واکنشها به قسمت جنجالی برنامه علیضیا
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایرنا؛ خشونت دردی است که زنان در همه دوران زندگی خود ممکن است با آن روبهرو شده و آن را تجربه کنند. علاوه بر همسر، پدر و برادر و حتی فرزندان پسر نیز ممکن است رفتاری خشونت آمیز نسبت به زن روا دارند. زنان در زندگی خود چهار شکل خشونت شامل فیزیکی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه می کنند.
خشونت علیه زنان امری جهانی است و اختصاص به جامعه خاصی ندارد اما مهم آن است که باید به زنان آموزش صحیح داده شود تا زمینه ساز خشونت علیه خود نباشند. می توان با آگاهی دهی مناسب به آحاد مردم و با آموزش و فرهنگ سازی از دوران کودکی همچنین بازنگری در قوانین از تداوم آن جلوگیری کرد.
به اعتقاد صاحبنظران، رسانه های جمعی شامل نوشتاری، تصویری و صوتی نقش موثری در مبارزه با خشونت علیه زنان دارند ولیکن در زمان حاضر صدا و سیما به این رسالت مهم به خوبی عمل نکرده است.
چند روز پیش، شبکه یک سیما در برنامه ای با نام 'فرمول یک ' روایتگر خانوادهای شد که مادرشان بعد از ٢٧ بار درخواست طلاق به خاطرکتک خوردن از همسر همچنان به زندگی مشترک ادامه داده و با او زیر یک سقف سر می کند. ویدئوهایی کوتاه از بخش های مختلف این برنامه در فضای مجازی بارها و بارها دست به دست شد و خشم بسیاری از مخالفان خشونت را برانگیخت.
در همین راستا رسانه های داخلی نیز به این برنامه ی تلویزیونی واکنش داده و ضمن اینکه پخش برنامه مذکور در صدا و سیما را اقدامی نسنجیده دانستند، در گفت و گو با کارشناسان نیز عنوان داشتند که رسانه ملی در جهت تعویق تصویب لایحه منع خشونت علیه زنان قدم برداشته است.
بررسی فضای مطبوعاتی کشور حاکی از آن است که این رسانه ها عادیسازی خشونت خانگی علیه زنان و همسرآزاری را محکوم کرده و از تبعات منفی آن بر خانواده و جامعه صحبت کردند.
همچنین معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهوری در امور زنان نیز در واکنش به این برنامه در کانال تلگرامی خود نوشت، در شرایط تلاش برای تقویت و تحکیم بنیاد خانواده، این مصاحبه چه معنایی دارد؟زنی که بعد از ٢٧ بار درخواست طلاق به خاطر کتک خوردن از همسر، توانست به زندگی مشترک ادامه دهد! او میگوید: تصویر این چنینی زندگی مشترک را برای تشویق جوانان بویژه دختران به ازدواج، ارائه میدهید؟ یا طرح این الگوها برای عادی جلوه دادن خشونت علیه زنان است؟
در گزارشی اختصاصی از روزنامه ایران با تیتر «فرمول صداوسیما برای ترویج خشونت علیه زنان!» واکنش فعالان حوزه اجتماعی به این برنامه را منعکس کرده است. بهمن کشاورز حقوقدان در گفتوگو با «ایران» معتقد است، اشاعه این قبیل مسائل از رسانههای عمومی آن هم به نوعی در مقام دفاع یا توجیه باشد به هیچ وجه قابل قبول نیست. اینکه گفته میشود باید خانواده را به هر شکلی حفظ کرد و این تصور که جدایی باعث لطمه خوردن به فرزندان خواهد شد ممکن است در مورد بروز اختلاف سلیقه جزئی بین زن و شوهر قابل قبول باشد اما ادامه زندگی زن و شوهری که برخورد و ارتباط نامعقول و ناسالمی نظیر آنچه گفته شد دارند از هر سمی برای فرزندانشان بدتر و خطرناکتر است.
