ماجرای سفر جنجالی برادران صدرالساداتی به پایان رسید
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایرنا، « برادران صدرالساداتی پیدا شدند » تیتری بود که روز جمعه در همه رسانهها منتشر شد، اما همچنان درست مشخص نشده آنها کجا بودند، چه میکردند و چرا تاکنون درباره وضعیتشان سکوت کردهاند.
ماجرا از بامداد چهارشنبه هفته گذشته شروع میشود.حساب توئیتری وحید اشتری که گفته میشود از اعضای سابق بسیج دانشجویی است، از مفقود شدن سید مهدی صدرالساداتی، روحانی جوان فعال در فضای مجازی و منتقد فساد و دو برادر دیگرش سید روحالله صدرالساداتی، نماینده هرمزگان در مجلس خبرگان و سید رضا صدرالساداتی خبر داد.
با دستبهدست شدن خبر در فضای مجازی و انتشار آن در رسانه، گمانهزنیها درباره علت مفقود شدن آنها افزایش یافت. عدهای ماجرا را با فعالیتهای مهدی صدرالساداتی و بهطور خاص پست اخیری که درباره فساد و زمینخواری حسن میرکاظمی معروف به حسن رعیت منتشر کرده بود، مرتبط دانستند و حتی از احضار و بازداشت آنها سخن گفتند.
بهرام سرمست، استاندار قم اولین مقام مسئولی بود که درباره این ماجرا اظهارنظر کرد. او در گفتوگویی با انصاف نیوز، از وضعیت این سه برادر و دیگر سرنشینان خودرو اظهار بیاطلاعی کرده بود. روابط عمومی دادسرای ویژه روحانیت طی اطلاعیهای به خبر بازداشت این سه برادر روحانی واکنش نشان داد و آن را تکذیب کرد. غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه بر این بیانیه صحه گذاشت و اعلام کرد جزئیات ماجرا بهزودی روشن خواهد شد.
محمود صادقی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی نیز در توئیتی اعلام کرد «برای اطلاع از وضعیت برادران صدرالساداتی با بعضی از مراجع ذیربط تماس گرفتم، برخی خبرهای منتشره را تکذیب کردند و بعضی ضمن تأیید اصل خبر،یعنی خروج از منزل بهقصد رفتن به بندرعباس از فرودگاه مهرآباد و قطع تلفنهای همراه و ارتباط با ایشان را تأیید کردند و گفتند در حال پیگیری موضوع هستند.» بااینحال احمد امیرآبادی فراهانی نماینده، نماینده قم در توییتر خود نوشت «پیگیر موضوع برادران صدرالساداتی شدم مسئولین مربوطه گفتند احضار و بازداشت نشدند و در حال حاضر درقم به سر میبرند وزندگی عادی خودشان را دارند.»
اما کمتر از چند ساعت خبری مبنی مراجعه همسر روحالله صدرالساداتی به پلیس و اعلام مفقودی همسرش منتشر شد. مجتبی ذوالنوری، دیگر نماینده قم نیز در مصاحبهای با خبرگزاری فارس مفقودی یا آنها را تکذیب و تأکید کرد « خودشان در مسیر قم-تهران یعنی اطراف مجموعه خدماتی مهتاب، تصمیم میگیرند که موبایلهای خود را خاموش کنند و به قم برگردند. آنها به منزل برادر آقای غفاری (غفار عباسی مراغهای) میروند بدون اطلاع خانواده و به کسی هم خبر نمیدهند. اینکه نیت و انگیزه آنها چه بوده را نمیدانیم و هیچ برخورد قضایی هم وجود نداشته است.»
در همین رابطه خبرگزاری تسنیم به نقل از یک منبع آگاه مدعی شد «احتمال ربایش برادران صدرالساداتی که از روز چهارشنبه مفقود شدهاند، منتفی بوده و ارزیابی نهادهای ذیربط بر اختفای اختیاری و هدفمند آنان بهعنوان گزینه اصلی قابلپیگیری تأکید دارد». این اظهارنظرها و ادعاها نیز با واکنش دیگری از سوی خانواده صدرالساداتی همراه شد. پدر این سه برادر در ویدیویی که سایت مکتوبات منتشر کرد، ادعای حضور آن ها در قم را رد و اعلام می کند از بامداد چهارشنبه از فرزندان خود بی خبر است. وی در بخش دیگری از اظهاراتش می گوید:«خانوادههای آنها نیز به شدت نگرانند و از مسئولان درخواست دارد اگر آدرسی از فرزندانش دارند حداقل برای التیام خانواده به او بدهند.»
