از پسرهای بیخاصیت تا فرزندان ایجنت در فوتبـالِ خـانـوادگـی!
به گزارش اقتصاد نیوز و به نقل ازخبرورزشی،چرا مربیان پسران خودشان را به خدمت میگیرند و مثل یک ایجنت برای آنها عمل میکنند؟ چه چیزی باشگاه کاردیفسیتی را متقاعد کرده که همزمان پسران ویلی مککی، ایجنت بریتانیایی را به خدمت بگیرد؟ آیا مسئله مهمی به غیر از دوقلو بودن آنها اهمیت داشت؟!
ردنپ، لمپارد و کانهام
وقتی در انگلیس صحبت از خانوادگی کردن تیم فوتبال میشود، انتظار میرود ذهن مخاطب معطوف زمانی شود که هری ردنپ در وستهم برای اینکه شوهر خواهرش فرانک لمپاردِ بزرگ (پدرِ فرانک لمپارد) را در کنار خودش بهعنوان دستیار میدید، در یک تمرین اعلام کرد بازیکن ۱۸ سالهای که کنار دستش نشسته یک بازیکن بسیار بسیار سطح بالا خواهد شد. آن بازیکن فرانک لمپاردِ جوان بود. چرا خواهرزاده سرمربی بهسرعت به تیم پیوست، در حالی که بازیکن بااستعدادی مثل اسکات کانهام را دنبال نخود سیاه فرستادند؟! تیم لووِجوی، گزارشگر شبکه اسکای هنگام گزارش فینال جامحذفی ۲۰۰۲ بین آرسنال و چلسی بود که در واکنش به عملکرد فرانکی گفت: «اوه، خوب است. آنجا فقط ری پارلر (هافبک سابق آرسنال) را میبینیم.» این حرفها را لووِجوی ثانیههایی پیش از آنکه پارلر در آن فینال گلزنی کند، در واکنش به عملکرد ضعیف لمپارد انجام داد. کانهام به تیم برنتفورد پیوست و پس از آن برای لیتوناورینت، چشامیونایتد، ووکینگ، فارنبورو، گرِیزاتلتیک و توروک بازی کرد. سیاههای از تیمهای گمنام پیش از بازنشستگی در ۳۲ سالگی و شروع کارِ تعمیرات اتومبیل. آیا واقعاً فرانک لمپارد دوران فوتبالش را از او گرفت؟ با این رزومه میتوان این فرضیه را بهراحتی مورد تمسخر قرار داد. با این حال اتفاق غمانگیزی بود اگر دلیل توجه بیشتر به لمپارد را ارتباطات خانوادگی میدانستیم.
پسر مانچو
در فوتبال اتفاق میافتد، گاهی اوقات مثل فرانک لمپارد به بازیکنی از خانواده مربی توجه بیشتری میشود، اما در هر صورت موارد زیادی در سطح اول فوتبال نیست. روبرتو مانچینی آنقدر به پسرش آندرئا اطمینان داشت که حتی باعث شد او سال ۲۰۱۰ با باشگاه منچسترسیتی قرارداد حرفهای ببندد. محض اطلاع شما باید بگوییم حالا آندرئا در تیم فرانکاویلا در سری D ایتالیا حضور دارد و بزرگترین دستاوردش در این سالها حضور در تیم کاسموس نیویورک بوده است!
پسر به دنبال پدر
دلیل دیگری برای زیر سؤال بردن حضور بازیکنهای خانواده مربی را میتوان در کنار تونی پولیس با ۲۷ سال سابقه مربیگری در انگلیس جستوجو کرد. فقط یک بازیکن است که پولیس برای ۳ باشگاه مختلف به خدمت گرفت. به طور تصادفی این بازیکن پسرِ آقای مربی بود؛ آنتونی پولیس! تونی در پورتسموث، پسر را بهعنوان یک بازیکن تستی پذیرفت و فقط یک مرتبه در دقیقه ۹۰ دیداری در جام اتحادیه به او بازی داد. سپس همراه خودش در سال ۲۰۰۴ او را به استوکسیتی برد. وقتی سال ۲۰۰۵ پولیس از هدایت استوکسیتی برکنار شد و هدایت پلیموث را قبول کرد پسرش را هم برای این تیم قرض گرفت! آنتونی فقط برای استوک ۲ بازی انجام داد و سپس به تیمهای دستههای پایینتر قرض داده شد. وقتی تونی یک سال بعد به استوک برگشت پسرش که هنوز به طور قطعی جدا نشده بود را به تیم برگرداند. آنتونی مدتی جایی حاضر بود که پدرش را کنارش نمیدید، یعنی ساوتهمپتون. آنجا هم اصلاً بازی نکرد و سالهای آخر فوتبالش را در اورلاندوسیتی آمریکا سپری کرد، باشگاهی که زیرمجموعه استوک محسوب میشود.
پسر ایجنت
در هر صورت این اتفاق در ارتباط فوتبال و زندگی اجتنابناپذیر است. فوتبال دوست دارد برخی اوقات حامی خانواده باشد و بدون شک برخی اوقات حضور در این ورزش میتواند افراد را پولدارتر کند. تنها ابهام یکسان بودن برخی نامهای خانوادگی با نام مربیان و ایجنتهاست که باعث شدهاند خودشان و برخی بازیکنهای دیگر ضرر کنند. در واقع مشت نمونه خروار نیست و ارتباط فامیلی نمیتواند باعث شود به برخی بازیکنانی که با این رابطهها به تیمهای مختلف پیوستهاند با تردید نگاه کرد، اما جدیدترین مورد در باشگاه کاردیفسیتی به شکلی دیگر رخ داده است. جیمز وارناک بهعنوان یک ایجنت با باشگاه ولزی همکاری میکند، اما دلیل این همکاری چیست؟ پدر او نیل وارناک، هدایت پرندههای آبی را برعهده دارد. تا جایی که جیمز از فوریه ۲۰۱۷ تا ژانویه ۲۰۱۸ در انتقال ۶ بازیکن به کاردیف نقش داشته است. نکته جالب اینکه در قوانین اتحادیه فوتبال انگلیس به این نکته که ایجنتها نباید ارتباط فامیلی با افراد شاغل در باشگاه داشته باشند، اشاره شده است، اما اینکه چقدر سختگیرانه به این قوانین پایبند هستند، مسئله دیگری است. البته این مورد حیرتانگیز نیست چراکه در باشگاه بزرگی مثل منچستریونایتد هم رخ داده است. زمانی سرالکس فرگوسن با پسرش جیسون همکاری داشت و جیسون بهعنوان ایجنت با ۱۳ بازیکنِ تیم کار میکرد. آخرین مورد از این دست هم انتقال پل و جک مککی به کاردیف بود که بدون اینکه هیچ فایدهای برای کاردیف داشته باشند به تیمهای دستههای پایینتر قرض داده شدند. در هر صورت آنها هم پسران دوقلوی ویلی مککی، ایجنت همکار باشگاه کاردیفسیتی بودند، کسی که در انتقال امیلیانو سالا، مهاجم فقید کاردیفسیتی که هیچگاه باشگاه نتوانست از او استفاده کند نقش اصلی را بازی میکرد.