۱۵ فیلم تاریخی که تاریخ را تحریف کردند

کدخبر: ۳۱۴۷۱۰
اقتصاد نیوز:به نظر می‌رسد برخی کارگردانان اعتقاد دارند که مجوز هنری‌شان آن‌ها را قادر ساخته تا جسارت کنند و فراتر از آنچه که منطقاً “از نظر تاریخی دقیق” تعریف شده است، جلو بروند و سپس تماشاگران این فیلم‌ها را تحت این فرض نادرست که آن‌ها روایتی کاملاً درست دارند، تماشا و باور می‌کنند.

به گزارش اقتصاد نیوز و به نقل از  نماوا ، هیچ چیز بیننده را به اندازه تماشا کردن یک فیلم براساس داستانی واقعی دلباخته خود نمی‌کند. داستان‌هایی در مورد انسان‌ها، مکان‌ها و رویداد‌های واقعی که تمایل دارند یک عنصر اضافی از خرق عادت را به فیلم اضافه کنند.

به نظر می‌رسد برخی کارگردانان اعتقاد دارند که مجوز هنری‌شان آن‌ها را قادر ساخته تا جسارت کنند و فراتر از آنچه که منطقاً از نظر تاریخی دقیق تعریف شده است، جلو بروند و سپس تماشاگران این فیلم‌ها را تحت این فرض نادرست که آن‌ها روایتی کاملاً درست دارند، تماشا و باور می‌کنند.

کاراکتر‌هایی اضافه و حذف می‌شوند، گرایش‌های عاشقانه خلق می‌شوند، لحظات به صورت اغراق‌آمیز درمی‌آیند (یا به طور کامل ساختگی) و زمان‌های تاریخی تغییر پیدا می‌کنند.

با وجود اینکه برخی حقایق منحرف می‌شوند و حیله‌گرایانه روایت می‌شوند، طرفداران به طور گسترده به بسیاری از این فیلم‌ها علاقه‌مند می‌شوند. هر چند این فیلم‌ها به ندرت در میان مورخان محبوبیت پیدا می‌کنند.

بنابراین بیایید نگاهی بیندازیم به ۱۵ فیلم تاریخی که تاکنون نادرست‌ترین روایت‌ها را در بر داشته‌اند. گرچه این فیلم‌ها برای سال‌های دور بوده‌اند، اما اگر تاکنون آن‌ها را تماشا نکرده‌اید بهتر است ادامه مطلب را نخوانید، چون ممکن است برخی چیز‌ها را لو دهیم.

۱۵. شکسپیر عاشق

عنوان اصلی: Shakespeare in Love

محصول: ۱۹۹۸

«شکسپیر عاشق» برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شد. ستاره فیلم جوزف فاینز در نقش شکسپیر جوان و فقیر است. ناتوانی شکسپیر در نگارش طرحش در اثر ملاقات با دختر رویایی خود از بین می‌رود و این‌چنین او برای نوشتن یکی از مشهورترین نمایش‌نامه‌هایش انگیزه پیدا می‌کند.

در حالی که این داستان با دقت تاریخی مزین نشده است، پس‌زمینه و صحنه‌پردازی آن توجهات را به سمت اشتباهات برجسته‌اش جلب می‌کنند. کاراکتر‌هایی که از لیوان‌های مدرن آبجو می‌نوشیدند و ملکه‌ای که یک نمایش عمومی را همراهی می‌کرد؛ هر نمایشی که وی می‌دید در دربار خودش اجرا می‌شد. علاوه‌بر این، در آن دوران تئاتر‌ها تحت هر شرایطی در روز‌های شیوع طاعون گاوی بسته می‌شدند و آن‌ها داستان خود را به یک سناریوی نسبتاً غیرممکن تبدیل کرده‌اند.

فیلم جهان جایگزینی را خلق می‌کند که در آن منبع الهام شکسپیر برای رومئو و ژولیت در واقع تجربه خود او را در یک عشق ممنوعه بازتاب می‌دهد. خوشبختانه، فیلمنامه‌نویس مارک نورمن، هرگز وانمود نمی‌کرد که فیلم ریشه در حقیقت دارد، اما پرداخت لیبرال آن از زندگی معروف‌ترین نویسنده تاریخ بدون شک بینندگان زیادی را گمراه می‌کند چراکه مخاطبان گمان می‌کنند که شکسپیر اساساً در یک مرحله یک هنرمند گرسنه معمولی به مانند افراد بی‌شمار دیگری بوده است.

