جلاییپور: خاتمی نگفت من تدارکاتچی هستم/ احمدینژاد ضربهای به کمر کشور زد که هنوز بلند نشده است
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایرنا، حمیدرضا جلاییپور استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگویی به تشریح عملکرد اصلاحطلبان در طول دو دهه گذشته پرداخته است که خلاصهای از آن را در ادامه میخوانید:
* شما پرسیدید پشتوانه اصلاح طلبان چیست. یک نیروی سیاسی که نمیتواند بگوید پایگاه من، جنبشهای اجتماعی است. پایگاه اصلاح طلبان به نظرم خیلی روشن است که چیست، برای همین هم نمیشود اصلاح طلبی را قلع و قمع کرد. پایگاه آنها، انتخاب و رای تک تک شهروندان است. هر وقت شهروندان آمدند، انتخاب کردند و رای دادند، این نیروی اصلاح جویی مقداری قوی شد و مقداری هم اثر گذاشت. البته حوصله میخواهد چون اصلاحی است. نمیخواهند مانند انقلابیها، همه چیز را ناگهان عوض کنند و درست کنند. اصلاً چنین چیزی نمیشود. به نظرم این پایگاه تا سال ۹۶ بوده است و گرنه روحانی برای بار دوم چهار میلیون رای بیشتر نمی آورد. نگاه کنید به شورای شهر الان تهران. مهم است که ۱۴ سال در این شهر، شهرفروشی و برج-باغ فروشی شد. ۱۴ سال کسی نفهمید که درآمدها و مخارج چقدر است؟ چطور کارمندان از ۲۵ هزار نفر به ۶۵ هزار نفر رسید؟ در سال ۹۶، مردم انتخاب کردند، به شورایی رای دادند که این چیزها را مقداری متوجه شوند. الان میتوانند ببینند درآمد شهرداری چقدر است.
* ایران در منطقه، یک قدرت سرزمینی است، یک قدرت سیاسی و قدرت نظامی است. اما این ایران ما در یک چیز مشکل دارد و آن این است که یک قدرت اقتصادی نیست. مهمترین علتی که ایران قدرت اقتصادی نیست، این است که ما حکمرانی شفاف و کارا و دربرگیرده و در خدمت معیشت مردم نداریم. تا وقتی که مردم به جریان اصلاحی رای میدهند و حمایت میکنند، مقداری جلو میرویم، اگر رای ندهند، کمتر جلو میرویم.
* (درباره جمله خاتمی که در پایان ریاست جمهوریاش گفته بود ما تدارکاتچی بودیم): نه، خاتمی نگفت تدارکاتچی بوده، تدارکاتچی که نمیتواند بهترین کارنامه را داشته باشد! خاتمی گفت عده ای یا بخش انتصابی رییس جمهور را تدارکاتچی میخواهند نه اینکه من تدارکاتچی هستم.
* در ضمن گفتم تا رسیدن به حاکمیت قانون، نظام رقابتی حزبی، شفافیت همه ارکان حاکمیت، راه زیادی در پیش داریم.
* یادم است درسم تازه تمام شده بود سال ۱۳۷۵ بود. یکی از اعضای انجمن یکی از دانشگاههای مهم کشور، من را دعوت کرده بود تا سخنرانی کنم. انجمنی که من را برای سخنرانی دعوت کرده بود، گزارش فعالیت هایش را با افتخار به من می داد که این انجمن چقدر فعال است. فکر میکنید فعالیت آن انجمن چه بود؟ گزارش میداد که بچههای انجمن چقدر در دانشگاه زحمت میکشند. گزارش کتبی آنها را میخواندیم که مثلا فلان عضو انجمن، صبح آمده، نگاه کرده که کدام دانشجو وارد دانشگاه شده، آیا جورابش کوتاه بوده است؟ آیا زیر ابرویش را برداشته است یا خیر؟ اینها را خیلی با افتخار تعریف میکردند. میگفتند بچههای انجمن زحمت کشیدهاند. چنین فضایی وجود داشته است. ما در این فضا می رفتیم از توسعه سیاسی دفاع می کردیم. ما از این فضا فاصله گرفتهایم.
* الان انجمنهای اصولگرا هم چنین کارهایی در دانشگاه نمیکنند. ما خیلی با آن فضا، فاصله گرفتهایم. یادم هست وقتی آن زمان، انتخابات برگزار میشد، اصلاً بحث برنامه مطرح نبود. الان یکی از مطالباتی که از اصلاح طلبان خواسته میشود همین است که با توجه به انتخاباتی که قرار است شش ماه دیگر برگزار شود، اصلاح طلبان با چه مکانیزم دموکراتیکی میخواهند لیست ببندند، یعنی بحث "انتخابات مقدماتی دموکراتیک" را به درستی دارند. اصلاًبحث مطالبات دموکراتیک فرآیند لیست بستن مطرح است. الان از جوراب مردم که چرا سفید است فاصله گرفتهایم. قبلا چنین حرفهایی وجود نداشت.
