روشهای ایران برای صادرات نفت
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از «انتخاب»، ترامپ این مهم را دریافت، به سرعت از توافق هستهای خارج شد و بار دیگر تحریمها را از سر گرفت. سوریه نیز از تحریمهای آمریکا بی نصیب نماند. این تحریمها بویژه در بازار سوخت، کار خود را با اقتصاد سوریه کرد.
در ادامه این مطلب آمده است: گفته شده دمشق اواخر سال گذشته از مسکو خواست شرایطی را برای انتقال کانتینرهای نفتی به بنادر سوریه فراهم کند. مسکو این موضوع را بررسی کرد و همچنان مشغول بررسی است. تهران، اما به سرعت برای جبران کمبود سوخت و انرژی در سوریه اقدام کرد. اما مقامات مصری اجازه عبور کانتینرها از کانال سوئز را ندادند.
برخی معتقدند که تشدید محاصره اقتصادی علیه سوریه، شاخصی برای تفاهم ضمنی بین واشنگتن و مسکو است. برخی دوستان دمشق در بیروت افشا کردند که مسکو از دمشق خواسته است که با بیرون کردن نیروهای ایرانی از سوریه موافقت کند. اما دمشق با این موضوع مخالفت کرده است و در عوض، بشار اسد سفر شتابزدهای به تهران داشت تا مذاکرات استراتژیکی با فرماندهان سیاسی و نظامی در ایران داشته باشد و سفر اخیر ظریف به سوریه، در تکمیل این مذاکرات انجام شد.
همانطور که مواضع ایرانی و سوری در مخالفت با سیاست آمریکا حکایت از آن دارد، آن است که محور مقاومت تنها به مقاومت اقتصادی و سیاسی در برابر فشارهای آمریکا (و چه بسا روسیه) اکتفا نمیکند، بلکه قطعا به سمت پاسخ قاطع تری میرود. از این رو، میتوان نتیجه گرفت:
شکی نیست که فرماندهی عالی مشترک طرفهای حاضر در محور مقاومت، اولویتهای کوتاه مدت و بلند مدتی در میدانهای مقابله با ایالات متحده و اسرائیل دارند.
شاید نخستین اولویت، ادامه استخراج نفت ایران و صادرات آن باشد. چرا که واشنگتن قصد دارد با هدف در هم شکستن قدرت ایران و توقف حمایت آن از هم پیمانانش، صادرات نفت این کشور را متوقف کند. تهران برای مقابله با این چالش بزرگ پنج راهکار دارد:
1 - تفاهم با روسیه برای انتقال نفت آن از طریق دریای خزر به دیگر نقاط جهان.
2 - تفاهم با چین، که بزرگترین وارد کننده نفت ایران است، برای انتقال نفت به واسطه کانتینرهای چینی از طریق بنادر صادرات ایران در ساحل خلیج شرقی چین.
3 - تفاهم با وارد کنندگان نفت ایران برای پرداخت بهای نفت با ارزی غیر از دلار، یا مبادله کالا به کالا.
4 - تامین نیازهای سوختی سوریه، با راه اندازی ناوگانهای نفت و گاز از ایران، به سمت عراق و فشار بر مصر برای تجدید نظر در تصمیمش مبنی بر منع عبور و مرور کانتینرهای ایرانی به سمت سوریه از طریق کانال سوئز، که منافی قانون بین المللی و احکام معاهدهای است که دریانوردی از راه این کانال را سازماندهی میکند.
5 - فشار بر روسیه برای دادن پاسخ مثبت به درخواست سوریه مبنی بر انتقال کانتینرهای نفتی از بنادر آن در دریای سیاه، به سمت بنادر سوریه در دریای مدیترانه، برای تامین نیازهای نفتی و گازی این کشور.
اولویت دوم، مقابله با تهدیدات آمریکا و اسرائیل در مورد امنیت ملی ایران و سوریه و حفظ امنیت حزب الله، بعنوان قدرت بازدارندهای در مقابل صهیونیستها و مشارکت در حمایت از لبنان و سوریه و مرزهای آنهاست. تمام این موارد نیازمند گسترش دایره درگیری با دشمن آمریکایی-صهیونیستی، از طریق مقابله با نیروهای آمریکایی در منطقه تنف در مرزهای سوریه و عراق و دو استان الرقه و الحسکه و حتی نیروهای اسرائیلی در منطقه جولان است.
اولویت سوم، مقابله با واکنشهای احتمالی آمریکا و اسرائیل در برابر توسعه دایره درگیری از سوی طرفهای محور مقاومت، با تکیه بر تحرکات امنیتی است؛ تا دشمن بداند که هر هدف گیری مستقیمی که متوجه ایران یا سوریه شود، با پاسخی سخت و کوبنده از سوی تمام طرفهای محور مقاومت علیه پایگاههای نظامی آمریکا در غرب اسیا و پایگاههای اسرائیل، به صورت مستقیم، مواجه میشود.
اولویت چهارم، همکاری روسیه و ایران در زمینه نزدیکی سیاسی و فشار بر ترکیه برای گذر از حالت دشمنی و رسیدن به یک سازگاری در رابطه با پرونده سوریه است، تا این طرفها بتوانند با چالش و نقشه صهیونیستی آمریکایی که سعی در تضعیف انها دارد، مقابله کنند.
اولویت پنجم، اقدام چین، روسیه، ایران و گروه شانگهای برای اجرای طرح تکیه بر ارزی جایگزین دلار آمریکا، برای اهداف تجارت بین المللی و ایجاد یک نظام بانکی جهانی مستقل است.
کلام آخر آنکه دلیلی برای ترس از ترامپ و تهدیداتش وجود ندارد؛ اما در عین حال، نباید آن را بی اهمیت تلقی کنیم.