۱۴. جی‌اف‌کی

عنوان اصلی: JFK

محصول: ۱۹۹۱

کارگردان الیور استون به وضوح علاقه زیادی به ساخت فیلم‌های تاریخی دارد و این فیلم تریلر، روایت دادستان ناحیه‌ایِ نیواورلئان (با بازی کوین کاستنر) را دنبال می‌کند؛ او آشکار می‌کند که چیز‌های بیشتری درباره ترور کندی نسبت به داستان رسمی ارائه‌شده، وجود دارد.

صحنه آغازین فیلم، طول فیلم‌های آرشیوی و بازسازی‌شده را در کنار هم مونتاژ می‌کند و به بینندگان این حس را القا می‌کند که فیلم قرار است بیشتر یک رویکرد مستندگونه داشته باشد. اما این‌گونه نیست. فیلم به طرز قانع‌کننده‌ای حقیقت و توطئه را با هم ادغام می‌کند و آن را ابزاری برای عمومیت بخشیدن به توطئه‌های جان اف. کندی در سال‌های قبل از ترورش قرار می‌دهد.

توطئه به کار برده‌شده در JFK بر اساس حیله ۱۹۶۷، مورد جیم گریسون، بود که در سال ۱۹۷۲ معلوم شد که غلط بوده است. در این فیلم یک شاهد کلیدی به نام پری روسو، آزادانه شهادتش را بیان می‌کند. گرچه در واقعیت مشخص می‌شود که شهادت او تحت تاثیر سوءمصرف مواد مخدر بوده است. یک صحنه حیاتی در فیلم، فروپاشی دیوید فری و اعتراف اوست. هرچند که ثابت شده این صحنه فقط ساخته ذهن کارگردان است و در حقیقت فری همواره بر بی‌گناهی خود اصرار می‌ورزیده است.

استون در این تریلر خود قویاً به رئیس‌جمهور لیندون بی. جانسون اشاره می‌کند و در واقع کسی که جانشین کندی در کاخ سفید بود را نیروی محرک پشت این ترور می‌داند. اگرچه شواهد بسیار کمی برای پشتیبانی کردن از این ادعا وجود دارد.

۱۳. گلادیاتور

عنوان اصلی: Gladiator

محصول: ۲۰۰۰

یکی دیگر از برندگان جایزه اسکار بهترین فیلم که کمی بر واقعیت‌ها نور می‌تاباند. «گلادیاتور» یک فیلم حماسی تاریخی درام به کارگردانی ریدلی اسکات و با درخشش راسل کرو در نقش ژنرال تخیلی روم، ماکسیموس دسیموس مریدیوس، است.

در فیلم نشان داده می‌شود که به ماکسیموس خیانت می‌کنند و او از مرتبه ژنرال تا حد یک برده سقوط می‌کند و در نهایت ماکسیموس احترام گسترده‌ای را به عنوان یک گلادیاتور به دست می‌آورد. در حالی که چندین مورخ استخدام شده بودند تا در مورد صحت و دقت تاریخی فیلم هم‌فکری کنند، جالب است توجه کنیم که یک نفر از آن‌ها به دلیل تغییرات در فیلمنامه، این فیلم را ترک کرده است.

برخی از کاراکتر‌هایی که به طور مستقیم در اطراف ماکسیموس قرار دارند، چهره‌های تاریخی واقعی هستند، هرچند که برخی حقایق محو شده بودند. در فیلم امپراطور رم، مارکوس آئورلیوس، توسط پسرش، کومودوس کشته می‌شود این در حالی است که در واقعیت او به دلیل ابتلا به آبله مرغان از دنیا می‌رود. در فیلم تصویرسازی چندش‌آور، متجاوز و درمانده واکین فینیکس از کومودوس را می‌بینیم.

