این دسته از مردان، همسران خود را مورد خشونت قرار می دهند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از پرشین وی؛ دعوا در زندگی اگر هرزگاهی باشد و به ندرت مشکل جدی محسوب نمی شوداما در برخی زندگی ها این دعوا و کشمکش ها خیلی زیاد است و گاهی کار به خشونت و کتک کاری می رسد. در این مطلب از پرشین وی می خواهیم درباره خشونت مردان و خصوصیات اخلاقی آنها صحبت کنیم.
دلیل خشونت مردان با این ویژگی ها
در بعضی از خانه ها شاهد دعوا و درگیری میان زن و شوهر هستیم که علیرغم تاثیر بد در زندگی زناشویی خودشان،فرزندانی که در آن خانه هم زندگی میکنند با تاثیرات بدی مواجه میشوند.افراد خشن شخصیتشان چگونه است؟چه مردانی بر روی همسرشان دست بلند میکنند؟چه افرادی دوست ندارند از رابطه خشن خود را بیرون بکشند؟چهار سال است که از همسرش جدا شده اما پشیمان است.
خشونت مردان با این خصوصیات
دلیل طلاقش فحاشی و کتکزدنهای شوهرش بوده اما حالا که تنها شده، میگوید کاش حتی به قیمت کبودیهای روی بدنم، در خانه شوهرم میماندم.
اینکه سرنوشت یک زن پس از طلاق به کجا میرسد که هر روز دشنام شنیدن و آسیب دیدن را بر به دست آوردن آزادیاش ارجح میداند، موضوع این مطلب نیست اما در ادامه، با کمک هرایر دانلیان، روانشناس و زوج درمانگر، به شما میگوییم کسانی که با همسرشان رفتاری خشونتگرانه دارند چه کسانی هستند و آنهایی که ترجیح میدهند جسم و روانشان در رابطه زن و شوهری آسیب ببیند اما مهر طلاق به شناسنامهشان وارد نشود، چه ویژگیهایی دارند.
بیمار روانی است؟
تنها برخی از افرادی که دست به خشونت میزنند، دچار اختلالات روانی هستند. گرچه برخی از افرادی که دست به خشونت خانگی میزنند دچار اختلال شخصیت هستند، اما همیشه بیماران روانی نیستند که مرتکب این رفتارها میشوند.در صورتی که فرد مقابل شما به اختلال شخصیت دچار باشد، میتوانید پیش از اینکه پای خشونت به رابطهتان باز شود، با تشخیص برخی رفتارهای شدید و کاملا مشخص از بیماری او باخبر شوید. این افراد دارای افکاری ناسالم هستند و البته از نظر خودشان رفتارهایشان کاملا طبیعی و سالم است. آنها ناگهان خشمگین میشوند، از کوره در میروند، در کنترل رفتارهایشان ناتوان هستند و گاهی دچار سوءمصرف مواد مخدر هم میشوند که باعث تشدید رفتارهای نادرستشان میشود.
چهار ستون روانش سالم است؟
تنها مبتلایان اختلال شخصیت نیستند که دست به خشونت خانگی میزنند. گاهی فرد دچار این اختلال نشده اما رگههایی از آن را در رفتارها و شخصیتش میتوان دید. فردی که همه علائم این اختلال را ندارد اما رگههایش را در رفتارهای خود نشان میدهد، تکانهای است. یعنی نمیتواند هیجانهایش را کنترل کند و به این هیجانات اجازه میدهد که ناگهان به عمل تبدیل شوند.خشم آنها میتواند به آزار جسمی هم تبدیل شود و نشان دادن رفتار انفجاری هم میتواند یکی دیگر از ویژگیهای این افراد باشد. این افراد گرچه بهطور کامل علائم اختلال شخصیت را ندارند، اما میتوانند بهشدت آسیبزننده باشند و خشمشان به سادگی به رفتار تبدیل شود.
البته اگر آنها را در شرایط و محیطی دیگر ببینید، ممکن است از این واقعیت بیخبر بمانید، چراکه این افراد در مواقع دیگر میتوانند بسیار آرام و راحت به نظربرسند.
ظاهری مودب و باوقار دارد؟
برای تشخیص اینکه آیا فرد در آینده رفتارهای خشونتآمیز در محیط خانه از خود نشان دهد یا نه، نمیتوانید رفتارهای اجتماعی او را مبنای قضاوت قرار دهید. شما به محیطی نیاز دارید که فرد معمولا در آن به چنین رفتارهایی دست میزند و واقعیت تلخ این است که در بسیاری موارد، شکلگیری رابطه زن و شوهری است که به او بستری برای نشان دادن این رفتارها میدهد.گذشته از این، در اغلب موارد حتی خود فرد هم نمیداند که قرار است در آینده به یک خشونتگر تبدیل شود. برای مثال همسرش را کتک بزند و اگر پیش از این چنین رابطهای را تجربه نکرده باشد، احتمالا از داشتن چنین قابلیتی، بیخبر خواهد بود.
در بسیاری موارد دشواری تشخیص این آدمها بیشتر از آنچه تاکنون گفتیم، است چراکه آنها ممکن است با روی آوردن به یک مکانیسم دفاعی، در مواقع دیگر رفتاری کاملا متضاد از خود نشان دهند و کاملا آرام و مبادی آداب باشند.
