هزینه چند صدمیلیونی «رفتارهایِ ویترینی» نمایندگان در سال آخر مجلس
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، سال آخر حیات هر دوره پارلمان که می رسد تکاپوی اهالی بهارستان بیشتر می شود، گویی تازه به یادشان افتاده که چه کارهای ناکرده ای دارند و چه کارهایی را باید در همین اندک زمان باقیمانده سروسامانی دهند تا با دستی پُر وارد گود رقابت های انتخاباتی شده و شاید باردیگر نام نماینده فلان حوزه انتخابیه بودن را کنار اسم خود ببینند.
وکلای ملت در سال آخر تلاش دارند تا هر موضوعی را فرصتی برای خودنمایی و نشان دادن خود به عنوان یک نماینده فعال و پیگیر کنند. تریبون هایشان به کرات باز می شود، طرح های استیضاح وزرا را یکی بعد از دیگری روی میز هیات رئیسه میگذارند و دولتیها را به پای میز سوال میکشاند. حتی اگر لازم باشد شروع به جمع آوری امضا میکنند تا یک طرح فوریتی را راهی صحن مجلس کنند فارغ از اینکه به سرانجام رساندن آن به عمر این پارلمان برسد یا نه.
رفتارهایی که در پس آن یک سوال جدی وجود دارد« آیا نمایندگان "حق الناس" نماینده بودن و "هزینه" نماینده بودن را با این کارها ادا میکنند و میپردازند؟»
هزینه چند صد میلیونی برای هر دقیقه نماینده بودن
هزینه نماینده بودن نه تنها پایین نیست بلکه میلیونی است، حتی چندصد میلیونی. آنطور که حشمت الله فلاحت پیشه سال ۹۵ در مورد هزینههای نماینده بودن گفته بود، در آن سال رقمی نزدیک به ۳۰۰ میلیون برای هر دقیقه مجلس هزینه میشد. او تأکید کرده بود که«این آمار در مجلس هفتم به صورت رسمی بیان شد و در آن زمان گفته میشد، برای هر دقیقه ۲۰۰ میلیون هزینه می شود و الان ۳۰۰میلیون تومان است.»
اگر بخواهیم خوش بینانه به آمار و ارقام بنگریم، میتوان این آمار را با کمی تغییر به سال ۹۷ منتقل کرد و آن وقت است که مشخص میشود چه میزان از جیب مردم برای نشستن نمایندگان بر صندلی سبز مجلس هزینه میشود و این رفتارهای چندوجهی نمایندگان که روزگاری با بیخیالی بر صندلی خود تکیه میزنند و روزی هم برای نشان دادن خود به اهالی حوزه انتخابیهشان از تذکرهای بیربط و کلید زدن سئوالات بی فایده و دیگر رفتارهای نمایشی دریغ نمیکنند، چه باری بر دوش بیت المال میگذارد.
طرح نویسی برای کسب رأی، تذکر دادن برای کسب رأی و ...
برای پیدا کردن طرحها، تذکرات و فعالیتهایی که رنگ و آبی «شوآف» گونه در مجلس دارد نیاز نیست به سختی بیفتیم، سال آخر مجلس، تلاش برای خودنمایی را چنان پر رنگ کرده است که رنگ و لعاب این تلاشها گاهی در ذوق میزند.
نوروز سال جاری بود که رهبری در سخنان خود از عملکرد نمایندگان در قبال آمریکا گلایه کردند، همین سخنان کافی بود تا برخی از نمایندگان دراقدامی خلقالساعه، به دنبال تهیه گزارشی از اقدامات ضدحقوق بشری آمریکا در خاورمیانه باشند، اقدامی که مشخص نیست بُعد عملیاتی آن با توجه به تاکیداتی که رهبری داشتند چیست؟ یا مثلا تذکری که یک نماینده مجلس درباره زیاد بودن غلط های املایی دانش آموزان در فضای مجازی می دهد و ده ها و ده ها نمونه دیگر از رفتارها و اظهاراتی این چنینی که شاید چندان در قاموس نمایندگی نگنجد و یا در خوشبینانه ترین حالت در چارچوب وظایف نهادها و مسئولانی دیگر تعریف شود.
طرح استیضاح ها و سوال از وزرا که این روزها به کرات در صحن پارلمان به جریان می افتند هم از نمونه همین تحرکات کم نتیجه نمایندگان است. گویی آنها در سال اخر مجلس هدفی جز شنیده شدن صدایشان در حوزه های انتخابیه شان ندارند.
وقتی صحن پارلمان ویترین انتخاباتی می شود
شاید وقتی در یک حساب سرانگشتی هزینههای حضور روزانه نمایندگان در مجلس را کنار طرحهای بی سرانجام، تذکرهای بیربط، استیضاحها و سئوالهای سیاسی سال آخر -که رنگ و لعاب کسب رای را دارند- قرار دهیم، نتیجه ای جز این حاصل نشود که صحن پارلمان این روزهای مانده به انتخابات مجلس یازدهم برای برخی از نمایندگان ویترینی برای تبلیغات انتخاباتی است تا نمایش وکیل ملت بودن. گرچه این موضوع عمومیت ندارد و هستند نمایندگانی که حق الناس نماینده بودن را در هر شرایط و موقعیتی ادا می کنند اما نمی توان این واقعیت را هم انکار کرد که این روزها تحرکاتی گاها در گوشه و کنار بهارستان دیده می شود که حال و هوایش چیزی جز تلاش برای انتخابات مجلس یازدهم نیست.
شاید پربیراه نباشد که پارلمان گاهی به خودنظارتی روی آورد، خودنظارتی که در آن عملکرد نمایندگان را زیر ذره بین ببرد، نظارتی که فراتر از حضور و غیاب اول شروع به کار هر جلسه پارلمان باشد، نظارتی که هر بار برای وکلای ملت یک چیز را بلند و بلند تکرار کند؛«هزینه نماینده بودن آنها برای مردم و نظام میلیونی و حتی چند صدمیلیونی است»