چرا ایران از حمله به افغانستان در دوره دولت اصلاحات منصرف شد؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایرنا، ۱۷ مرداد ماه سال ۱۳۷۷، گروهی به کنسولگری ایران در مزار شریف حمله کردند و در جریان آن ۱۰ ایرانی از جمله ۹ دیپلمات و یک خبرنگار به شهادت رسیدند. ابتدا تصور میشد این حمله، از طرف طالبان که در آن زمان بر کابل و شهرهای افغانستان سیطره یافته بودند، طراحی شده است، اما بعدها شواهدی مطرح شد مبنی بر اینکه این حمله از طرف طالبان نبود و با طرحریزی پاکستان و پشتیبانی آمریکا، انجام شده بود.
تله پاکستان برای ورود ایران به جنگ با طالبان
وحید مژده، کارشناس امور سیاسی افغانستان، سال ۹۵ در سالگرد این حمله گفته بود: تعدادی از همین جریانهای داخل طالبان که یک سر آن به بعضی حلقهها در پاکستان وصل بود، میخواستند با شهادت دیپلماتهای ایرانی جنگ ایجاد کنند. همه شواهد موجود بود که این افراد بهصورت خودسر دست به چنین اعمالی (شهادت دیپلماتهای ایرانی) نبرده بودند و دستهای قدرتمند پشت پرده، این روند را رهبری میکرد. در آن زمان حتی بحث جنگ بین دو کشور نیز گمانهزنی میشد و به نظر میرسید طالبان بهزعم خود میخواستهاند دامی برای ایرانیها در افغانستان گذاشته باشند تا شاید با کشتن دیپلماتها، ایرانیها دست به عملیات در افغانستان بزنند.
الله مدد شاهسون نیز که تنها دیپلمات بازمانده از این حادثه است، در مستند «چه کسی ما را کشت؟» سرنخی از اینکه این حمله از طرف پاکستان هدایت میشده، ارائه کرده و گفته است که فرمانده مهاجمان وقتی ما را به زیرزمین برد، به تلفنی که در اتاق بود اشاره کرد و با لهجه بد فارسی پرسید: با این تلفن میشود به پاکستان هم زنگ زد؟ گفتیم: بله! و او رفت از بالا زنگ بزند. پس از ۱۰ دقیقه همراه چند نفر دیگر آمد و ناگهان همه ما را به رگبار بستند!
چند روایت از دلایل انصراف ایران از حمله به افغانستان
پس از شهادت دیپلماتهای ایرانی در کنسولگری ایران، خبرهایی درباره تصمیم مقامات ایرانی برای حمله به افغانستان و انتقام از طالبان مطرح شد. با وجود اینکه گفته میشود ایران، نیروهای خود را به مرز افغانستان فرستاده بود، در نهایت ایران از چنین حملهای منصرف شد و مسئولان ساکن در مزارشریف که از بازگشتشان به ایران جلوگیری میشد، به کشور برگشتند.
اما همچنان با گذشت حدود ۲۱ سال از این حادثه، دلایل انصراف ایران از جنگ با طالبان، در هالهای از ابهام است و روایتهای متعددی در این باره وجود دارد.
بروجردی: دولت به این تصمیم رسیده بوده که طالبان را به رسمیت بشناسد
علاءالدین بروجردی که نمایندگی ویژه دولت در افغانستان را بر عهده داشته، معتقد است: دولت به این تصمیم رسیده بوده که باید طالبان را به رسمیت بشناسد. بروجردی در گفتوگو با مجله پنجره مطرح کرده بود که محسن امینزاده، معاون وقت وزیر امور خارجه، در مجلس ششم رسماً همین تحلیل را ارائه کرده بود.
چه کسی تصمیم به جنگ ایران با طالبان گرفت و چه کسی رد کرد؟
اما عباس سلیمینمین در نامه اخیر خود به سعید حجاریان، دلیل عدم حمله ایران به افغانستان را صلحطلبی عنوان میکند و میگوید که شورای امنیت ملی کشور تصمیم به جنگ با طالبان داشته، اما رهبری این مصوبه را امضا و تأیید نمیکنند. او همچنین در این نامه، نقل قولی از رهبری در نشستی صمیمانه با دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس آورده است که رهبری گفتند: «نگران نباشید! من نخواهم گذاشت جنگی صورت گیرد.»
بر اساس کتاب «عزیمت تهران» نوشته فلینت و هیلاری لورت، طالبان بعدها مدعی شد که نیروهای شورشی این کار را کردهاند. این اقدام، جمهوری اسلامی را در آستانه جنگ با طالبان قرار داد؛ در هفتههای بعد، سپاه پاسداران و بسیج بیش از ۷۰ هزار نفر از نیروهایشان را به مرزهای ایران با افغانستان گسیل داشتند.
