محمدعلی ابطحی: به این دلایل با حرفهای ازغدی مخالفم
به گزارش اقتصادنیوز، این روزنامه در ادامه نوشت، این دو موضوع باعث شد که متهمان به برگزاری این مراسم که از نظر محتوا کم سابقه در حوزه نبود واین جنس افراطیگریها دودهه سابقه داشت، اینبارحتی از سوی متهمان به برگزاری مورد تبری قرار گیرد.
اما نقد من به این مراسم به این دو دلیل نیست.نقد من به محتوای سخنرانی آقای رحیم پورازغدی است که بعضا از ایشان به عنوان تئوریسین نظام و انقلاب یاد میشود.این نقد نه از آن جهت است که چرا حوزه را سکولار نامیده است؛گرچه سکولار به معنای فلسفیاش احتمالا مورد نظر نبوده است. چون حوزه بذاته نمیتواند طرفدار حاکمیت دین نباشد که خود بحث مفصلی میطلبد.گمان میکنم مقصود این بوده است که بسیاری از مراجع، فضلا و درسها و تحقیقات فقهی ناظر به مسائل اجتماعی نیست وتکرار همان ابواب فقهی است که هزار سال است در حوزهها تدریس میشود و از حوزهها مطالبه میشود که بحثهای اجتماعی و سیاسی را از زاویه فقهی مورد توجه قرار دهند. همچنان که بزرگانی مثل امام خمینی و مرحوم مطهری و رهبری معظم انقلاب و نحله فقهای انقلابی چنین کردهاند.مطالبه این مطلب به دو دلیل از حوزه علمیه نادرست است.
اول اینکه بدنه حوزه قبل و بعد انقلاب چنین نبودهاند. قبل از انقلاب امام خمینی استثنا بود وشاگردان و همراهانش غریبان حوزه بودند.از کوزه فرزند امام آب نمیخوردند چون فرزند خمینی بودو شاگردان و همراهانش مثل آیتالله منتظری و مشکینی وخامنهای و بقیه در حوزه خوندلها خوردند. نکته دوم هم اینکه فقه حکومتی مصالح زیاد و عناوین ثانویه و اطلاعات همهجانبهای را میطلبد. به همین دلیل برای شرعی بودن و اسلامی بودن حکومت، نظریه ولایت فقیه مطرح شد و در راس حاکمیت، ولی فقیه قرار گرفت که بتواند به جای شورای فقها تمشیت امور را بر اساس مبانی شرعی انجام دهد. دعوت از مراجع تقلید یا مدرسان فقهی برای تغییر ریل مباحثات خود به تدریس مسائل اجتماعی، مشکلات زیادی برای حاکمیت اسلامی درست میکند. نمیتوان به فقیه گفت که نتیجه بحث چه باشد. آنان مبانی فقهی و اصولی خود را دارند.وقتی از رسالت تدریس متد فقهی با ابواب متعارف حوزوی عدول کنند، الزاما به نتایجی نمیرسند که در آن حل مشکلات اجتماعی مورد نیاز جامعه امروزی باشد.چه بسا اگر این اتفاق بیفتد و خیل فتاوایی صادر شود که هر کدام صرفا به دلیل نگاه فقهی و نه عناوین ثانویه یا مصالح اجتماع یا عدم اطلاع از واقعیتها و تغییراتی که در دنیا باشد، بحران مشروعیت برای حاکمیت درست شود و نظرات ولیفقیه که علاوه بر فقاهت، رسالت اداره کشور را هم بر عهده دارد در برابرآنان قرار گیرد و ضرورت پیدا کند که همه از مدرسان فقه وبزرگان مرجعیت بخواهند که روال گذشته خود را ادامه دهند.کار اساسی حوزه علمیه آشنا کردن طلاب اهل فضل به متد فقه و اصول است. این پایبندی به روش دیرین که در تعابیر امام به فقه جواهری اشتهار دارد، نباید تغییر کند.