یک پیش بینی عجیب در مورد آخر زمان
به گزارش اقتصاد نیوز و به نقل از گجت نیوز، سومریان شاید کهن ترین قوم روی کره زمین بوده اند که موفق شدند یک تمدن واقعی را شکل دهند. اینکه آیا این قوم به مانند دیگر اقوام به پیش بینی در خصوص آخرالزمان پرداخته اند یا خیر سوالیست که در اینجا قصد پاسخ به آن را داریم.
در دنیای مدرن نیز هر از گاهی مقوله آخرالزمان و به پایان رسیدن دنیا در رسانه ها منعکس شده و افکار زیادی را به خود مشغول می کنند. هر چند مطرح شدن آخرالزمان در رسانه های موجب نگرانی های در میان برخی افراد می شود اما تمامی این پیش بینی ها تاکنون خرافه ای بیش نبوده اند.
یکی از پرطرفدارترین نظریه ها در خصوص آخرالزمان مربوط به پایان جهان در اثر فعالیت سیاره نیبیرو است که به سیاره ایکس نیز معروف می باشد. جالب است بدانید که منشا اصلی شکل گیری نظریات این حوزه و وجود سیاره نیبیرو به تمدن سومریان در دوران باستان باز می گردد.
بسیاری از علاقمندان به سیاره نیبیرو از طریق فردی به نام سیتچین با این سیاره آشنا شدند. وی در سال ۲۰۱۰ از دنیا رفت، اما تخصص اصلی او ترجمه آثار و نوشتارهای سومری و آکدی بود. او در جریان ترجمه های خود در نهایت به یک نظریه کلان در خصوص دیدگاه سومریان نسبت به آخر دنیا و ارتباط آن با سیاره نیببرو رسید. وی در کتاب خود به تفصیل در خصوص این سیاره به بحث می پردازد. در ادامه به بخش هایی از دیدگاه سیتچین می پردازیم که به مقوله آخرالزمان مربوط است.
سومریان چه کسانی بودند؟
۴ هزار و ۵۰۰ سال پیش از میلاد، تمدن سومر به عنوان نخستین تمدن شناخته شده پا به عرصه وجود گذاشت. سومریان تمدن سومر را که شامل چندین شهر می شد در بین النهرین واقع در عراق کنونی بنا نهادند.
آثار باقی مانده از این تمدن ناچیز است، اما باستان شناسان از طریق این آثار به زوایای پنهان فرهنگ، زبان و زندگی سومریان پی بردند و بسیاری از داستان ها و افسانه های این قوم در نهایت ترجمه شد. در میان آثار به جا مانده تاکید بسیاری بر سیاره نیبیرو شده است.
اما چرا سیاره نیبیرو تا این حد مهم است و چه ارتباطی با آخرالزمان دارد. سیاره نیبیرو یا سیاره ایکس نام سیاره ای ناشناخته در منظومه شمسی است که در آثار باقی مانده از تمدن سومریان به آن اشاره شده است.
شاید سیاره نیبیرو را بتوان نهمین و یا دهمین سیاره منظومه شمسی دانست؛ بسته به اینکه پلوتو را سیاره منظومه به حساب آوریم یا خیر. از نظر سیتچین سومریان نه تنها بر وجود نیبیرو وقوف داشتند بلکه آن را بسیار مهم تلقی می کردند.
اما چطور ممکن است با وجود پیشرفت های مهم در حوزه نجوم، انسان مدرن قادر به مشاهده این سیاره نباشد و تمدنی با آن قدمت این سیاره را مشاهد نموده باشد؟ برخی معتقدند سیاره نیبیرو بسیار از خورشید دور بوده و به همین دلیل تاکنون انسان قادر به مشاهده آن نبوده است تا جاییکه برای گردش به دور خورشید نیازمند زمانی معادل ۳ هزار و ۶۰۰ سال زمینی است.
اما برای سیتچین صرفا این سیاره نیبیرو نیست که در درجه اول اهمیت قرار دارد، بلکه ساکنان این سیاره نیز به اندازه خود سیاره عجیب و مرموز هستند.
سومریان ، آنوناکی و تکامل نژاد بشر
از نظر سومریان آنوناکی ها در واقع رب النوع هایی بودند که توسط سومریان، آکدی ها، آشوریان و بابلی های مورد پرستش بودند. آنا خدایانی از سرزمین آن بودند که به زمین سفر کردند. اما پرستش آنوناکی ها چه ربطی به نیبیرو و آخرالزمان دارد.
برخی مدعی هستند که در واقع آنوناکی ها وجود داشته اند و وجود آنها هم ربطی به رب النوع بودن آنها ندارد، بلکه آنها تنها موجودات بیگانه ای بودند که به زمین سفر کرده اند. بر اساس تئوری سیتچین، آنوناکی ها در واقع ساکنان سیاره نیبیرو بودند و برای استخراج طلا به زمین آمدند، ماده ای که بشدت به آن علاقمند بودند و در سیاره نیبیرو اثری از این ماده معدنی نبود.
از دیدگاه سومریان و سیتچین آنوناکی ها در نهایت نژاد بشر را ارتقا دادند تا بتوانند برای آنها کار کرده و به استخراج مواد معدنی بپردازند. این نظریه با نظریه قدرتمند ملاقات باستانی فرازمینی ها با اهالی زمین هماهنگ است و آن را تایید می کند.
دیدگاه خرافی سومریان در خصوص آخرالزمان
از نظر سیتچین چرخش و مسیری که نیبیرو برای گردش به دور خورشید انتخاب کرده می تواند در ارتباط با آخرالزمان باشد. همین موضوع باعث شده تا هر از گاهی فرد یا رسانه ای به ترویج اخبار جعلی آخرالزمانی بپردازد و حتی زمان دقیقی را برای آن انتخاب نماید.
بسیاری تاکید دارند که جاذبه نیبیرو در نهایت می تواند برای زمین دردسرساز باشد. شاید همین جاذبه بتواند در یک زمان خاص منجر به شکل گیری سیلاب های عظیم بر روی زمین شود. برخی دیگر نیز سناریوهایی را در ذهن می پرورانند که شبیه به جهنمی است که دایناسورها را به انقراض کشاند. به هر حال طرفدارن این نظریه تاکید دارند نزدیک شدن نیبیرو می تواند به معنای پایان جهان باشد.
آیا ادعاها و نظریات سیتچین و طرفدارانش کاملا بر اساس متون و آثار به جا مانده از سومریان است؟ به نظر نمی رسد که این موضوع بطور صد در صد صحت داشته باشد. ترجمه سیتچین از متون سومری تا حد بسیار زیادی مورد انتقاد متخصصان بوده است و این انتقادها در خصوص تاویل های سیتچین از این متون به حداکثر می رسد.
از یک سو به نظر می رسد نیبیرو یک ستاره باشد تا اینکه یک سیاره در منظومه شمسی، از سوی دیگر مدرکی وجود ندارد که آنوناکی را با سیاره نیبیرو مرتبط بداند. با این اوصاف به نظر نمی رسد که پیش بینی های آخرالزمانی در این حوزه اصلا اعتبار باستانشاختی داشته باشد.