با این حال، سوابق تاریخی نشان می‌دهند که او به این شکل نبوده و در واقع کومودوس در طول یک دهه فرمان‌روای محبوبی بوده است. او در نبرد‌های نمایشی می‌جنگید، اما هرگز در میدان مبارزات گلادیاتور‌ها به قتل نرسید (در حقیقت او توسط شریک/ عشقش، نارکیسوس، در حمام خفه شد).

۱۲. یو-۵۷۱

عنوان اصلی: U-۵۷۱

محصول: ۲۰۰۰

در این فیلم جنگی پایانِ قرن، یک زیردریایی آلمانی به تصرف ملوانان آمریکایی‌ای که تغییر قیافه داده بودند، در می‌آید. آن‌ها تلاش می‌کردند تا ماشین رمز انیگما زیر دریایی را به دست آورند.

«یو-۵۷۱» اشتباهات زیادی دارد، تونی بلر، نخست وزیر بریتانیا، آن را توهین به ملوانان واقعی خواند. فیلم براساس یک داستان واقعی از Operation Primrose (نام اصلی این زیردریایی یو-۱۱۰ است که بعد‌ها به این نام رمزی تغییر پیدا می‌کند) است. یعنی در واقعیت زیردریایی یو-۱۱۰ تسخیر شده بود نه یو- ۵۷۱.

هیچ آمریکایی‌ای در این درگیری وجود نداشت، چون قبل از آن که آمریکا حتی بخواهد وارد جنگ بشود، مسئولیت این عملیات را انگلیسی‌ها برعهده گرفته بودند.

کارگردان فیلم، جاناتان موستو، به جوخه آمریکایی برای تسخیر ماشین انیگما و کمک به رمزگشایی پیام‌های نازی‌ها، اعتبار می‌دهد. در واقع هیچ‌یک از این آمریکایی‌ها در جهت رمزگشایی کدها، اقدامی انجام ندادند. این یک تلاش مشترک بین ریاضیدانان لهستانی و بریتانیایی در یک اداره بسیار دور بود.

۱۱. آخرالزمان

عنوان اصلی: Apocalypto

محصول: ۲۰۰۶

«آخرالزمان» درباره تمدن مایا در زمان مواجه شدن با نابودی خودش است. حاکمان اصرار دارند که کلید بقا، ساختن معابد بیشتر و ارائه فداکاری‌های انسانی است. جگوار پاو (با بازی رودی یانگبلاد)، یکی از مردان جوانی است که برای قربانی شدن دستگیر شده، او فرار می‌کند تا خود را از مرگ رهایی دهد.

کارگردان مل گیبسون با استفاده کردن از زبان باستانی و واقعی مایایی، به فیلم خود یک حس واقعی از اصالت می‌بخشد، چیزی که البته با دقت تاریخی آن منعکس نشده است.

قوم مایا در این فیلم به عنوان یک سری موجودات وحشی تندرو به تصویر کشیده‌اند که در واقع این رفتار‌های آن‌ها بیشتر به قوم آزتک‌ها نسبت داده می‌شود چراکه قوم مایا حقیقتاً مردم صلح‌جویی بودند.

مایا‌ها به ندرت مراسم قربانی کردن یک انسان را برگزار می‌کردند. این عمل آن‌ها یک نوع مخالفت خائنانه با نخبگان محسوب می‌شد و هرگز رایج نبود. علاوه‌بر این، فیلم با ورود اسپانیایی‌ها پایان می‌یابد، در حالی که در واقعیت ورود آن‌ها به مکزیک بوده و حدوداً ۴۰۰ سال بعد از فروپاشی قوم مایا صورت پذیرفته بود.

۱۰. ۳۰۰

محصول: ۲۰۰۶

«۳۰۰» اثر زک اسنایدر، اقتباسی از مجموعه‌های کمیک ۱۹۹۸ فرانک میلر است که آن هم خود بازگوییِ خیال‌پردازانه‌ای از نبرد ترموپیل است. این نبرد قطعاً یکی از یک‌جانبه‌ترین تلاش‌های ثبت‌شده در تاریخ است هرچند که نه به طور کامل در مقیاس این فیلم، شما را به این باور هدایت می‌کند.

