مذاکره کننده آمریکا: رقبای احمدینژاد مانع توافق سعید جلیلی شدند/ تیم ظریف در حل مشکل خلاق بودند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از نامه نیوز، او در این کتاب که ماه گذشته تحت عنوان «کانال پشت پرده؛ تاریخچه دیپلماسی آمریکا و استدلالی برای احیای آن» منتشر شد، یک فصل را به گفتوگوهایی که دولت «باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا با ایران داشت اختصاص داده و جزئیاتی کمتر شنیدهشده از روند شکلگیری گفتوگوها در عمان و پس از آن توافق موقت هستهای را عنوان کرده است.
در بخشی از فصل مرتبط با ایران، برنز اولین جلسه گفتوگوی دو جانبهاش با «سعید جلیلی» دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی در سال ۲۰۰۹ میلادی را توصیف کرده است. او هرچند مانند دیگر مذاکرهکنندگان آمریکایی به گلایه از شیوه مذاکراتی جلیلی پرداخته و او را به وقتکشی در مذاکرات متهم کرده، اما در عین حال، وی را «یک باورمند واقعی به انقلاب اسلامی» توصیف کرده است.
این دیپلمات کهنهکار آمریکایی با بیان اینکه جلیلی «عمیقا به این تعامل ظنین بود»، نوشته است: «او یک باورمند واقعی به انقلاب اسلامی بود و به واسطه تجاربی تلخ به این باور رسیده بود. او که در دهه ۱۹۸۰ در نبرد با عراقیها زخمی شده بود، بخشی از پای راستش را از دست داده بود و در راه رفتن با مشکلاتی مشهود مواجه بود. مانند بسیاری از همنسلانش، او در سنگرها این راه دشوار را آموخته بود که ایران نباید به هیچکس اعتماد کند و تنها میتواند بر خودش متکی باشد.»
به گفته برنز، در مذاکره با جلیلی، طرح مبادله اورانیوم با غنای پایین با صفحات سوخت برای رآکتور تحقیقاتی تهران را مطرح کرده و به نظر هم میرسیده که ممکن است چنین توافقی حاصل شود، اما نهایتا این توافق به دلیل آنچه برنز «رقابتهای سیاسی داخلی» در ایران خوانده، بینتیجه مانده است.
مذاکرهکننده دولت سابق آمریکا در بخش دیگری از کتاب نظرش در مورد دیگر مذاکرهکنندگان ایرانی از جمله «عباس عراقچی» و «مجید تخت روانچی» را هم مطرح کرده و با بیان اینکه میان طرفین «احترام دیپلماتیک» و نه اعتماد حاکم بود، نوشته است که «آنها دیپلماتهایی حرفهای و نه ایدئولوگ بودند، اما به همان میزان به ایران متعهد، به همان میزان به انقلاب خود مفتخر و به همان میزان مصمم بودند که میتوانند موضع دیپلماتیک خود را حفظ کنند.»
او «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران را هم «دیپلماتی توانمند» خوانده و تیم تحت رهبری او را «خلاق در حل مشکل» توصیف کرده است.
با این وجود، برنز نهایتا حاصل کار تیم آمریکایی را توافقی در راستای منافع ایالات متحده توصیف کرده و نوشته است که خروج آمریکا از توافق هستهای اقدامی اشتباه بود. وی در عین حال نوشته شاید اگر دوباره فرصت مذاکره داشت، برای گرفتن امتیازات بیشتر از جمله طولانیتر کردن محدودیتهای هستهای، بیشتر تلاش میکرد
و همچنین در کتابش نوشته: «زمانی که طرح مبادله اورانیوم با سوخت ۲۰ درصد را با جلیلی مطرح کردم، او گفت با کلیت طرح موافق است، اما وقتی به تهران بازگشت، رقبای سیاسی احمدینژاد که قبلا هم در مذاکرات هستهای مشارکت داشتند و نمیخواستند او کوچکترین اعتباری از مذاکرات به دست آورد، مانع این توافق شدند. توافق مبادله سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران قربانی رقابتهای سیاسی داخل ایران شد».