فوتبال، حیات خلوت مدیران درجه دو

علیرضا مویدیفر نوشت:اگر بشماریم، از عابدینی، پروین، میرزایی، غمخوار، محمدحسن انصاریفرد، کاشانی (۲ دوره)، مصطفوی، عباس انصاریفرد، خطیب، رویانیان، رحیمی، منتقمی، نژادفلاح، سیاسی و در ادامه تا امروز، طاهری، گرشاسبی و عرب، یعنی دقیقاً ۱۹ مدیرعامل در ۱۸ سال با میانگین مدیریت زیر یک سال! شاهکار بیتکرار هیأتهای مدیره و مجمع باشگاه یعنی سازمان تربیتبدنی سابق و وزارت ورزش فعلی است. (تازه اگر نامی را جا نینداخته باشم!)
نیاز نیست دکترا یا حتی لیسانس مدیریت داشته باشید تا عمق فاجعه دستگیرتان شود. در تمام این ۱۸ سال که تقریباً همسن لیگ برتر است، پرسپولیس ۵ مقام قهرمانی دارد که با قاطعیت میتوان اثبات کرد سهم مدیریت باشگاه از این عناوین و سایر عناوین حذفی و سوپرلیگ، به ۲۰ درصد نمیرسد، آن هم در حد و حیطه کارهای اداری و پشتیبانی. شاید بعضی از نامهایی که برده شد، عرضه و توان مدیریت نسبتاً صحیح و آبرومند باشگاهی در طراز پرسپولیس را داشتند اما ناگفته پیداست که برای پس دادن بیلان کار و نتیجه عملکرد هر سازمانی، دستکم و در ایدهآلترین حالت، یک سال مالی زمان لازم است، در حالی که متوسط عمر مدیریت در پرسپولیس در نزدیک به دو دهه اخیر، به یک سال هم نمیرسد. طنز ماجرا اینجاست که به نظر میرسد این تغییرات را سر باز ایستادن نیست و همین امروز و فرداست که با نام بیستمین مدیرعامل پرسپولیس در ۱۸ سال اخیر آشنا شویم.
اما چرا اینگونه است؟ پاسخ پیچیده نیست. پرسپولیس و استقلال در تمام سالیان اخیر، حیاط خلوت مدیران عالی ورزش کشور و بلکه مدیران ارشد اجرایی کشور بودهاند. این نگاه از اوایل دهه هفتاد و با زمزمه واگذاری پرسپولیس به وزارت صنایع و استقلال به وزارت راه شروع شد اما توفان ویرانگر بیثباتی، از دهه ۸۰ و بیشتر در پرسپولیس وزیدن گرفت و در کنار سایر عوامل مؤثر بر فوتبال ایران در آن دهه، روزهای سیاهی را برای پرسپولیس رقم زد.
نگاه مدیران عالی ورزش به پرسپولیس (و استقلال) نگاهی قیم مآبانه است. نوعی پدرسالاری مخفی با جمله کلیدی «همینه که هست». در مثل مناقشه نیست اما رفتار وزارت ورزش به عنوان رئیس مجمع این دو تیم، رفتاری شترمرغوار است. به وقت بار بردن مرغند و به وقت پرواز کردن، شتر. نمیخواهند (و نمیتوانند) دست از این دو متاع وسوسهانگیز بکشند و در مقابل هم نمیتوانند (و نمیخواهند) گرهی از گرههای بیشمار آنها باز کنند. تنها کاری که میتوانند بکنند این است که در انتخاب مدیران بایسته، دقت و همت کنند که به شکل طعنهآمیز و لج درآوری، از آن هم خودداری میکنند. انگار هیچکس خارج از دایره رفقا و آشنایانشان برای چرخاندن چرخ دو بنگاه بسیار مهم اجتماعی کشور وجود ندارد. این ید بیضا و عصای اژدها را هم فقط چشم برزخی همان جنابان میبیند و دیگران با همه تجربه و ادعا و استدلال، فاقد چنین بصیرتی هستند. فقط میماند درک نتایج فاجعهبار آن انتخابها که احتمالاً یا با همان استدلال «همینه که هست» توجیه میشود یا باید باور کنیم از دید آنها «هر چه آن خسرو کند، شیرین بود». این مختص این سالهای اخیر و این چهرههای اخیر نیست.
ماحصل عملکرد مدیرانی که با «مصلحت» و «حکمت» میآیند و میروند، انبوهی از ناکامیها، بدهکاریها، نابسامانیها و فرصتسوزیهایی است که کارشناسان و منتقدان بسیاری در همه سالهای رفته، گفتهاند و فریاد زدهاند و نوشتهاند اما در همچنان بر همان پاشنه چرخیده است. بیستمین مدیرعامل پرسپولیس را، ظاهراً در روزهای پیش رو انتظار میکشیم اما خبر خوب برای اطرافیان ریاست مجمع پرسپولیس و حتی استقلال، این است که نگران نباشید! تا این دو تیم در اختیار دولتاند و نگاه دولت به آنها چنین است، برای تکتک رفقا در دو هیأت مدیره و دو صندلی مدیرعاملی جا هست.