رسانههای آمریکایی باعث جنگ آمریکا و ایران خواهند شد؟/ سناریوی عراق در حال تکرار
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبر فوری، نشریه اینترسپت طی مقالهای به موضوع رسانهها و تاثیر اخبار آنها بر روابط پرتنش آمریکا و ایران و گرایش به سمت جنگ پرداخت. اینترسپت یک نشریه اینترنتی مشهور است که در فوریه 2014 بنیانگذاری شد. این وبگاه همان نشریهای است که اخبار و اسناد مربوط به افشاگریهای ادوارد اسنودن را منتشر کرد.
نویسنده گزارش اینترسپت تاکید دارد که آغازگر جنگ دولت جرج بوش با عراق هم رسانهها بودند. برخی از این رسانهها به عمد و برخی نیز بدون هرگونه عمدی وارد بازی تیم بوش شده و اذهان عمومی را برای ورود آمریکا به جنگ با عراق آماده نمودند.
از نظر نویسنده، آمریکاییها از جنگ عراق درس نگرفتند و اکنون در مورد ایران هم دقیقا همان مسیری را پیش گرفته اند که در سال 2003 در مورد عراق پیش گرفتند.
کافی است نگاهی به عناوین مقالهها و گزارشهای مهمترین خبرگزاریها و سایتهای آمریکا بیندازیم: آمریکا تاکید دارد که ایران پشت حملات ناوی به آمریکا قرار دارد(وال استریت ژورنال)؛ مقامات ایالات متحده میگویند تهدیدهای ایران باعث استقرار نیروهای نظامی شد(واشنگتن پست)؛ پنتاگون نیروی ویژه علیه حمله احتمالی ایران ایجاد میکند(نیویورک تایمز).
این عناوین به خوبی نشان میدهد که رسانههای آمریکایی چه رویکردی نسبت به روابط ایران و آمریکا دارند. این رسانهها دائما از واژه هایی مانند "تهدید"، "خطر" و "حمله توسط ایران" صحبت میکنند. این گزاره ها و کلمات به خوبی طرح دولتمردان آمریکا را که پشت سر این عناوین هستند نشان میدهد. بسیاری از رسانهها در نقل قول خود ادعا دارند که کلمات مقامات مسئول را تکرار میکنند اما واقعا چگونه میتوان به اظهار نظر یک مقام مسئول اعتماد کرد؟
به طور مثال، در مورد ادعای حمله به دو تانکر آمریکایی در خلیج فارس، وال استریت ژورنال ادعای یک مقام مسئول وزارت امور خارجه آمریکا را مبنا قرار داد و این حادثه را به گردن ایران انداخت. اما همزمان یک مقام دیگر آمریکایی هرگونه رابطه بین این حادثه و ایران را رد کرد. چرا وال استریت ژورنال ادعای اول را پوشش داد و دومی را نه؟
بسیاری از اصحاب رسانه معتقدند که میخواهند از جنگ آمریکا با عراق درس بگیرند اما آنچه در عمل اتفاق افتاده است این است که خبرنگاران آمریکایی در حال طرح ریزی درگیری نظامی ایران و ایالات متحده آمریکا هستند.
اما این عمل چه عامدانه و چه غیر عامدانه باشد، فرقی ندارد. برای جلوگیری از این طرح و اجتناب از جنگی مانند عراق با آن میزان از خسارت و آسیب چه باید کرد؟
اینترسپت در ادامه گزارش خود 4 پیشنهاد برای اصلاح رسانهها ارائه میدهد:
الف. از موجز نویسی خودداری کنید
اینکه صرفا دعاوی یک مقام مسئول آمریکایی را بیان کنیم و بدون تحقیق در مورد آن و راستی آزمایی اش و همچنین بدون تدقیق موضوع و گرفتن چند مصاحبه از افرادی که نظر مخالف دارند، آن را منتشر کنیم کاری غیر حرفه ای است که فقط موجب ملتهب شدن بیشتر اوضاع میگردد.
ایمان مفرط به مقامات امنیتی ایالات متحده آمریکا کاری بسیار اشتباه است. تاریخ آمریکا پر از جنگهایی است که به علت اشتباه محاسباتی و اطلاعات غلط به وجود آمده و باعث مرگ انسانهای بسیار شده است.
جنگ ویتنام و عراق بهترین نمونهها برای نشان دادن این موضوع هستند. نباید فراموش کرد که جرج بوش چقدر درباره سلاحهای کشتار جمعی و هستهای صدام و حضور تروریستها در شهرهای این کشور دروغ بافت تا توانست رسانه ها را مجاب به حمله به عراق و کشتار مردم این کشور کند.