اسپارتی‌های «۳۰۰» توانایی زورآزمایی با دشمنان‌شان را نداشتند. آن‌ها با دیگر شهر- ایالت‌های یونان ائتلافی را تشکیل دادند و سربازان خود را به حدود ۷۰۰۰ تن رساندند و این در حالی بود که تن‌پوش آن‌ها عضلات شکمی خوش‌فرم‌شان را آشکار می‌کرد که در مقابل دوربین فوق‌العاده به نظر می‌رسیدند.

(و در آن سال به عنوان منبع الهام لباس‌های هالووین در سراسر کشور قرار گرفت) از آن گذشته، در حقیقت اسپارتی‌ها به جای لنگ‌های نشان داده‌شده در فیلم، زره‌های مندرس واقعی می‌پوشیدند.

همچنین فرمان‌روای پارسی در این فیلم به اشتباه نمایش داده شده است. خشایارشا مسلماً یک غول برهنه مرموز با یک صدای بم و ظاهری زن‌گونه نبود.

در واقع فرمان‌روای پارسی به دلیل اعتقادات زرتشتی خود، برده‌داری را منع کرده بود و در حقیقت اسپارتی‌ها یکی از بزرگ‌ترین برده‌داران در یونان بودند. یک اشتباه عجیب دیگر، اذیت و آزار آتنی‌ها از سوی اسپارتی‌ها بود، آن هم به این دلیل که آتنی‌ها شیفته پسران خود بودند و این در حالی بود که اسپارتی‌ها از شاهدبازی‌های خود، خجالتی نداشتند.

۹. ۱۰۰۰۰ سال پیش از میلاد

عنوان اصلی: ۱۰،۰۰۰ BC

محصول: ۲۰۰۸

این حماسه ماقبل تاریخ رولاند امریش، داستان دله D’Leh، یک جوان شکارچی ماموت را دنبال می‌کند. گرچه سفر او در جهت حصول اطمینان از امنیت قبیله‌اش است. این فیلم با اختلاف زیاد بدترین فیلم این لیست است و یکی از بدترین تلاش‌هایی که تاکنون از سازنده فیلم «روز استقلال: بازخیز» ۲۰۱۶ Independence Day: Resurgence دیده‌ایم، بوده است. هرچند یکی از نکاتی که احتمالاً آن را حفظ نکرده است، نمایشی دقیق‌تر از زندگی ماقبل تاریخ است.

انتخاب مبهوت‌کننده «۱۰۰۰۰ سال پیش از میلاد» در قرار دادن ماموت‌های پشمالو که در صحرا زندگی می‌کنند، یک چیزی است، اما بعد کمک گرفتن از آن‌ها برای ساختن اهرام، سطح بالاتری از حماقت را نشان می‌دهد. به خاطر داشته باشید که این اهرام تا حدود ۸۰۰۰ سال بعد هم ساخته نشده بودند.

ابزار‌های استفاده‌شده توسط انسان‌های ماقبل تاریخ نیز از نظر تاریخی نادرست بودند: صحنه‌پردازی فیلم ظاهراً متعلق به دوران میان‌سنگی است و استفاده از فلز در هر نوع، حداقل تا ۶۰۰۰ سال دیگر صورت نگرفته بود.

۸. ماری آنتوانت

عنوان اصلی: Marie Antoinette

محصول: ۲۰۰۶

تصویرسازی زیبا و چشم‌نواز سوفیا کوپولا از فرانسه، پیش از انقلاب این کشور و در زمان بسترسازی برای انقلاب است. طراوت و چالاکی پالت رنگی و گریم و لباس‌ها، به فیلم یک جلوه بصری منحصر به فرد می‌بخشد، چیزی که تقریباً به پنهان‌سازی اشتباهات تاریخی آن کمک کرده است.

رویکرد به واقع خارق‌العاده در صحنه‌پردازی به کوپولا این امکان را داده است که تا حدودی آزادی‌های هنری دریافت کند (البته کمی بیش از حد) و منجر به این شده که تصویر ملکه نمادین فرانسه بیشتر شبیه به یک نقاشی باشد تا یک عکس. سبک بصری کوپولا نیز باعث بروز مشکلاتی شد. لباس‌های رنگرزی‌شده که در آن زمان در دسترس نبودند و حتی یک جفت کفش کانورس، که از زیر یک لباس تشخیص داده می‌شد.