* قبلا یادم است که میخواستیم روزنامه جامعه مدنی درست کنیم. آقای میرسلیم، سال ۷۵ وزیر ارشاد بود. رفتیم تا مجوز بگیریم. به ما گفتند روزنامه کار دولت است. خیلی کوتاه بیاییم، باید یک سازمان بزرگ، پشت آن باشد، مثلا شهرداری که همشهری را درآورده و در نهایت مجوز ندادند. بخش خصوصی که اصلاً نمیتواند روزنامه داشته باشد. ببینید الان به کجا رسیدهایم.
* ۲۲ سال است که عدهای دائم روی حکمرانی دربرگیرنده، شفاف و ناشی از مردم تکیه میکنند. به نظرم حاکمیت هم راهی ندارد جز این که به تدریج با این کنار بیاید. میدانید که حاکمیت ما مانند رژیم پهلوی نیست. رژیم پهلوی، هم رضاشاه و هم محمدرضا شاه، کودتایی بودهاند. رژیمهایی نبود که از دل مردم بیرون آمده باشند. جمهوری اسلامی، نظام برآمده از انقلاب مردمی است. بخشی از هسته قدرت که مقاومت میکند، از جایی به بعد همه متوجه میشوند که خاصیت ندارد. چه بسا، این اتفاقی که در ایران افتاده است، یعنی پول نفت کم شده است، شاید به این وضعیت کمک کند. ما به طرف "وضعیت دربرگیرنده" پیش میرویم. اما مشکلات وجود دارد، چالش هست، حوصله میخواهد.
* در دوره آقای احمدی نژاد، ضربهای به کمر این کشور زدهاند که هنوز بلند نشده است. ایشان گفت میخواهیم مدیریت جهانی کنیم. گفت این قطعنامه ها کاغذ پاره است در حالی که معلوم شد کاغذ پاره نیست. دست ایران زیر ساطور شورای امنیت رفت. باز شانس آوردیم با رای مردم در سال ۹۲، دولتی سر کار آمد که برجام را درست کرد تا دست ما از زیر ساطور بیرون آید. این چه دورهای بوده است؟ دورهای که بی جهت، ایران را درگیر نظام بین الملل و تحریم کرد. تمام توان دولت روحانی صرف حل این بحران و تحریم شده است آشی که دولت شعاری و مردم انگیز احمدی نژاد درست کرد، هنوز جبران نشده است. در حالی که خاتمی در سازمان ملل سال گفت گوی تمدنها را جا انداخت.
* اجازه دهید. سازمان منافقین، انرژی هستهای ایران را لو داد. آقای خاتمی چه کرد؟ دیپلماسی مبتنی بر تعلیق را دواطلبانه پیش برد. ما داوطلبانه تعلیق کردیم تا بتوانیم این بحران را حل کنیم. آقای احمدی نژاد شلوغش کرد. اصلاً صحنه بین المللی را علیه ما عوض کرد. ببینید در این دوره، مسئله منطقه متاسفانه بجای مساله اعراب و اسرائیل، به مساله ایران و اعراب تبدیل شد. کار خراب شد. احمدی نژاد در دانشگاه سخنرانی کرد، گفت تعجب میکنم چطور دانشجویان بر سر استادان لیبرال نمیزنند! رئیس جمهور یک مملکت این حرفها را زد. آن دوره اصلاًقابل دفاع نیست همچنان جامعه دارد تاوان دوره احمدی نژاد را می دهد. با خالی بندی که کشور را نمی شود اداره کرد.
* یکی از اقدامات اصلاح طلبان که خیلیها به آن توجه نمیکنند، میدانید چیست؟ آیا اعتراضهای دی ماه ۹۶ یادتان هست؟ وقتی اتفاق افتاد، اصلاح طلبان از حق اعتراض مردم دفاع کردند. اما اصلاح طلبان از خشونتی که در این ماجرا اتفاق افتاد، دفاع نکردند. این خیلی مهم بود. چه بسا اگر چنین کرده بودند، کشور به مسیر دیگری میرفت که معلوم نبود انتهایش چیست. همه اینها برمیگردد به شرایط جامعه سیاسی ایران که متکثر و در جهت فرآیند دموکراسی است. به نظر من این ها مقدمات خوبی است برای دموکراسی.