وقاحت ترامپ تحسینبرانگیز است
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از شفقنا؛ همزمان با افزایش شمار کشتهشدگان کرونا در آمریکا شمار انتقادات و اعتراضات علیه دونالد ترامپ روز به روز بیشتر میشود و همه روزه شاهد روزنامهها و رسانههایی هستیم که رئیس جمهور آمریکا را آماج تندترین انتقادات و حتی توهینها قرار میدهند.
مروان بیشارا در این زمینه به کنایه نوشته: باید استقامت (و وقاحت) دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا را تحسین کرد. تقریباً ۱۰۰۰۰۰ آمریکایی در ۱۰۰ روز گذشته پیش چشمان او جان باختهاند؛ اما ترامپ همچنان به موفقیت و عظمت اقدامات خود میبالد. البته از نظر ترامپ و هوادارانش، او در این احساس افتخار حق دارد؛ چرا که رئیس جمهور آشکارا متقاعد شده که مسئولیت این مرگ و میرها بر دوش او نیست و در واقع میپندارد که تاکنون “کار بزرگی” انجام داده و جان میلیونها انسان را نجات داده است. ترامپ همچنین باور دارد که در زمینه اقتصاد “تمام حق با ترامپ است” و تاکنون ایالات متحده آمریکا هرگز رئیس جمهوری مانند پرزیدنت ترامپ نداشته است. خیلی سورئالیستی به نظر میرسد؟ شاید. اما او به هر حال به چنین چیزهایی معتقد است. ترامپ، که اغلب در مورد خودش با ضمیر سوم شخص صحبت میکند، دو زندگی کاملا متفاوت دارد- که به طور کاملا بحثانگیزی هر دو دروغ هستند: بیرون از کاخ سفید و در انظار مردم و رسانهها یک شخص پوپولیست و در داخل کاخ سفید یک شخص بدشانس و ناخوشایند.
ممکن است دونالد ترامپ خودش را تا حد یکی از سلاطین املاک و مستغلات آمریکا، مالک شبکههای تلویزیونی، یک برند غیر قابل انکار و نامزد ریاست جمهوری تنها ابرقدرت واقعی جهان ارتقا داده باشد و حتی در نوامبر ۲۰۱۶ به طرز تماشایی کلید کاخ سفید را به دست آورده باشد، اما در اصل، او یک نمایشگر یا یک شومن است که هنوز و همچنان گمان میبرد که در حال ایفای نقش اصلی بزرگترین نمایش روی زمین است. انگار که همچنان در پنتهاوس یا دفترش در برج ترامپ است و میخواهد با تماشای تلویزیون، توئیت کردن، لاف و بلوف زدن، کارهای بد و شرارتآمیز، آزار و اذیت دیگران و تحسین و تمجید دوستانش سر خود را گرم کند. رفتاری که دوستان ایالات متحده را گیج کرده و دشمنان این کشور را متعجب میکند. در واقع او دارد رویای بزرگ زندگی خود را بازی میکند. در حقیقت ریاست جمهوری او تحقق رویای یک فرد نمایشگر است- که میتواند در مورد هر چیزی که به ذهنش میرسد سخن بگوید و چنان اغتشاشات و بحرانهای ملی ایجاد کند که “شبیه آن در تاریخ آمریکا دیده نشده است”.
شعار و دیدگاه او: تبلیغات و شهرت خوب است؛ اگر نمیتوانی محبوب و مشهور باشی، سعی کن بدنام باشی، مادام که این بدنامی باعث شود در صدر اخبار بمانی.
بنابراین وقتی مخالفان و منتقدانش او را “به نحو وحشتناکی بیثبات” نامیدند، ترامپ به اصرار و تاکید گفت که “یک نابغه باثبات و پایدار” است. و هنگامی که سیاستمداران واشنگتن به سیاستهای خطرناک او در خاورمیانه اعتراض کردند، ترامپ در پاسخ با نوعی رویکرد تبلیغاتی بارها و بارها ادعا کرد که “پادشاه اسرائیل” و “جلوهای از خدا” است، تا این ادعاها او را در صدر اخبار نگاه دارند.