اما بزرگ‌ترین آزادی‌ها در بخش داستان‌سرایی به کار گرفته شد. در این فیلم، ماری آنتوانت و لوئی شانزدهم یک تخت خواب مشترک داشتند که در واقع این‌گونه نبود. در فیلم به گونه پرداخت شده که رابطه آن‌ها تنها چند ماه به طول انجامیده است، اما در زندگی واقعی این مدت ۷ سال بود.

مسئله اصلی فیلم این است که هیچ سیاستی وجود ندارد و این‌طور به نظر می‌رسد که مردم ماری آنتوانت را دوست ندارند، اما دقیقاً واضح نیست به چه دلیل.

تمام مدت فیلم به طور کسل‌کننده‌ای بین خرید کردن، اسیر شدن و برقراری رابطه جنسی نامشروع با کنت آکسل فرسن (چیزی که به لحاظ تاریخی مناقشه‌برانگیز بوده است)، سپری می‌شود. «ماری آنتوانت» توهین‌آمیزترین تصویرسازی از این چهره تاریخی نیست، این فیلم تنها کسل‌ترین آن‌هاست.

۷. آخرین سامورایی

عنوان اصلی: The Last Samurai

محصول: ۲۰۰۳

ستاره فیلم، تام کروز ایفاگر نقش ناتان آلگرن است؛ یک مشاور نظامی آمریکایی که پس از رهایی از جنگ و نبرد توسط ژاپنی‌ها، برای آموزش سربازان‌شان استخدام می‌شود. این درست است که ژاپن در آن زمان مشاوران نظامی خارجی را استخدام می‌کرد، اما آن‌ها هرگز یک آمریکایی را استخدام نکردند، و در واقع مشاوران آن‌ها بیشتر فرانسوی بودند.

با این وجود تا حدودی می‌توان از تغییر ملیت مشاور نظامی چشم‌پوشی کرد، اما همچنان این تردید وجود دارد که یک کهنه‌سرباز بازنشسته جنگ داخلی آمریکا اصلاً چگونه می‌تواند به یک استاد سامورایی تبدیل شود، چه برسد به اینکه در چنین مدت کوتاهی اجازه داشته باشد که تنها بماند.

در نما‌های متعددی از فیلم، آلگرن را می‌بینیم که به ژاپنی‌ها کمک می‌کند، او به آن‌ها آموزش می‌دهد که چگونه با تفنگ‌های فتیله‌ای تیراندازی کنند، ولی در واقع اغلب مردان ژاپنی در آن زمان در تیراندازی با تفنگ‌های تکرارشونده (repeating rifles) مهارت داشتند.

سامورایی‌ها در این دوره برای باقی ماندن در طبقات بالای اجتماعی مبارزه می‌کردند، گرچه در «آخرین سامورایی» آن‌ها در نقش نجیب‌زادگانی به تصویر کشیده شده‌اند که برای اهداف بزرگ‌تری می‌جنگند. کاراکتر کن واتانابه بر اساس یک نمونه واقعی به نام سایگو تاکاموری نوشته شده است؛ کسی که به خودکشی تشریفاتی یا هاراکیری محکوم شد و این کار را به دلیل شکست در جنگ انجام داد نه آن‌چنان که در فیلم نمایش داده شده است.

گرچه این فیلم کروز، یک تلاش به غایت سرگرم‌کننده است، اما اگر تمایل دارید تصویر دقیق‌تر و درست‌تری از اواخر دهه ۱۸۰۰ ژاپن داشته باشید، مینی‌سریال «شوگون» Shōgun محصول سال ۱۹۸۰ را بررسی کنید.

۶. میهن‌پرست

عنوان اصلی: The Patriot

محصول: ۲۰۰۰

«میهن‌پرست» وقایع انقلاب آمریکا را به تصویر می‌کشد، در محوریت داستان بنجامین مارتین (با بازی مل گیبسون که برای دومین بار در این لیست ما ظاهر می‌شود) قرار دارد؛ او پس از کشته شدن پسرش توسط یک افسر بریتانیایی، فرماندهی شبه‌نظامی‌ها را به جهت مقابله با مهاجرنشینان انگلیسی برعهده می‌گیرد.

