کدخدایی: نظارت استصوابی را مایل نیستم به کار ببرم
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، عباسعلی کدخدایی در یک مستند تلویزیونی با عنوان «بدون توقف» که شامگاه یکشنبه از شبکه سه نمایش داده شد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اگر شورای نگهبان وجود نداشت چه اشکالی در ساختار ایران به وجود می آمد؟ اظهار کرد: اگر بخواهیم به زبان سادهتر به این سوال بپردازیم این است که وظیفه شورای نگهبان یک امر نظارتی است چه در حوزه تقنین چه در حوزه انتخابات. اینکه آیا نظارت در فعالیتهای روزانه، سیاسی و اجتماعی جامعه ضرورت دارد؟ همه جوامع انسانی این امر را به حکم عقل پذیرفتند که در اداره جامعه مکانیزمهای نظارتی را هم داشته باشند. در زندگی اجتماعی روزانه هزاران مورد از نظارت را برای مثال در مسابقات ورزشی، رفت و آمد روزانه، نظارت پلیس در رفت و آمد و ... را میبینیم پس نظارت یک امر ضروری برای حیات اجتماعی انسانها است. شورای نگهبان با هر عنوانی در کشورهای دیگر با عناوین دیگر مانند دادگاه قانون اساسی، دادگاه عالی، شورای قانون اساسی این نظارت تقنینی و به نوعی سیاسی را انجام میدهند.
وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی این مکانیزم بسیار موثر در اختیار شورای نگهبان قرار گرفت. قبل از انقلاب اسلامی ایران ما مکانیزمهای نظارتی قانونمندی نداشتیم ولی پس از انقلاب، شورای نگهبان مکانیزم نظارتی را بر عهده گرفت.
در ادامه یکی از دانشجویان حاضر در برنامه با بیان اینکه با توجه به نظام ما و لحاظ مسائل شرعی، نظارت به نظارت «پیشینی» تبدیل شده و نقدهای مطرح شده به شورا هم در همین مورد است، پاسخ داد: نکته خوبی را اشاره کردید ولی نظارت پیشینی فقط مخصوص جمهوری اسلامی ایران نیست بلکه در همان فرانسه هم برخی مصوبات قبل از لازم الاجرا شدن این وضعیت را دارند. آنهایی که نظام های قضایی دارند مانند آمریکا نظارتشان «پسینی» است، فرض این است که همه مصوبات منطبق با قانون اساسی است مگر اینکه شکایت و اعتراضی مطرح شود. و آن چارچوب قانون اساسی ما است که چنین وضعیتی را درنظر گرفتند. طبیعتا اگر قانون اساسی شکل دیگری را در نظر می گرفت آن انجام می شد. البته ما همین نظارت را در نظارت بر مصوبات دولت که طبق اصل 138 از سوی رییس دولت انجام می شود نظارت پسینی است. یا نظارت دیوان عدالت اداری نیز پس از تصویب مصوبات نظارت پسینی است.
عضو حقوقدان شورای نگهبان، عنوان کرد: شورای نگهبان برای رسیدگی به امور طبیعتا باید دستیاران و همکارانی داشته باشد تا کمک کنند، به همین خاطر هم در حوزه فقهی جمعی از فضلا در قم به فقهای شورای نگهبان کمک میکنند و هر هفته یک یا دو جلسه با شورا دارند و نظرات خود را نسبت به مصوبات ارائه می کنند و نظراتشان در شورای نگهبان قرائت می شود و هم در تهران جمعی از حقوقدانان جوان در پژوهشکده شورای نگهبان موضوعات را بررسی میکنند و همه نظرات در جلسه شورای نگهبان مطرح میشود.
وی تاکید کرد: علاوه بر اینها اگر لازم باشد در مصوباتی مانند CFT اگر دولت و مجلس درخواست کنند که کارشناسانشان در جلسات حضور داشته باشند طبیعتا آنان نیز در جلسات حضور مییابند.
در ادامه یکی از دانشجویان با اشاره به صحبتهای کدخدایی در رابطه با جوان بودن، سوال کرد که چرا بافت شورای نگهبان از نظر سنی جوان نیست و تغییری در این زمینه صورت نمیگیرد؟ آیا نباید در کنار تجربه از پویایی و نیروهای جوان در میان فقها استفاده کرد؟ سخنگوی شورای نگهبان پاسخ داد: من که پیر نیستم؟ قانون اساسی تدبیر خوبی را برای انتخابات اعضای شورای نگهبان در هر دوره پیش بینی کرده است. هر عضوی شش سال دوره عضویتش در شورای نگهبان است و انتخابات به گونهای است که هر سه سال نیمی از این افراد عوض میشوند که افراد جوان یا افرادی که قبلا عضو شورای نگهبان نبودند، به شورای نگهبان پیوندند و از تجربیات شورای نگهبان استفاده می کنند. معمولا در نهادهای تشخیص دهنده که تجربه بیشتر موثر است، همه جا افرادی انتخاب می شوند که تجربه کاری عمده داشته باشند. نمیخواهم نفی کنم، این نکته درستی است زیرا زمانی که خود من به شورای نگهبان پیوستم 40 سال داشتم. در دورههای قبل نیز چه در فقها و چه در حقوقدادنان افرادی را داشتیم که نزدیک 30 سال سن داشتند. برای مثال آیت الله آملی لاریجانی که از فقهای شورای نگهبان هستند در 40 سالگی به شورا پیوستند و آیت الله مدرسی نیز چهل و چند سال داشتند.
