حکمت وقوع حادثه تلخ پس از حمله موشکی سپاه به آمریکا از نگاه جمهوری اسلامی
به گزارش اقتصادنیوز در بخشی از سرمقاله این روزنامه آمده است:اینکه عدهای بهخاطر کوتاهی در اعلام واقعیت چگونگی سقوط هواپیمای مسافری اوکراینی برای قربانیان این حادثه دلخراش تجمع اعتراضی تشکیل بدهند و برای آنها بر سر و سینه بزنند و در شعارهایشان خواهان برخورد با مقصران شوند، بسیار طبیعی، منطقی و مقبول است، اما اینکه عدهای به همین بهانه علیه اساس و اصول و آرمانها شعار بدهند، به معنی اینست که در جامعه ما افراط توانسته افراط بزاید. اینکه بهخاطر یک خطای انسانی توسط یک نفر در سپاه، عدهای به خود اجازه میدهند کل سپاه را زیر سوال ببرند و آنهمه خدماتش در دفاع مقدس و در تامین امنیت کشور و منطقه را نادیده بگیرند، بدین معناست که افراط به یک بیماری مسری تبدیل شده و راه بر منطقی اندیشیدن، بسته است. اینکه عکس سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را عدهای به بهانه آن خطای پدافندی پاره کنند، مفهومی غیر از این ندارد که موجسواری به یک راه و رسم تبدیل شده است. آنها میدانند که حاج قاسم سلیمانی یک فرشته بود و اگر سپاه فقط همین یک حاج قاسم را داشت که توانست تمام توطئههای جبهه خطرناک «غربی – عربی – عبری» علیه امنیت منطقه را خنثی کند و به ملتهای ایران و عراق و سوریه و لبنان امنیت بدهد و توطئههای صهیونیستها علیه ملت فلسطینی را در نطفه خفه کند، همین کافی است که سپاه را گرامی بدارند و با رئیسجمهور آمریکا که دستور تحریم و تروریست معرفی کردن سپاه را داده همنوا نشوند. کاملاً روشن است که شعارهای ساختارشکن مربوط به کسانی است که حضور یکپارچه مردم در مراسم تشییع و تکریم شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش را چون خاری در چشم خود میدانند و حالا فرصتی برای انتقام گرفتن از مردم به دست آوردهاند.
حکمت خدا را هم نباید نادیده گرفت. شاید حوادث تلخ روزهای اخیر برای اینست که سران سپاه و سران نظام با دیدن آنهمه همراهی مردم در روزهای بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی تا به خاکسپاری او، به خود غره نشوند و همچون سردار سلیمانی که قهرمان اخلاق و جهاد بود، در تهذیب نفس بکوشند و لباس جهاد اکبر بپوشند.