این فیلم بیشتر شبیه به پروپاگاندا میهن‌پرستی آمریکایی است که بالاخص نمایش غیرمنصفانه‌ای را از سربازان بریتانیایی ارائه می‌دهد که تصویرسازی آن‌ها یادآور نازی‌ها در جنگ جهانی دوم است. این موضوع در صحنه‌ای به طور موثر نشان داده می‌شود که سربازان، سالمندان، زنان و کودکان را به آتش می‌کشند تا در داخل کلیسا کشته شوند.

جیسون آیزکس در نقش یک سرهنگ شیطان‌صفت بریتانیایی است که براساس یک شخصیت تاریخی به نام سرهنگ بَناستر تارلتن نوشته شده است و البته هیچ مدرکی وجود ندارد که او قواعد هم‌پیمانی را شکسته باشد، چه رسد به اینکه کودکی را در خون سرد تیرباران کند.

در «میهن‌پرست» کاراکتر گیبسون یک پدر دلسوز است. به طور تاریخی ثبت شده که کاراکتر او براساس افسر فرانسیس ماریون است؛ کسی که بومیان آمریکایی را برای تفریح شکار می‌کرد و به زنان برده خود تجاوز می‌کرد. او همچنین تا بعد از جنگ بچه‌دار نشد (تا وقتی که با دختر عمویش ازدواج کرد).

در حین تماشای «میهن‌پرست» به خاطر داشته باشید که این فیلم تقریباً به طور کامل یک فیلم تخیلی است، البته یک تخیلی سرگرم‌کننده. هیچ‌یک از تحریفات تاریخی فیلم به گرد نبرد پایانی آن (Guilford Court House) نمی‌رسند؛ که در آن مارتین دشمن خود را شکست می‌دهد. در واقعیت، اما این آمریکایی‌ها هستند که در این نبرد شکست می‌خورند.

۵. اسکندر

عنوان اصلی: Alexander

محصول: ۲۰۰۴

این حماسه درباره اسکندر کبیر است؛ کسی که جهان را به تسخیر خود درآورد. فیلم از زمان اکرانش جنجال‌های زیادی را با خود به همراه داشته است که از جمله آن‌ها می‌توان به اقامه دعوی علیه الیور استون (یک متخلف تکراری دیگر در این لیست) و برادران وارنر به جهت ساخت فیلمی از یک تاریخ تحریف‌شده اشاره کرد.

یکی از وکلای درگیر این پرونده به نام Yannis Varnakos گفته بود که شرکت تولید باید این مساله را برای مخاطبان روشن کند که این فیلم تنها یک افسانه محض است.

بررسی دقیق مورخان از این حقیقت ناشی می‌شود که فیلم، به جای به تصویر کشیدن یک داستان زندگی‌نامه‌ای دقیق از دستاورد‌های اسکندر، وقایع زندگی این مرد را کاهش و فشرده کرده است.

سازندگان این فیلم، تعدادی از وقایع کلیدی زندگی او را در بخش‌های کوچک‌تری به صورت مختصر و مفید بیان کرده‌اند و برخی از اعمال او حتی به افراد مختلف در تاریخ نسبت داده می‌شود. اکثر فعالیت‌ها و مراحل مهم زندگی او که در واقعیت رخ داده بودند، به تصویر کشیده شده‌اند.

با این حال زمان‌ها و محل‌های آن‌ها متفاوت از اصل است. برای مثال، سه نبرد اصلی فیلم یعنی نبرد گرانیک (نام دیگر گرانیکوس)، نبرد ایسوس و نبرد گوگمل، همگی در یک نبرد خلاصه شده‌اند. سرهم کردن اقدامات زندگی اسکندر، به دلیل ناهماهنگی سوابق تاریخی او، کاری بسیار دشوار است. (تا این حد که از زمان اکران فیلم تا تلاش و رفع مشکل، دستخوش کات‌های ۴ کارگردان بوده است.)

