جمهوری اسلامی: موضع روحانی متین بود، عراقچی کار را خراب کرد
به گزارش اقتصادنیوز، این روزنامه نوشت: رئیسجمهوری در سخنانی که بعد از ارسال نامه یا بیانیه اولتیماتوم به شرکای ناتوان و بدعهد اروپایی بیان کرد، چند نکته را هم درباب تعهدات ما و فداکاریهای کشور و نیروهای نظامیمان در مقابله با قاچاق مواد مخدر و جلوگیری از سونامی مواد، در مسیر ترانزیت بزرگ به سوی غرب گوشزد کرد و این که ما تا این لحظه از تاریخ، بیش از چهارهزار تن از جوانان و نیروهای مسلح را در این راه قربانی کردهایم.
سپس در باب موضوع پناهندگان و نقش ایران در پذیرایی از برادران و خواهران افغانی به صورت میلیونی و طی چند دهه، سخنان موسع و متقنی مطرح و تبعات سد کردن راه مذکور و هزینه عظیم در این راه را نیز به شکل انتقادی و سرزنشآمیز خطاب به همکاران برجامی اروپایی و نهادهای سیاسی و رسانهای آنها تشریح کرد.
او ضمنا تهدید کرد که در صورت تداوم وضع کنونی و تحریمهای زورگویانه امریکاییها قادر نخواهیم بود بیش از این جلو سونامی مهاجران را در همان مسیر بزرگ شرق به غرب مسدود بگیریم. بقیه مطالب نیز حول محور اولتیماتوم ۶۰ روزه به اروپاییها و حقوق نادیده گرفته شدة ایران در برخی بندهای برجام گفته شد و به قول حسن روحانی، آن روی دیگر معاهده را به نمایش درآمد.
زبان و شیوه بیان رئیسجمهوری در شکل و محتوا البته از منظر جناحهای مختلف سیاسی ممکن است قابل نقد باشد، اما کلیتی واحد و جهتی مشخص و دیکتهای متین و در شأن دولت مستقر و مدیر اجرایی کشورمان را نمایندگی کرد.
لذا توصیه ما این است که باید در شرایط لغزنده و مبهم کنونی، بیشتر به روحانی اعتماد کرد و دستش را در اتخاذ و انجام تصمیمات حیاتی باز گذاشت، زیرا بحران را بدون درک و انعطاف نمیتوان به آخر رساند و از چرخ معیوبش گذر کرد. به نظرم کسانی که خود در بهوجودآوردن برخی مشکلات و بن بستها دخل و تصرفی داشتهاند، اکنون بهتر است آرام گیرند و اجازه بدهند دولت تنشزدایی کند و آرامشی برقرار شود.
به همین دلایل و براساس استدلالهای دیگر، قطعا سخنان دکتر روحانی و نامه دولت ایران به شرکای اروپایی در برجام، هم از جهت سیاسی، هم از نظر حقوقی، هم از حیث اخلاقی و هم در شئون دینی و ملی آنچه را میتوانست انجام دهد و بگوید مورد توجه قرار داد و با مخاطبان داخلی و متعهدان خارجی و بازیگران تعهدنامه اتمام حجت کرد. اتمام حجتی که زمان و طرز بیانش همان بود که ممکن و قابل طرح در شرایط ویژه کنونی است.
اما شگفت آن که در تعقیب و تفسیر سخنان و بیانیه مذکور، عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه و مذاکرهکنندة ارشد کشورمان در برجام، در یک مناظره سیمایی همان مسائل را مطرح کرد، اما در قالب و شکلی مخدوش، ابهامانگیز و احتجاجی غیر اخلاقی و غیر قابل دفاع٫ زیرا از حیث سوءتفاهمی که ایجاد کرده، دو ملت همسایه را از مبانی وحدت و مبادی مودّت دور میسازد. در واقع، مخاطب سخن و اولتیماتوم روحانی و دولت اروپاییان بودند، ولی طرف خطاب آقای عراقچی گویی مردم و پناهندگان افغانستانند و لذا میتوان پرسید که آیا بیان کلی و بدون اشاره به افاغنه پناهنده به کشورمان کافی نبود که لزوما باید هراس و سوءتفاهم این مردم صدمهدیده و پناهجو برانگیخته شود؟
سیرة ما در زمان جنگ تحمیلی هم آغوش باز برای مردم و پناهندگان همسایه بود و اگر اکنون شرایط را بحرانی تلقی میکنید و لازم دانستهاید اینچنین سیاستی پیشه کنید، ازچه رو آشوبی در دل این مردم ایجاد میکنید؛ مردمانی گریخته از خشونت و گسسته از زادگاه و پناه آورده به همسایه و همنوع و همکیش و همزبانانشان، که البته ارتباطات و مراودات دوملت صورت مهاجرتی طبیعی هم دارد، زیرا به لحاظ تاریخی یگانه و وحدتی هموار و دیرینه داشتهاند.
پس مذاکرهکنندگان و مدیرانی چون عراقچی که به دقت نظر، در مسائل حقوقی اشتهار و بلکه حسنِ شهرت دارند؛ از ظرایف دیپلماسی هم آگاهی دارند و در برجام هم آزمون سختی از سر گذراندهاند، چگونه متوجه این نکته ساده و ظریف نشدهاند؟ افغانها همسایه و همکیش ما هستند. نقشی عظیم در اقتصاد و کار و مراودات تجاری و اقلیمی داشته و دارند و در حوزه فرهنگی و زبانی از هر ملت دیگری به ما نزدیکترند.
سیاستهای دولت اشرف غنی یا دولت مؤتلف دکتر عبدالله را ممکن است نقد کنیم و نقد هم میکنیم، اما وقتی پای میلیونها انسان نجیب و صدمه دیده در بین است، باید شکیب و احتیاط پیشه کرد. این توصیه را جدی بگیرید چون شرایط بحرانی به زودی قرار نیست پایان یابد و ما هم ملتی نیستیم که انسانیت و اخلاقیاتمان را نادیده بگیریم، زیرا فرهنگ ما در این زمینهها تاریخی درازتر از هزارهها دارد و قرار نیست با چند نوسان تند و دشوار عوض شود یا دستخوش منفعت زودگذر باشد.