مقام سابق صهیونیستی: جنگ با ایران را نمیخواهم تصور کنم
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از فارس اتزیون که سال 1992 وارد وزارت خارجه رژیم صهیونیستی شد، در سالهای بعد تا رده معاون شورای امنیت این رژیم هم ارتقا یافت و در سال 2013 قرار بود به عنوان کاردار سفارت اسرائیل در واشنگتن منصوب شود. در آن سال رسانهها گزارش دادند شماری از مقامهای وزارت خارجه رژیم صهیونیستی به دلیل گفتوگوی بدون مجوز با رسانهها توبیخ و برخی تعلیق شدهاند؛ اتزیون یکی از این افراد بود.
این دیپلمات مغضوب اسرائیلی در مصاحبه با هاآرتص اظهاراتی مطرح کرده که خشم دفتر «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی را هم برانگیخته، تا جایی که صحبت اتزیون را «مزخرف» و «عاری از واقعیت» توصیف کرده است. او در این مصاحبه از هراس از نبرد با ایران، ضعف ساختاری در رژیم صهیونیستی و اختلافات میان بخشهای مختلف حاکمیت این رژیم صحبت میکند.
تبعات بیسابقه جنگ با حزبالله، تبعات غیرقابل تصور نبرد با ایران
او از نگرانیاش از وقوع جنگ در منطقه صحبت میکند و میگوید: «در حال حاضر ملتهبترین نقطه، سوریه است، جایی که ما همین حالا هم درگیر نوعی از جنگ سطح پایین هستیم. این وضعیت قطعا میتواند تشدید شود، چراکه تنها حد فاصل ما تا این وضعیت، روسیه است. نتانیاهو مدام میگوید هدف ما خارج کردن ایران از سوریه است. بقیه مقامات هم این حرف او را تکرار میکنند. این هدفی است که تحقق آن در توان ما نیست و اصرار بر آن میتواند جنگ به پا کند، آن هم در محیطی بسیار بیثبات با مشارکت ایرانیها، شبهنظامیان طرفدار ایران، حزبالله و همچنین دخالت ترکیه. راهحل نهایی را روسهایی تدوین میکنند که به اینکه بازیگری هستند که با همه طرفها گفتوگو دارند، فخر میفروشند، اما آنها به ایرانیها یک داستان میگویند و به اسرائیلیها داستانی متفاوت. تنها یک چیز قطعی است؛ این که ایالات متحده در حال خارج کردن نیروهایش است. اتفاقی تکاندهنده در جریان است: برای اولین بار، اسرائیل و ایران مستقیما با هم اصطکاک نظامی پیدا کردهاند. اکنون بیش از هر زمان دیگر این احتمال وجود دارد که این وضعیت به جنگی عیان، که میتواند تمام اشکال مختلف [جنگ] را داشته باشد، بدل شود.
یعنی چه؟
یعنی اگر حزبالله وارد این نبرد شود، تخریب و ویرانیای که تلآویو و دیگر مراکز شهری اسرائیل متحمل میشوند، در ابعادی خواهد بود که پیش از این نظیرش را ندیدهایم. ما هم هیچ راهی برای توقفش نخواهیم داشت. ما یک راه برای پاسخ خواهیم داشت، اما نمیدانم اینکه بیروت در پاسخ به ویرانی تلآویو، ویران شود، برای کسی تسلای خاطر خواهد بود؟ اما وقتی جنگ میان اسرائیل و حزبالله چیزی است که تاکنون نظیرش را تجربه نکردهایم، در آن صورت جنگ مستقیم میان اسرائیل و ایران چیزی است که من حتی نمیخواهم تصورش را کنم، هرچند که شوربختانه، من در سمتهایی که داشتهام، مجبور بودهام تصورش کنم. یک ارجاع به درد بخور، جنگ ایران و عراق است: هشت سال طول کشید و یک میلیون نفر کشته شدند.