در طی این روند ترامپ خیلی سریع به یک ستاره انکار ناپذیر در عرصه سیاست جهانی و بینالملل تبدیل شد. اتفاقی که حتی هالیوود هم نمیتوانست از پس آن براید و حداقل این که در مورد باراک اوباما نتوانستند چنین درام سیاسی وحشتناک و شگفتانگیزی را هماهنگ با هم پیش ببرند. درامی به شدت موفق؛ که البته دقیقاً از زمانی که این بازیگر و شومن نقش اصلی سعی کرد خودش را برای یک دوره چهار ساله دیگر آماده کند، همه چیز به هم ریخت و فیلم خراب شد- که در این میان مقصر این شکست نه درام، نه شمایل خود دونالد ترامپ، که چیز دیگری بود. ناگهان یک بیماری همهگیر سر و کلهاش پیدا شد و برای مقابله با این بیماری حالا دیگر ترامپ مجبور بود یک رئیس جمهور واقعی شود، نه کسی که نقش رئیس جمهور را ایفا میکند. حالا دیگر ریاست جمهوری ترامپ اهمیت داشت و زندگیهای زیادی به آن وابسته بود.
بیداری ناگهانی
پاندمی کرونا مهمانی را خراب کرد و به هم زد و باعث شد سناریوی ریاست جمهوری ترامپ قطع شود.
حالا دیگر او مجبور بود در زمان بحران به حکومت بپردازد. حقیقتش تلاشش را هم کرد. اما “مدیرعامل آمریکا” که فکر میکرد کاخ سفید را هم میتواند مثل برج ترامپ اداره کند، با تکیه و اعتماد به وفاداران بیصلاحیت و اعضای خانوادهاش جایگاهش را در معرض لرزههای پی در پی قرار داد. او به طرز ناامیدانهای سعی کرد تا با توسل به مشاجرات، همهگیری کرونا را تحت الشعاع قرار دهد. او ابتدا به اصرار گفت که کرونا وجود خارجی ندارد، که فقط یک فریب و دروغی بزرگ بود. بعد هم ادعا کرد که کرونا چیز مهمی نیست و خیلی زود ناپدید خواهد شد. اما نشد و مانند آتشسوزی پخش شد و شدت گرفت و ترامپ در حالی که تلاش میکرد جنبههای علمی و پزشکی این تهدید ملی بهداشت عمومی را درک کند، مرگ تعداد بیشماری از مردم او را در متن یک فاجعه واقعی قرار داد.
در پاسخ سعی کرد کاری را که بهتر از هر کار دیگری بلد است انجام دهد- که چیزی نبود مگر برندسازی. بنابراین نام خود را بر روی هر ورق چک دولتی که برای دهها میلیون نفر از نیازمندان آمریکا صادر میشد، نوشت تا شاید مورد تحسین و قدردانی قرار گیرد. او همچنین در تک تک کنفرانسهای مطبوعاتی در مورد کرونا حضور یافت و به ملت در مورد “کارهای فوقالعادهای” که در مبارزه با ویروس انجام میشد، گزارش ارائه داد. ترامپ حتی خود را “رئیس جمهور دوران جنگ” خواند و با همهگیری اعلام جنگ کرد و داماد خود را “آقای کوشنر بااستعداد” خواند تا بتواند قدرت دولت در زمینه از بین بردن بیماری را جلوه بیشتری دهد. و سپس طی چند هفته اعلام کرد که در مبارزه با کرونا به موفقیت رسیدهاند. اما این کارها فایدهای نداشت. ویروس چیزی نیست که مورد ارعاب قرار گیرد یا بتوان با وسوسه از شرش راخت شد. اما در حالی که ترامپ رئیس جمهور در کاخ سفید در حال شکست بود، ترامپ یاغی پوپولیست با سرزنش چین ، دموکراتهای هیچکاره و سازمان بهداشت جهانی (WHO) به خاطر ناکامیهایش به موفقیتهای نسبی و مقطعی دست پیدا کرد. هوی همچنین بوروکراسی دولتی، فرمانداران و دانشمندانی را که مخالف عقاید مشعشع او بودند، مقصر دانست و هشدارهای آنها را “کار سیاسی” خواند.