۴. شجاع دل

عنوان اصلی: Braveheart

محصول: ۱۹۹۵

کارگردان/ ستاره فیلم، مل گیبسون، برای سومین بار در این لیست ظاهر می‌شود. «شجاع‌دل» داستان ویلیام والاس را روایت می‌کند؛ یک جنگجوی اسکاتلندی در قرن سیزدهم که شورشی را علیه شاه ادوارد یکم انگلستان آغاز می‌کند. فیلم بسیار اغراق می‌کند و سیر زمانی به کلی تغییر یافته است.

چراکه عمر واقعی شخصیت‌های تاریخی در طول سالیان به سادگی در یک راستا قرار نمی‌گیرد. مورخان با صحنه‌های نبرد‌های فیلم مخالفت داشته‌اند به این دلیل که فیلم ارتشی‌ها را نشان می‌دهد که به جای جنگ تاکتیکی واقعی، به طور بی‌نظم و اتفاقی با دشمن‌هایشان روبرو می‌شوند. کیلت‌های معروف که باعث می‌شدند اسکاتلندی‌ها در برابر رقبای انگلیسی خود متمایز جلوه کنند، نیز خیلی زودتر در حدود ۳۰۰ سال پیش پوشیده می‌شدند.

بزرگ‌ترین تحریف، اما رابطه عاشقانه والاس است. در فیلم، والاس همسر شاه ادوارد دوم، ایزابلا از فرانسه، را اغوا می‌کند و فرزند آن‌ها، ادوارد سوم می‌شود. بر اساس کتب تاریخی، ایزابلا در زمان نبرد فالکرک تنها سه ساله بوده است و ادوارد سوم تا ۷ سال پس از مرگ والاس متولد نمی‌شود. این موقعیت‌شناسی‌ها واقعاً معقول و منطقی به نظر نمی‌رسد. آیا نبرد پل استرلینگ که در فیلم به تصویر کشیده شده را به خاطر می‌آورید؟ فیلم حتی یک پل از داستان واقعی را به نمایش نگذاشت.

۳. آرگو

عنوان اصلی: Argo

محصول: ۲۰۱۲

بن افلک کارگردان و نقش اصلی این فیلم است؛ فیلمی که جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی اسکار را در سال ۲۰۱۳ از آن خود کرد. «آرگو» درباره جعل هویت مخفیانه یک مامور CIA است که تحت عنوان یک تهیه‌کننده هالیوودی با هدف نجات دادن ۶ آمریکایی در تهران در زمان تصرف سفارت آمریکا در سال ۱۹۸۰ وارد خاک ایران می‌شود.

تصویر حمله ایرانیان به شکل افراد متعصب ریشو فقط آغاز ماجرا بود. (در اصل هیچ‌یک از مهم‌ترین لحظات فیلم هرگز اتفاق نیفتادند.)

نکته اصلی بحث در این فیلم، مقاومت دولت آمریکا نسبت به طرح گروه فیلم‌سازی است. این مورد هرگز یک مساله نبود؛ در حقیقت آن‌ها فوراً گزینه گروه فیلم‌سازی را از بین سه گزینه ارائه‌شده توسط CIA انتخاب کردند. در نسخه ارائه‌شده توسط افلک از این رویدادها، می‌بینیم که این گروه فیلم‌سازی توسط گروهی از ایرانیان در بازار بزرگ تهران محاصره می‌شوند.

در واقعیت، این اتفاق هرگز رخ نداده است؛ بیشتر به این دلیل که آن‌ها هرگز در آن‌جا حضور نداشته‌اند. تضاد دیگری که به وجود می‌آید زمانی است که بلیط‌های هواپیمای آن‌ها کنسل می‌شود و بعد مجدداً تایید می‌گردد. در آن‌جا همسر واقعی سفیر کانادا، شخصاً بلیط‌ها را پیش‌خرید کرده بود.

برای صحبت درباره نقش و تاثیر کانادایی‌ها همین قدر بگوییم که رئیس‌جمهور جیمی کارتر تصدیق کرد که ۹۰ درصد همکاری‌ها و کمک‌ها در ایده‌ها و طرح از جانب کانادایی‌ها بود نیوزیلند هم کمک کرد، اما فیلم همه تحسین‌ها را برای ایالات متحده گذاشته است.