مریم یوسفی جامعه شناس نیز در این باره به «ایران» میگوید: رفتار ناشیانه صدا و سیما را باید با مکثی بلند مدت تجزیه و تحلیل کرد. چرا که ما در قرنی زندگی میکنیم که اخلاقیات و انسانیت حرف اول را میزند. این برنامه انسان عاقل را به فکر فرو میبرد که یک زن چگونه میتواند 27 بار خشونت کلامی و حتی جسمی را تحمل کند اما در فاصله بین دو جلسه دادگاه همه چیز را فراموش کند و دوباره آشتی کند. شاید این خانم به دلایل مختلفی مانند مشکلات اقتصادی یا حضور فرزند از حق قطعی خود گذشته باشد اما صدا و سیما با به تصویر کشیدن موضوعاتی از این دست به نوعی به ترویج و تشویق فرهنگ پذیرش خشونت کلامی و فیزیکی از سوی همسر در میان زنان میپردازد به این معنا که خانمها اگر مورد خشونت قرار میگیرید هم این خانم را الگوی خود قرار دهید و به زندگی خود ادامه دهید.
روزنامه ایران همچنین با لیلا ارشد، مددکار اجتماعی نیز در این باره گفت و گو کرده و به نقل از وی می نویسد: هنگامی که فرزندان جامعه ما هنوز بهصورت تخصصی و حرفهای با مهارت پیشگیری و مقابله با خشونت آشنا نشدهاند و آن را نیاموختهاند نشان دادن چنین برنامههایی از رسانه ملی نه تنها کمک نمیکند، بلکه به ترویج خشونت در جامعه هم میافزاید. شاید این خانم و زنانی از این دست تصمیم بگیرند در زندگی مشترک که بارها و بارها برای خاتمه آن مصمم شدهاند باقی بمانند اما به تصویر کشیدن آن نه تنها به نفع جوانان و خانوادهها در جامعه نیست بلکه میتواند به عاملی بازدارنده در جهت اصول اخلاقی جامعه هم تبدیل شود.
تارنمای ایران آنلاین نیز در مطلبی با تیتر «کتک بخور ساکت باش!» نوشت: همه این حرفها هم در حضور دو بچه کوچک این خانواده زده میشد. هرچند بهنظر میرسد ماجرای کتک خوردن زن دیگر تمام شده و آقای همسر دیگر دست روی او بلند نمیکند اما دعوت از چنین زن و شوهری و بیان با افتخار چنین مسائلی و البته ترویج زیرپوستی ماندن و ادامه دادن حتی در این شرایط باعث شد دیروز این فیلم و ماجرایش یکی از پربحتترین مسائل شبکههای اجتماعی و بخصوص توئیتر باشد.
کاربران به همه آنچه که برایتان نوشتیم انتقاد داشتند و فیلمش را مدام منتشر میکردند. بعضیها هم از بچهها مینوشتند و اینکه چنین مسائلی و بیان آن چقدر ممکن است روی آنها اثر منفی بگذارد.
روزنامه همدلی در گزارش صفحه نخست خود ذیل عنوان «کتک بخورید گوشت نه!» برگرفته از برنامه فرمول یک و اظهار نظر بهنوش بختیاری در برنامه «خیابان جام جم» درباره گرانی گوشت می نویسد: عوامل برنامه «فرمول یک» معتقدند ویدئوهای تقطیع شده، ماجرا را به شکلی دیگر و البته غلط روایت می کند و در نتیجه برداشت های نادرستی به مخاطبان ارائه می دهد. از بخش هایی یاد می کنند که مرد می گوید: «تصمیم گرفتم عوض بشم و دست ها قطع»، به تاکیدِ مرد بر 5 سال «پاکی» و «اصلاح» اشاره می کنند. تقطیع ویدئوها برای مخاطبان کمحوصله فضای مجازی و در ادامه پسلرزههایش، اتفاق تازه ای نیست اما حتی اگر علی ضیا و همکارانش، تلاشی صادقانه کرده اند برای به تصویر کشیدن زندگی پر فراز و نشیبی که تا مرز فروپاشی پیش رفته اما تارهای نازک پیوندش پاره نشده و اگر خواستهاند صبر و تحمل را به خاطرِ مردم و جوان ترها بیاورند، روی لبه تیغ تیزی راه رفته اند و حداقل در میان عموم مردم، نتیجه ای معکوس گرفته اند. حتی بسیاری از رسانه ها که سعی می کنند نگاهی عمیق تر به مسائل داشته باشند هم به ضیا و سازمان صداوسیما تاختند و با تیترهایی مانند «تبلیغ و عادیسازی کتک زدن زنان در رسانه ملی!» به برنامه پنجشنبه واکنش نشان دادند.
