضعفهایی است که باتدبیر قابل پیشگیری بود. من نمیخواهم بگویم دولت خیلی ایدهآل عمل میکند و مشکلات را به دیگران نسبت دهیم، اما مشکلات اساسی کشور در طول ٤٠ سال گذشته شکل گرفته و اگر به آنها توجه نکنیم خسارات جبرانناپذیری را تحمل خواهیم کرد بنابراین نباید انتظارات از دولت روحانی را بالا ببریم. بیکاری مزمنی که در کشور وجود دارد حاصل عملکرد دولت روحانی است یا محصول شرایط و تحولات کشور در طول٤٠ سال گذشته؟ ما در یک دوره هشت ساله جنگ تحمیلی داشتیم بعد دوران بازسازی داشتیم. در دولت نهم و دهم نیز شرایطی داشتیم که خسارت آن برای کشور کمتر از جنگ تحمیلی نبوده است. آماری که از اشتغال خالص در دوران احمدینژاد وجود دارد در یک سال ١٤ هزار نفر بوده که این آمار در دوران روحانی به بیش از ٧٠٠ هزار نفر در یک سال رسیده است. باید این آمارها را با هم مقایسه کرد. یکی از مشکلات ما در واحدهای اقتصادی و صنعتی رکود است. باید توجه داشت ریشههای این رکود چیست و ازعملکرد دولت روحانی نشات میگیرد یا مربوط به گذشته است؟ در سال ٩١ رشد اقتصادی کشور منفی ٥,٨ بوده و تورم بالای ٤٠ درصد داشتیم. این تورم ٤٠درصدی را به زیر ١٠ درصد رساندن یا رشد اقتصادی را به ٣ یا ٤ درصد رساندن کار آسانی است؟ امروز صندوق بینالمللی پول یا نهادهای بینالمللی که وضعیت اقتصادی کشور ما را تحلیل یا وضعیت سال آینده را پیشبینی میکنند، معتقدند رشد سال آینده بیش از ٤ درصد خواهد بود. باید این موارد را هم نگاه کرد و با قبل مقایسه کرد.
بخش عظیمی از جامعه ما ناراضی هستند. این نارضایتی تنها از دولت نیست نارضایتی از مجموعه حاکمیت است.