عمق راهبردی، تاریخ ایران و کنایه دیپلمات ایرانی به کاناداییها
آیا اسرائیل از ایران قدرتمندتر نیست؟
مسئله این است که قدرت را چطور اندازهگیری کنید. عبارت کلیدیای وجود دارد به نام «عمق استراتژیک»، که ایرانیها همین اخیرا در قالب این مناقشه آن را به کار بردند. یک مقام ارشد ایرانی گفت اسرائیل باید مراقب باشد، چراکه عمق استراتژیک ندارد. شما واقعا باید بروید سراغ اصول اولیه و به وضعیت جغرافیایی، جمعیتی و تاریخ نگاهی بیاندازید. اسرائیل قدرت نظامی دارد، اما ایران جغرافیایی عظیم، جمعیتی 80 میلیونی و تاریخی چند هزار ساله دارد. آنها یک تمدن هستند. یکی از سفرای سابق کانادا در اسرائیل برای من تعریف میکرد که در دیداری میان مقامات وزارت امور جهانی [وزارت خارجه] کانادا و سفیر ایران در کانادا، سفیر ایران وارد شده و نگاهی به فرش اتاق انداخته و گفته «ایران فرشی پارسی است که در طول 5000 سال بافته شده؛ کانادا لایه نازکی از غبار روی این فرش است.»
در برداشت ایرانیها از خود، وهمی خودبزرگبینانه و یک احساس حرمان تاریخی، وجود دارد. آنها احساس میکنند حالا که اعراب ضعیف هستند و خاورمیانه در حال فروپاشی است، فرصتی برای احیای جایگاه خود دارند. زمانی که برای حرکات راهبردی خود برنامهریزی میکنند، افق دید طرحشان تا جبلالطارق میرسد. و اینکه تا الان مراقب بودهایم مستقیما با ایران درگیر نشویم، اتفاقی نبوده و سیاست هوشمندانه این است که همچنان محتاط بمانیم. من از آنچه در جریان است، نگرانم، چراکه حس میکنم دیگر در این رابطه سختگیری نمیشود.
در مجموع، به نظر نمیرسد افکار عمومی اسرائیل با ارزیابی شما همنظر باشد. اینجا عقیده بسیاری این است که اسرائیل کاملا قدرتمند است و هیچ اتفاقی نمیافتد.
کاملا مخالفم. اگر به خاطر داشته باشید، یک روز نتانیاهو اعلام کرد قرار است یک نشست ویژه کابینه امینتی برگزار شود. حجم اضطراب و شایعات در فاصله بین این اعلامیه تا بیانیهای که عملا عنوان کرد «نگران نباشید، چیزی نیست»، نشان داد افکار عمومی کاملا هوشیار است و میداند که وضعیت ما خوب است، اما در عین حال درک میکند که لایه یخی که داریم روی آن راه میرویم، چقدر نازک است.»
*******
بیخوابی از هراس جنگ با ایران
در بخش دیگری از این مصاحبه اتزیون درباره دوره بین سالهای 2009 و 2013 که بحث احتمال درگیری نظامی میان تلآویو و تهران مطرح شده بود، در انتقاد تلویحی از نتانیاهو میگوید: «من خیلی روی این موضوع کار کردهام. چه زمانی که در شورای امنیت ملی بودم و چه زمانی که در وزارت خارجه بودم. چیزهایی هست که نمیتوانم در موردشان صحبت کنم، اما اگر همسرم اینجا بود، به شما میگفت من چه شبهای زیادی بیخوابی کشیدم. نه به این خاطر که داشتم در دفترم کار میکردم، بلکه به خاطر حجم نگرانیای که داشتم.