در مورد ایران هم شبیه چنین چیزی وجود دارد. هفته پیش چاگ هاگل(سناتور سابق جمهوری خواه) در مصاحبه با یک روزنامه از توافق هسته ای ایران و اوباما دفاع کرد اما هیچ رسانه ای آن را پوشش نداد. در عوض همه دائما منتظرند تا ببینند جان بولتون چه میگوید. همه میدانند بولتون دوست دارد جنگی با ایران راه بیندازد. با این حال، دائما گفتههای او را پوشش میدهند.
ب. اطلاعات خود را مستقیم بگیرید
سازمانهای امنیتی آمریکا، سازمان امنیت رژیم صهیونیستی و آژانس اتمی همگی گزارش داده اند که ایران هیچ برنامه ای برای تولید سلاحهای هسته ای ندارد. حال اگر خبرنگاری به هر طریقی چیزی غیر از این نوشت مشخص میشود که در حال دیکته کردن برخی مقامات کاخ سفید است و نه بیان کننده واقعیات پذیرفته شده.
به طور مثال، نیویورک تایمز هفته گذشته از قول یک مقام پنتاگون گفت که اگر ایران به تولید سلاحهای هسته ای خود سرعت ببخشد آنگاه آمریکا حدود 120 هزار نیرو به خاورمیانه خواهد فرستاد. اکنون سوال این است: وقتی برنامه تولید سلاح هسته ای ایران وجود ندارد پس چگونه ایران میتواند به این توانایی سرعت ببخشد؟
ج. به زمینه خبر توجه کنید
ممکن است شما در تلویزیون دائما ببینید که ایرانیها در خیابان ریخته و درحالیکه پرچم ایالات متحده را آتش میزنند مرگ بر آمریکا میگویند. اما نباید فراموش کرد، به عنوان خبرنگار باید همیشه زمینه خبر را پیدا کرده و بررسی نمایید.
به عنوان یک خبرنگار شما باید به دنبال این باشید که اصولا چرا آمریکا و ایران دچار این چالش و تنش شده و چگونه وارد درگیری با یکدیگر شدند. یک نویسنده یا محقق باید به مخاطب خود توضیح دهد که چرا و با چه توجیهی ایرانیان پرچم آمریکا را میسوزانند و دلیل خشمشان چیست.
چند نفر از آمریکاییها میدانند که ژنرال آیزنهاور باعث سقوط دولت مردمی دکتر مصدق در سال 1332 شد؟ چند نفر میدانند که رئیس جمهور کارتر از شاه در مقابل انقلابیون دفاع کرد یا ریگان به عراق برای حمله به ایران کمک نمود؟ چند تن از آمریکاییها میدانند که یک ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران شلیک کرد و موجب شهادت 290 انسان بیگناه گردید و رئیس جمهور وقت آمریکا از یک ابراز همدردی ساده و عذرخواهی هم ابا کرد؟ بیان این واقعیات همگی ایضاح زمینه خبر هستند.
د. منابع بهتری پیدا کنید
چرا خبرنگاران دائما از کارکنان کاخ سفید و مقامات دولتی درباره ایران میپرسند؟ چرا خبرنگاران از برخی چهرههای ضد جنگ آمریکایی نمینویسند و با آنها مصاحبه نمیکنند؟ یا چرا سراغ برخی ایرانی- آمریکاییها نمیروند و از آنها درباره روابط ایران و ایالات متحده نمیپرسند؟
یک ماه قبل از حمله آمریکا به عراق، یعنی در فوریه 2003، یک گروه ضد جنگ گزارشی را منتشر کرد. با تلاش این منبع، 393 دوربین که حوادث مربوط به عراق را پوشش میدادند، تهیه گردید. براساس گزارش این گروه، سه چهارم منابع خبری (76 درصد) این دوربینها و شبکهها، مقامات فعلی یا سابق دولت و افراد نظامی بودند. این در حالی بود که تنها 6 درصد از منابع خبری در مورد ضرورت درگیری با عراق شک داشتند.
در می سال 2004 یعنی یک سال بعد از حمله به عراق، نیویورک تایمز طی چند گزارش جنجالی اعلام کرد که اطلاعات منتشر شده آمریکا در مورد تسلیحات عراق دقیق نبوده است.
اکنون باز هم باید به خبرنگاران در این مورد هشدار داد: سناریو اشتباه آمریکا در مورد عراق را تکرار نکنید.