هیچ بازجویی‌ای انجام نشد و به طور قطع به یقین هیچ تعقیب و گریزی بر روی باند فرودگاه با به کار بردن سلاح‌های اتوماتیک توسط ایرانی‌ها صورت نگرفت. یکی از دیپلمات‌های واقعی در یادداشتی اشاره کرد که داستان پوشش جعلی CIA هرگز امتحان نشده و از بعضی جهات بی‌ربط به نظر می‌رسد. با این حال، شاید این برای یک فیلم خیلی هیجان‌انگیز نباشد، اینطور نیست؟

۲. پرل هاربر

عنوان اصلی: Pearl Harbor

محصول: ۲۰۰۱ 

این فیلم ۲۰۰۱ مایکل بی، حمله هوایی جنگنده‌های ژاپنی به پرل هاربر را بازگو می‌کند که هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد و شاید تنها واقعیت مطمئن آن این باشد که ژاپن در سال ۱۹۴۱ ایالات متحده را بمباران کرد. فیلم دو کاراکتر خیالی دنی و راف را دنبال می‌کند که در طول مدت حمله در پرل هاربر هاوایی مستقر بودند. آن‌ها را می‌بینیم که سوار هواپیما‌ها می‌شوند تا جنگنده‌های دشمن را سرنگون کنند. آن‌ها قبل از اعزام به جهت بمباران توکیو، در نبرد زندگی می‌کنند.

مورخان بیان کرده‌اند که فقط تعداد کمی از جنگنده‌های ژاپنی سرنگون شدند، حال آنکه در فیلم تعداد آن‌ها بالای ۲۰ عدد است. همچنین خلبانان جنگنده هرگز به توکیو اعزام نمی‌شدند تا اهداف خود را بمباران کنند. مهم‌تر از همه این‌ها، راف هرگز اجازه حضور در گردان هوایی بریتانیا را دارا نبوده است چراکه این کار او نقض بی‌طرفی محسوب می‌شود.

داستان‌سازی نهایی هم زمانی است که معلوم می‌شود که راف نه‌تن‌ها یک هوانورد چیره‌دست است بلکه در هنر باستانی اریگامی هم به خوبی آموزش دیده است. یک چیز عجیب و غریب، در نظر گرفتن این است که اریگامی تنها پس از جنگ توسط سربازان خارجی کشف شد. همه این‌ها، اما در مقایسه با لحظه‌ای که رئیس‌جمهور روزولت از روی ویلچرش بلند می‌شود تا سخنرانی پرشورش را ایراد کند، رنگ می‌بازند.

۱. پوکاهانتس

محصول: ۱۹۹۵

عنوان اصلی: Pocahontas

«پوکاهانتس»، این کلاسیک دیزنی، داستان یک سرباز انگلیسی و دختر سرخ‌پوست رئیس قبیله الگانکویانرا را روایت می‌کند. آن دو در زمانی که استعمارگران انگلیسی در قرن هفدهم به ویرجینیا هجوم بردند، رابطه عاشقانه‌ای را با یکدیگر برقرار کردند.

این اشتباهات تاریخی تا حدودی عجیب به نظر می‌رسند، چراکه صحبت درباره یک فیلم محبوب کودکان به میان آمده است. اما از این دست فیلم‌ها برای بحث کردن زیاد است. در فیلم، پوکاهانتس و جان اسمیت هر دو بزرگ‌سال هستند، ولی براساس سوابق تاریخی زمانی که اسمیت به آن‌جا می‌رسد، پوکاهانتس حدوداً ۱۰ سن داشته است.

علاوه بر این، داستان اسمیت از کودکی که او را از کشته شدن توسط قبیله خود نجات می‌دهد ممکن است درست نباشد، چون شواهد این حادثه کمیاب است.

آنچه مورخان می‌دانند این است که پایان رمانتیک فیلم با اختلاف فاحشی با زندگی واقعی پوکاهانتس در تضاد است چراکه او در نهایت با مرد دیگری ازدواج می‌کند و اینکه او پیش از مرگش در سن ۲۲ سالگی به مسیحیت روی می‌آورد. اما ما مطمئن نیستم که این پایان خیلی برای بچه‌ها خوب باشد.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس سایر رسانه ها
    کارگزاری مفید