زود از کوره در میرود؟
آدمهایی که کمی تند مزاج هستند، پتانسیل تبدیل شدن به یک خشونتگر را دارند اما همیشه به چنین فردی تبدیل نمیشوند اما اگر فردی که اهل خشونت است، به شکل مرضی این رفتار را ابراز کند، خشونتگری او تنهامحدود به چهاردیواری خانه نمیشود؛ چنین فردی ممکن است هر کسی را مورد ضرب و شتم قرار دهد و مشکلش آنقدر واضح است که به راحتی میتوان آن را تشخیص داد. اما همانطور که گفتیم، همه خشونتگرها بیمار نیستند و در بسیاری مواقع، در مقابل کسی دست به خشونت میزنند، آزار جسمی میرسانند، فحاشی میکنند و او را در معرض آزار روانی قرار میدهند که اجازه این کار را به آنها میدهد.
قربانیان چه کسانی هستند؟
خشونت خانگی تنها کتک زدن نیست؛ ما در ادامه به شما میگوییم که چه کسانی در یک رابطه پر از خشونت قرار میگیرند؟ اعتماد به نفسشان پایین است کسانی که به فرد خشونتگر اجازه نشان دادن چنین رفتارهایی را میدهند، اغلب اعتماد به نفس پایینی دارند. این افراد قدرت بیان خواستههایشان را ندارند و نمیتوانند در مقابل آنچه که از نظرشان نادرست یا حتی ظالمانه است، ایستادگی کنند.
میترسند
ترس از آینده باعث میشود قربانیان در رابطهای ناسالم بمانند. ازدواج به دلیل ترس از ماندن در خانه پدر، ترس از تنها ماندن، ترس از مسخره شدن به خاطر تجرد در سن بالا و… قطعا تبعات خوشایندی نخواهد داشت.
بد نیست بدانید عوامل خشونت مردان علیه زنان از خیابان تا جامعه کدامند؟
نشست «منع خشونت علیه زنان» در حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. در این جلسه که با حضور دکتر کوروش محمدی رییس انجمن آسیب شناسی ایران و دکتر عالیه شکربیگی جامعه شناس و رییس گروه خانواده انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد،
خشونت مردان روانی
از زوایای مختلف به مسئله خشونت علیه زنان پرداخته شد؛ این خشونتها چه در سطح جامعه و آزارها و خشونتهای اجتماعی و خیابانی و چه در خانواده و حوزه خشونت خانگی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای جلسه، دکتر عالیه شکربیگی با بیان این که مگر آرزوها، خواستهها و بیم و امیدهای زنان در خانواده و جامعه ایران چیست که همچنان مورد آزار و اذیت در سطوح خرد، میانه و کلان هستند؟ گفت: در اینجا نمیخواهم از یک ساختار صحبت کنم بلکه ما در انجام کنشی به نام خشونت اسیر چهار ساختار هستیم؛ ساختار ذهنی، ساختار احساسی، ساختار عینی و ساختار رویاپردازی.
او افزود: باید به این بپردازیم که اساسا خشونت چگونه و تحت چه شرایطی علیه ارزشهای انسانی و بالاخص زنان ساخته و پرداخته میشود؟ مصداقهای خشونت در خانه و اجتماع علیه زنان چیست؟ قابل ذکر است هرجا زبان خشونت کاربرد دارد، زبان حق مداری حضورش کمرنگ است و یا اساسا حضور ندارد. دوما باید بدانیم ابزارها و ویژگیهای خشونت در خانه و اجتماع چیست و چگونه خشونتگر علیه قربانی خود وارد عمل می شود؟ در نهایت خشونت تحت چه راهکارهایی کنترل میشود؟
عوامل خشونت علیه زنان
شکربیگی ادامه داد: مهم است بدانیم تجارب کشورهای موفق دنیا در این ارتباط چیست و ساز و کارهایی که آنان برای کنترل زبان زور و قدرت و خشونت در خانه و اجتماع به کار بردهاند، چیست؟ همچنین باید به این نکته مهم اشاره کرد که ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻋﻠﻴﻪ زﻧﺎن اﺧﺘﺼﺎص ﺑﻪ ﻳﻚ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺧﺎص ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﻳﺎ ﺳﻄﺢ ﻣﻌﻴﻨﻲ از اﻗﺘﺼﺎد و رﻓﺎه ﻧﺪارد و در ﻫﻤﻪ ﺟﻮاﻣﻊ و ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻻﻳﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻗﺎﺑﻞ ردﻳﺎﺑﻲ اﺳﺖ، ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺷﻴﻮع، ﻧﻮع، ﺷﺪت، ﻋﻮاﻗﺐ و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺴﺎﻋﺪﻛﻨﻨﺪه اﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪه ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ؛ اﻣﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲرﺳﺪ زﻧﺎن در ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﻫﺎی ﭘﺎﻳﻴﻦﺗﺮ اﻗﺘﺼﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﻫﺎی ﺑﺪﺗﺮ ﺧﺸﻮﻧﺖ را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻄﺢ ﺳﻮاد ﭘﺎﻳﻴﻦ، درآﻣﺪ ﻛﻢ، ﻓﻘﺮ، ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺪک و ﻣﺸﻜﻼت ﻧﺎﺷﻲ از ﻓﺮزﻧﺪآوری در اﻓﺮادی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺸﻮﻧﺖ دﺳﺖ ﻣﻲزﻧﻨﺪ ﻳﺎ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ، ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ اﺳﺖ.