«علی ضیاء فرمول یک را به خاکی زده است» عنوان مطلبی در روزنامه جوان است که ضمن 'زرد ' خواندن برنامه مذکور، می نویسد: این که برنامه فرمول یک را هنوز انگشت اتهام مهمان دزدی به سمت برنامه فرمولیک است که دستپخت جدیدی را رو میکند تا این برنامه همچنان روی مدار حاشیهها بچرخد و برای حفظ نگاه بینندگان تلویزیون از هیچ اقدامی فروگذار نکند. این برنامه همچنین یک خانواده را دعوت کرد که در آن مرد خانواده در شب اول عقد، همسرش را کتک زده و این ماجرا در 20 سال گذشته همیشه ادامه داشته است. مرد خانواده حتی بارها تقاضای طلاق همسرش را داده، اما همسر وی حاضر به ترک زندگی با او نشده است. نمایش این خانواده به عنوان یک خانواده موفق، اعتراضهای زیادی را در پی داشته است. فرمول یک، بدون در نظر داشتن عواقب اجتماعی نمایش چنین نمونههای نادری در جامعه، صرفاً به خاطر جذابیت زرد آن و اینکه چطور میشود یک مرد 27 بار تقاضای طلاق از همسرش داشته باشد، آنها را به تلویزیون میآورد. این نکته زمانی غمانگیزتر میشود که ویدئوی این بخش از برنامه «فرمول یک» با عنوان «خانواده موفق» در شبکههای اجتماعی منتشر شده است!
تارنمای کافه سینما نیز در یادداشتی با تیتر «اسکیزوفرنیای رسانهای» به قلم دکترعلیرضا شیری رواندرمانگر نوشت: رابطه ناامن ، فرزندانی که ناامنی را می آموزند ، کتک را میبینند دخترانی که هویت زنانه خویش را با تحقیر و انفعال و ناامنی دریافت میکنند؛ بی ارزشی و رهاشدگی و ایثار مخرب سرنوشت کودکان این خانه هاست؛ پدری که توان مدیریت هیجانهای متفی خویش را ندارد و 'هم وابستگی' بیمارگونه زنی که به هر قیمت میخواهد اثبات کند لیاقت زندگی بهتر ندارد ، جهنمی که با هم میسازند تا هم خویش هم دختران بی گناه خویش را در آن گریل روانی کنند.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: این دخترک میخواهد فردا عروس بشود ، عروس آتش! من میتوانم ساعتها درباره فاجعه ' هم وابستگی بیمارگونه' این زوج مناظره کنم با هر کسیکه معتقد است این نوع زوجها را باید رسانه نشان دهد جهت ترویج سازگاری؛ خیر سازگاری باید سالم باشد نه بیمارگونه. اون ٢٧ بار دادخواست طلاق یعنی باید مددکاری دادگستری بچه ها را از دست این والدین خارج کند... علی جان ضیا! من بارها از شما دفاع کرده ام ولی انتظارم از شما این بود که یک کارشناس با ایشان گفتگو میکرد که کمکشان کند نه تعجب.