از چه میترسیدی؟
غیرمستقیم توضیح میدهم. این [پرونده ایران] یک موضوع کلاسیک است که در آن باید بین بخش دیپلماتیک و بخش نظامی، یکپارچگی وجود داشته باشد. خواست من به عنوان یک شهروند و به عنوان یک حرفهای، این است که سیستم، صدای هر دو عنصر را نمود دهد. اما سیستم نمایانگر بُعد دیپلماتیک نیست، اگر هم این کار را کند، آن را به نحوی تحریفشده و غیرحرفهای انجام میدهد. بخش سیاسی و بخش دیپلماتیک در هم آمیخته شدهاند. افرادی که با این مسئله سر و کار دارند، تصور میکنند که بخش دیپلماتیک را میفهمند، اما نمیفهمند و در نتیجه جامعه است که آسیب میبیند. اینها بحثهای مرگ و زندگی هستند. ما در وزارت خارجه در همان مراحل نسبتا اولیه، به این جمعبندی رسیدیم که احتمال زیادی وجود دارد که ایالات متحده و ایران به توافقی دست یابند. مدتها پیش از آنکه کس دیگری چنین چیزی بگوید. حتی بعضیها میگفتند که امکان ندارد چنین توافقی شود و صحبت در این مورد بیفایده است. میتوانید تصور کنید چقدر ناامیدکننده است که چیزی را بفهمید، اما نتوانید حمایت بخش سیاسی را جلب کنید.»
*******
از «توافق بزرگ» تا برجام
اتزیون در این مصاحبه به توافق هستهای با ایران و ادعای تلاش ایران برای دستیابی به بمب اتم و حمله به تلآویو هم میپردازد و میگوید این ادعا که ایران به دنبال چنین کاری است «یک شعار سیاسی است» و حتی اگر ایران بمب اتم هم داشته باشد، چنین اقدامی انجام نمیدهد.
او درباره برجام که نتانیاهو آن را «یک توافق بد» توصیف کرده، میگوید: «به عقیده من و اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان این موضوع، این توافق، توافق بدی نیست. نتانیاهو به آن برچسب توافق بد زد و با این عنوان که «عدم توافق بهتر از یک توافق بد است»، علیه آن جنگ راه انداخت. اما یک توافق خوب که در آن ایران تمام توانمندی هستهای خود را کنار گذاشته و تمام تأسیسات مطالعات هستهای خود را تعطیل کند، اساسا وجود ندارد.
مسائل دیگر چه؟ ستیزهجویی ایران در منطقه و حمایتشان از تروریسم؟
در ارتباط با مسئله ایران، چندین عنصر هست که میتوان مورد بررسی قرار داد. عنصر هستهای، عنصر ترور و عنصر خرابکاری منطقهای؛ عنصر موشک هست و عنصر ایدئولوژی-تئولوژی. نظریهای وجود داشت، مبنی بر اینکه میتوان و باید در جبههای گسترده با ایران روبرو شد و برای مذاکره با آنها تلاش کرد. این روش به «توافق بزرگ» (grand bargain) موسوم بود که در آن ما تمام آن موضوعات را طرح میکردیم و به توافق میرسیدیم و در این چارچوب مشروعیت رژیم ایران را میپذیرفتیم. سالیان سال، نگرانی بزرگ ایرانیها، که از دید آنها نگرانی به جایی هم بود، تغییر رژیم است. آنها قبلا چنین تجربهای داشتند و حق هم دارند.
پس چطور این توافق چنین ویژگیای ندارد؟
ایده «توافق بزرگ» مدتها پیش در مراحل اولیه مذاکرات اروپاییها با ایرانیها، در سال 2003، مطرح شد، اما در آن برهه حساس، که شاید میشد در آن جهت حرکت کرد، هم اسرائیلیها و هم آمریکاییها نه گفتند. آنها گفتند از بین تمام این موضوعات یک موضوع واقعا حیاتی وجود دارد، آن هم مسئله هستهای است و بقیه را میتوان معطل گذاشت.
کدام اسرائیلیها؟
هم نتانیاهو و هم دیگر آدمهای داخل سیستم. این، به خودی خود رویکرد معقولی است. اما مسئله این است که نمیشود بعد از اینکه کاری که میخواستید انجام شده، بیایید و تغییر موضع داده و بگویید پس موشک چه شد؟ تروریسم چه شد؟ چرا آنها در توافق نیستند؟»