حلقه مفقوده فوتبال ایران
به گزارش اقتصاد نیوز حمیدرضا عرب نوشت: راه دلالیسم (به معنای انعقاد قراردادهای غیرواقعی) در فوتبال را چگونه میتوان مهار کرد؟ آیا متولیان فوتبال ایران چارهای برای رهایی از این گرفتاری بزرگ دارند؟ بحث بر سر نحوه انتقال بازیکنان نیست، به این دلیل که فدراسیون جهانی فوتبال نیز حق ترانسفر را برای هر شخص حقیقی محفوظ میداند و بیآنکه سختگیری خاصی داشته باشد به واجدین شرایط اجازه میدهد در نقل و انتقال بازیکنان فعالیت کنند. در واقع این صنعت بزرگ اکنون به یکی از منابع مهم اقتصادی در دنیا بدل شده و مبالغ بزرگی در آن جابهجا میشودکه فیفا هم در آن سهیم است و واسطهها نیز سهم قابل توجهی از آن میبرند. همه بازیکنان بزرگ دنیا نیز با همین ابزار جابهجا میشوند و بدون حضور وکیل یا مدیربرنامههایشان با هیچ باشگاهی پای میز مذاکره نمینشینند.
در فوتبال ایران نیز همین رویه سالها است انجام میشود و به هنگام عقد قرارداد بازیکنان میبینیم که مدیران برنامه هم حضور دارند. مسئله فعالیت این افراد نیست، بلکه مسئله مهمتر قیمتگذاری بازیکنان است که بدون هیچ معیاری انجام میشود و صرف اینکه ستارهای در فوتبال ایران قراردادی با قیمت بالا منعقد میکند دیگر بازیکنان نیز به تاسی از آن، قیمت خود را بالا میبرند و باشگاهها نیز غالبا به قراردادهای خارج از عرف تن میدهند و زیر بار قراردادهای کلان مالی میروند. یکی از عمده دلایلی که در سالهای اخیر باعث افزایش بدهیهای باشگاههای بزرگ شده همین قراردادهای نامتعارف است. از سویی مدیران این باشگاهها ناچارند به جهت جلب رضایت هواداران خود و کاستن از حاشیهها در راستای جذب ستارهها اقدام کنند و از طرفی هم وقتی با این قبیل بازیکنان مواجه میشوند عموما پیشنهادهایی میدهند که نه در حد و اندازه خود آنها است و نه در توان مالی باشگاهها.
در این میان نیز متولیان و تصمیمگیران فوتبال هیچگاه به داد مدیران باشگاهی نرسیدهاند و آنها را در بازار پرتلاطم نقل و انتقالات رها کردهاند در حالی که اگر قوانینی برای قیمتگذاری بازیکنان وجود داشت هیچگاه مدیران برنامه و وکلای بازیکنان به خود اجازه نمیدادند پیشنهادهای مالیای مطرح کنند که فرسنگها دور از واقعیت است.
فدراسیون فوتبال چندی پیش از تشکیل کارگروهی برای تایید فنی بازیکنان خبر داد در حالی که بهتر بود ابتدا ستاد یا کارگروهی به جهت قیمتگذاری بازیکنان تشکیل شود چراکه باشگاهها بیشتر از این جنبه لطمه دیدهاند و از جنبههای فنی آن بازیکن کمتر.
در فوتبال ایران بخصوص باشگاههای بزرگ گاهاً بازیکنانی جذب شدهاند که در باشگاههای سابق خود دستمزدهایی به مراتب کمتر دریافت کردهاند. این وضعیت تنها مختص بازیکنان خارجی نبوده که در لیگ کشورشان با دستمزد ماهیانه ۵هزار دلار حاضر به عقد قرارداد بودهاند اما وقتی پایشان را به فوتبال ایران گذاشتهاند طلب دستمزد ۳۰۰هزار دلاری کردهاند. بسیاری از بازیکنان وطنی نیز به رغم پیوستن از یک تیم بی نام و نشان و کم تماشاگر به تیم بزرگ و پرطرفدار ناگهان با افزایش دستمزد ۱۰۰درصدی و حتی بیشتر مواجه شدهاند که نمونههای آن به وفور در استقلال و پرسپولیس دیده شده است.
این افزایش ناگهانی قیمتها اما غالبا در مواجهه با بازیکنان خارجی مشهود و ملموس بوده و هیچ عامل بازدارندهای نیز مقابل این جریان ایستادگی نکرده است. فدراسیون فوتبال که این روزها درگیر آن ۳شرط است و رئیسش تلاش میکند لیگ را بعد از اجرای آن مفاد به جریان بیندازد در تمام این سالها از موضوع مهم قیمتگذاری بازیکنان غافل بوده است. در دنیا شاید سایت ترانسفر مارک مرجعی بوده برای نقل و انتقالات بازیکنان اما در ایران هیچ مرجعی وجود ندارد که با یک کار کارشناسی و تحقیقی دقیق حد پایین و حد بالای قیمت بازیکنان را تعیین کند که فقدان این مهم باعث هدر رفتن سرمایههای مالی باشگاهها بخصوص استقلال و پرسپولیس شده که همواره در مقابل ستارهها از موضع ضعف برآمدهاند و تن به خواستههای سنگین مالیشان دادهاند.