اما جمعه شب گذشته و با انتشار دو استوری در صفحه مهدی صدرالساداتی برداشت شد که آن ها مفقود یا ربوده نشده اند؛ البته محتوای این دو پست تا حدی گلایه آمیز بود و نشان از وضعیت غیرطبیعی آن ها داشت. او در بخشی از این متن نوشته است: «چه فایده دارد که بیایم و تهدیدها را علنی کنم؟ یا بیایم دروغ های واضحی که به نام کمیسیون امنیت ملی در خبرگزاری های کشور پخش می شود را افشا و آن ها را رسوا کنم؟» او در بخش دیگری از این متن با تأکید براینکه نمی خواهد جوانان علاقه مند به کشور را بدبین کند به موضوع تهدید همسر برادر بزرگش اشاره کرد و در این باره نوشت:« به همسر نماینده خبرگان زنگ بزنند و بگویند اگر شوهرت به بندرعباس بیاید بیچاره اش می کنیم، مجلس روضه اش را تعطیل کنند و درب مسجد را ببندند... » علاوه براین، او تأکید کرد تنها همراه برادربزرگش بوده و توضیح درباره جزئیات این ماجرا را به او واگذار کرد.
امیرآبادی که پیشتر اعلام کرده بود برادران صدرالساداتی در قم به سر می برند، در واکنش به استوری های صدرالساداتی، مجددا با همان هشتگ به خدا پناه میبریم از شر شیطان، توئیت کرد «آقای صدرالساداتی شما به قم آمدید و بعد به روستای فردو رفتید. در شهر کهک خرید کردید. بعدشم تهران رفتید. بعد هم به طرف کیاسر. پدر بزرگوار ادعا کرده بی خبر و نگرانم، به جای استوری یه تماس با ایشان می گرفتید. »
ذوالنور نیز در مصاحبه ای با روزنامه یران گفت« وقتی استوری می کنند یعنی موبایل همراه دارند، کدام بازداشتی است که موبایل در اختیار دارد؟جای استوری گذاشتن، تماس بگیرند و وضعیت خود را اعلام کنند؛ اگر بازداشت شده اند بگویند که آنها را گرفته اند.در زمانی که خبرهایی از مفقود شدن آنها در فضای رسانه ای منتشر شد، رد آنها را داریم که در روستای فردوی قم بودند و حتی اینکه در مسیر نیز زغال و قلیان خریده اند، نیز مشخص است. » البته فیلمی نیز از حضور مهدی صدرالساداتی و دیگر برادرش در یک فروشگاه حین خرید کردن در فضای مجازی منتشر شد.
حالا مجدد ویدیویی از پدر آن ها منتشر شده است، او در این ویدیو به استوری های فرزندش مهدی و اظهارات مسئولان درباره آن ها واکنش نشان داده و گفته است: «اول به ما گفتند نزدیکی قم گوشیهایشان را خاموش کردهاند بعد به ما اعلام کردند در بندرعباس در یک مکان امن هستند فردایش همزمان هم در بندرعباس بودند هم در قم الآن هم بعد از چند روز مفقودی گفتند در شمال هستند.» او در ادامه خواهان شفاف شدن موضوع از مسئولان می شود.
اما شب گذشته مهدی صدرالساداتی درکانال تلگرامی خود مطلبی به نقل از برادر بزرگش روحالله که عضو مجلس خبرگان است، منتشر کرده و از نگاه خود، رازهای این سفر عجیب را برملا کرده است. وی گفته تصمیم گرفته به حوزه انتخابیهاش بندرعباس سفر کند، اما تهدید شده است.وی گفته چون خواهان تشنج و درگیری نبوده، با همراهانش گوشی های خود را خاموش کردهاند تا ردیابی نشوند و به جای خلوتی دور از انظار رفتهاند، اما تماس تهدیدآمیز با خانوادهاش باعث نگرانی شدید آنها شده است. وی گفته «پس از مدتی که سری به فضای مجازی زدیم با بهت و حیرت دیدم چه جنجالی به پا شده و یک عالمه مطالب خلاف علیه بنده منتشر شده!»
او در این متن به برخی از نهادها و مسئولان نظام انتقاد کرده و حتی برخی را مسئول این وضعیت معرفی کرده است. عضو خبرگان در بخش دیگری از این نامه نوشته است«در همه جای کشور شایعه کردند که این آقا ضد انقلاب و ضد رهبری است، جزء سرحلقه های عرفان کاذب است و ... از تدریس بنده در حوزه علمیه ممانعت کردند. با ارعاب و تهدید امنای مساجد جلسات سخنرانی بنده را کنسل می کردند.» و در ادامه آن تأکیده شده است « به هر کسی که احتمال تأثیر می دادم علیه این ظلم ها شکایت کردم اما این نفوذی ها آن جا هم حضور داشتند.. سرانجام پناهی به جز مقام معظم رهبری پیدا نکردم و در نامه های متعدد در این خصوص تظلم خواهی نمودم.»