آمریکاییها اما همچنان میمردند و اقتصاد هم داشت به سمت سقوط نزدیک میشد. تنها در سال جاری تعداد آمریکاییهایی که از بیماری کووید ۱۹ جان خود را از دست دادهاند، بیش از تمام جنگهایی بوده که ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون درگیرشان بوده؛ و از نظر اقتصادی نیز آمریکا شاهد بدترین سقوط اقتصادی خود از زمان جنگ جهانی اول به این سو بوده است.
به طور خلاصه باید گفت کروناویروس جدید کل ریاست جمهوری ترامپ را آلوده کرده است و آن را در شرایط بحرانی قرار داده است. علائم خستگی، درد و ناامیدی تنها برخی از علائمی است که کاخ سفید در قبال این بیماری نشان داده است، زیرا سعی کرده در این وضعیت درماندگی چهرهای شجاع از خود ترسیم کند. اما اعداد دروغ نمیگویند. تصاویر دراماتیک بیشماری از بیمارستانهای پر ازدحام و خیابانهای خالی منتشر شده که تا همیشه مترادف با ریاست جمهوری ترامپ خواهند بود و حتی ممکن است شانسهای وی را برای حضور در دورهای دیگر از بین ببرند.
پس چه کار باید کرد؟
ترامپ قادر به نجات جان آمریکاییها یا حفظ مشاغل نیست، پس تصمیم به نجات ریاست جمهوری خود گرفته است. نمایش باید ادامه پیدا کند و ترامپ خسته از همه دانشمندان و روزنامهنگاران غرغرو خود را کنار کشیده و رسیدگی به حل همهگیری را به عهده فرمانداران ایالتی گذاشته است. این پوپولیست برای این که نمایش را ادامه دهد و بتواند تصاویر رنج و ناامیدی را با تصاویر شلوغ جمعیت جایگزین کند، هر کاری میکند. رئیس جمهور پرمشغله به معنای واقعی کلمه زندگی خود را برای خروج از قرنطینه و آماده شدن برای شروع انتخابات ریاست جمهوری در معرض خطر قرار داده است. او عمداً بدون استفاده از ماسک این کار را انجام میدهد تا تصویری از اعتماد به نفس به وجود آورد.
او میخواهد خودش کمپینها و راهپیماییها را برگزار کند، در ورزشگاههای دربسته صحبت کند، و تمام کارهایی را انجام دهد که دموکراتها قادر به آنها نیستند، چرا که آنها در تمام این مدت اقدامات محدودکننده را تشویق میکردند. ترامپ همچنین گفته که میخواهد شخصا در جلسات سالانه G7 در کمپدیوید شرکت کند تا نشان دهد که چگونه جهان دارد به شرایط عادی باز میگردد و ایالات متحده نیز در حال بازگشت به عظمتاش است. این همان روزی است که همزمان با گفتههای ترامپ، سازمان بهداشت جهانی هم اعلام کرد که شاهد بیشترین تعداد آلودگی روزانه از زمان شروع این بیماری بوده. اما برای ترامپ این ۱۰۶،۰۰۰ نفر اهمیت چندانی ندارد. او که قبلا نشان داده بود در ذهنش دارد از ریاست جمهوری به سمت مسئولیت حرکت میکند، در روند این بیماری همهگیر شاهد نوعی اسکیزوفرنی در ترامپ کاخ سفید بوده که بدبختانه در کنترل روند بیماری ناکام مانده و ترامپ پوپولیست که عاشق نقش بیرونی خود است از آن سود جسته است. تا حدی که ترامپ پوپولیست شاید به فکر مخالفت با رئیس جمهور ترامپ و کل دولت مستقر واشنگتن نیز افتاده باشد.
همه اینها توضیح میدهد که چرا ترامپ ممکن است با استفاده از ناکامی آمریکا در مبارزه با کرونا با موفقیت در انتخابات مواجه شود. اما آیا در شرایطی که تعداد کشتهشدگان آمریکایی روزبهروز در حال افزایش است، آیا تصاویر کمپینها و تظاهرات ترامپ میتواند فاجعه واقعی آمریکا را بپوشاند؟ پاسخ این پرسش ممکن است مشخص کند که آیا ترامپ سال آینده را در کاخ سفید خواهد گذراند یا در یک دادگاه در نیویورک؟!