همچنین در این کتاب، محسن امینزاده، دلیل انصراف از جنگ را، مخالفت رهبری روایت میکند و به نقل از معاون وقت وزارت خارجه مطرح کرده که نظر رهبری این بوده است که «افغانستان مانند باتلاق است؛ هرکسی که واردش شده، نتوانسته آبرومندانه خارج شود. رهبر معتقد بودند که نشان دادن واکنش ضروری است، اما باید هشیارانه تمامی شرایط واکنش مسلحانه را در نظر بگیریم». با این حال، به اعتقاد امینزاده حمله به دیپلماتها در مزارشریف، از طرف طالبان انجام شده است.
امینزاده: طرح فرمانده وقت سپاه برای حمله به هرات
امینزاده در پاسخ به سلیمی نمین، از وجود طرحی برای حمله به هرات خبر داد که غیر از استقرار نیروی نظامی در مرز بود. وی اعلام کرد: « آنچه شدیدا موجب نگرانی و مخالفت دولت و وزارت امورخارجه بود و نهایتا با دخالت و مخالفت رهبری، کنار گذاشته شد، ارتباطی به استقرار نیروهای مسلح به صورت آفندی در مرزهای شرقی کشور نداشت.طرح حمله نظامی به داخل خاک افغانستان به منظور اشغال شهر هرات بود.این طرح برخلاف طرح استقرار نیروها، از سوی ستاد کل نیروهای مسلح با شورای عالی امنیت ملی پیشنهاد یا تصویب نشده بود، بلکه طرح فرماندهی وقت سپاه پاسداران برای حمله به غرب افغانستان و اشغال شهر هرات بود.
نهایتا مخالفت صریح رهبری با ورود نیروهای مسلح ایران به داخل باتلاق افغانستان، تکلیف همه را روشن کرده و اجرای این طرح ناممکن شد و طبعا موجب خوشنودی شدید دولت و وزارت امورخارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی شد.»
سلیمی نمین: مانع جنگ، نهی رهبری بود، نه اطلاع بازمانده حادثه سفارت
سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا که بارها درباره این حادثه نوشته است، میگوید: آقای شاهسون شهید زندهای است که از جزئیات موضوع اطلاع پیدا کرده و میفهمد که مهاجمان به کنسولگری، اصلاً طالبان نبودهاند و درباره همین موضوع هم بین من و آقای امینزاده، اختلاف وجود دارد. آقای امینزاده معتقد است که این افراد، از طرف طالبان بودهاند.
این فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به اینکه طالبان این کار را نکرده بود و این موضوع را هم آقای شاهسون میگوید و هم قرائن دیگر، توضیح میدهد: اگر رهبری مخالفت نمیکرد، چه فاجعهای رخ میداد؟
او در پاسخ به این پرسش که دلیل انصراف ایران از حمله افغانستان چه بود، توضیح میدهد: دلیل انصراف ایران از حمله به افغانستان، مخالفت رهبری با این قضیه بود. یعنی رهبری با مصوبهای که آقای امینزاده و بقیه در شورای امنیت گذاشتند، بهشدت مخالفت کردند و جلوی آن را گرفتند.
سلیمینمین همچنین در پاسخ به این پرسش که گفته میشود نیروهای سپاه و بسیج به مرز افغانستان رفته بودند و وقتی ایران، از جنگ منصرف میشود که آقای شاهسون خبر میدهد مهاجمان از طرف طالبان نبودهاند، میگوید: نه اینطور نبوده است. آقای شاهسون وقتی به ایران برمیگردد خبر میدهد که این افراد از طرف طالبان نبودهاند. اما این اتفاق، بعد از مخالفت رهبری با آغاز جنگ است.
او درباره اعزام نیروهای ایران به مرز افغانستان میگوید: نیروهای ایران مانوری در مرز تشکیل دادند که برای اعلام آمادگی دفاعی بود و فقط جریانی که آن مصوبه را تصویب کرد، میخواست جنگی را ایجاد کند.
این فعال سیاسی اصولگرا همچنین با تصدیق روایت فیلم مزار شریف از حادثه حمله به کنسولگری ایران در افغانستان، تأکید میکند: رهبری آخر شب، مصوبه شورای امنیت را دریافت میکند و بلافاصله ساعت پنج صبح، آن را وتو کرد و با این مصوبه مخالفت کرد.