در این قسمت از برنامه دانشجویان نسبت به گفتههای کدخدایی واکنش نشان دادند و گفتند الان اجازه نمیدهند جوانها وارد شوند. وقتی میگوییم کهولت سن احساس جامعه این است که ناراحت می شوند.
کدخدایی پاسخ داد: شناسنامه را نمیتوانند تغییر دهند.
در ادامه دانشجوی دیگری از کدخدایی پرسید چرا شورای نگهبان به جای نظارت استصوابی دخالت استصوابی انجام میدهد؟ و ما شاهد این هستیم عدهای نگاه سیاسی خود را به نگاه حقوقی در این شورا تحمیل میکنند؟ کدخدایی در پاسخ گفت: قانون اساسی نهادی را به نام شورای نگهبان شکل داده و بیان کرده است که 12 نفر عضو آن باشند و وظایف و اختیارات آن را مشخص کرده است. شورای نگهبان بر اساس قانون عمل میکند اگر شما به ساختار اعتراض دارید باید در مورد فلسفه و بازنگری قانون اساسی صحبت کنید مثل آن که اکنون نمیتوانید بگویید چرا شورای نگهبان این وظیفه را دارد یا ندارد زیرا وظایف شورا را قانون اساسی تعیین میکند شما میتوانید بپرسید آیا شورای نگهبان وظایفش را درست انجام میدهد یا نه؟ اگر به اصل 99، یا 94 رسیدگی نکند شما خودتان اعتراض نمیکنید که چرا به وظایف خود عمل نمیکند؟
سخنگوی شورای نگهبان ادامه داد: نظارت استصوابی را مایل نیستم به کار ببرم. پس نظارت شورای نگهبان نظارت قانونی است مانند نهادهای دیگر است. آنجایی که پلیس هست، آنجایی که داور در فوتبال است و یا محیطی که ما در آن نشستیم کارگردان و مجری به ما می گویند در این چارچوب و زمان صحبت کنید و وظایفی دارند که همه ما پذیرفتیم. وقتی که قانون اساسی این وظایف را برای شورای نگهبان تعیین کرده است، بیان کرده که شورای نگهبان باید نسبت به مصوبات مجلس اعمال نظر کند، این شورا اعمال نظر می کند.
وی ادامه داد: ممکن است شما بگویید به نظر من شورای نگهبان این وظیفهاش را خوب انجام نداده است ولی فرد دیگری نیز میگوید شورای نگهبان وظیفه اش را خوب انجام داده است و این اختلاف سلیقه است. اختلاف نظر را من قبول دارم مثال خوبی زدید. در دو دادگاه ممکن است دو نظر متفاوت داده شود. برای مثال شما اگر جای من در شورای بنشینید ممکن است رای دیگری داشته باشید و این طبیعی است کما این که نظر بنده در شورای نگهبان با نظر فردی که قبل از من بوده ممکن است متفاوت باشد، حتی ممکن است نظرم با عضوی که در کنار من نشسته است، متفاوت باشد. اختلاف نظر پذیرفته است اما باید در چارچوب قانون اساسی باشد. شورای نگهبان نظر خود را تحمیل نمیکند بلکه نظر قانونی خود را اعلام میکند. این نظر قانونی موثر است. شما در یک محکمه حاضر می شوید قاضی رای صادر می کند و شما یا به عنوان خوانده یا به عنوان خواهان رای را قبول ندارید ولی این موجب بی اعتباری نظر قاضی نمیشود. نظر شما در جای خود محترم است ولی آن رای، رای معتبری از جهت قانون است.
یکی از دانشجویان خطاب به سخنگوی شورای نگهبان گفت حرف همه این عزیزان این است که چرا شورای نگهبان متاثر از یک جریان به خصوص سیاسی است. کدخدایی واکنش نشان داد: آیا این را شما واقعا حس می کنید؟
یکی از دانشجویان پرسید شما تاکید داشتید از واژه های دقیق استفاده کنیم به همین دلیل من روی واژههای شما حساس شدم. شما گفتید همه پذیرفتند قانون شورای نگهبان این است. اینجا ان قُلت دارد. چه کسی پذیرفته باید به این صورت باشد؟
کدخدایی پاسخ داد: قانون اساسی.
دانشجو ادامه داد: من پذیرش اختلاف نظر را برای اولین بار از شما می شنوم. در حالیکه اظهارنظر در نظارت استصوابی دخیل است. برای مثال رد صلاحیت کاندیداها بر چه مبنایی انجام می شود؟
عضو حقوقدان شورای نگهبان پاسخ داد: قانون انتخابات مشخص کرده است.
دانشجو در واکنش به این پاسخ پرسید: کجای قانون گفته کهولت سن می تواند دلیل رد یک کاندیدای ریاست جمهوری باشد؟ کدخدایی پاسخ داد: اصل 99 قانون اساسی می گوید نظارت بر انتخابات بر عهده شورای نگهبان است و موضوع دیگری نگفته است که به قوه قضاییه یا مجمع تشخیص مصلحت و مرجع دیگری شکایت کنید. در قانون انتخابات هم وظایف نظارت و وظایف اجرایی را به تفصیل در قانون انتخابات مجلس، قانون انتخابات مجلس خبرگان، قانون انتخابات ریاست جمهوری و قانون همه پرسی بیان کرده است.