به نیروی جوان اعتماد کنیم/امام ثابت کردند که ابرقدرتها ضربهپذیر و شکستپذیرند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، گزیده بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در این سخنرانی تلویزیونی که به صورت زنده از شبکههای سیما پخش میشود به شرح ذیل است:
-امام بزرگوار سالها پس از درگذشت ظاهری، در بین ما زنده است و باید زنده بماند.
-امام(ره) یک انسان ذوابعاد بودند، اما روحیه تحول خواهی و تحول انگیزی امام راحل یکی از خصوصیات ویژه ایشان است.
در مورد ایجاد تحول، نقش ایشان صرفاً نقش یک استاد یا معلم نبود، بلکه نقش یک فرمانده در عملیات و یک رهبر واقعی بود.
-روحیه تحول خواهی از دیر زمان در ایشان وجود داشت و چیزی نبود که از آغاز نهضت اسلامی در سال ۴۱ شروع شده باشد بلکه از دوران جوانی چنین بودند.این روحیه را ایشان اعمال کردند و تحول آفرین شدند. از تحول آفرینی در یک مجموعه طلاب در قم تا تحول آفرینی وسیع در ملت ایران.
-درس اخلاق ایشان در قم باعث میشد دلها منقلب شود و این را ما در درس فقه و اصول ایشان دیده بودیم و گاهی در این جلسات در مناسبتهایی صحبتهای اخلاقی میکردند و طلاب گریه میکردند.
-من نمیتوانم قاطعانه ادعا کنم که آن جلسات را ایشان برگزار میکردند تا مقدمهای باشد که به نهضت اسلامی برسد اما تحول آفرینی در سرشت انسانی از راه درس اخلاق و آماده کردن دلها در این زمینه کار امام بود.
-مخاطب ایشان در این تحول عبارت از ملت ایران بود. قبل از نهضت امام مبارزاتی در ایران وجود داشت اما مبارزه آنان محدود میشد به جمعی محدود از مثلاً دانشجویان اما نگاه امام به کل ملت بود.
-یک تحول، تحول در روحیه خمیدگی و تسلیم ملت بود. در زمان آغاز نهضت ایشان مردم ما در برابر سرنوشت سیاسی خود خیلی واکنشی نداشتند و تسلیم بودند اما اینکه روحیه مطالبهگری ایجاد شود را امام باعث شدند و همان ملت خموده و تسلیم را به یک ملت مطالبهگر بدل کردند.
-نمونه این موارد ۱۵ خرداد و حوادث سال ۴۱ و اجتماعات عظیم مردم در شهرهای بزرگ است که به واقعه ۱۵ خرداد انجامید و این تحول عظیمی بود که ایشان ایجاد کردند.
-ملت ایران نسبت به خود یک نگاه حقارت پندارانه داشت و اینکه این ملت بتواند بر اراده ابرقدرتها فائق آید به ذهن کسی نمیآمد و حتی نه در مورد ابرقدرتها که در مورد صاحبان قدرت داخلی هم چنین بود و مردم در این زمینه احساس توانایی نمیکردند اما امام(ره) این را به احساس عزت و توانمندی بدل کردند.
-شعارهای انقلاب یکی نظام اسلامی یعنی حکومت اسلامی بود و بعد جمهوری اسلامی. مردم بعد از انقلاب افراد حاضر در بخشهای مختلف حکومت را انتخاب کردند.
-اگر مردم مطالباتشان پیش از انقلاب از دستگاهها این بود که صرفاً کوچهای آباد شود یا مشکلی محلی حل شود، این از سوی امام بدل به مطالبهای اساسی، حساس و جهانی شد و جنبه عظیمی به خود گرفت.
-مردم امروز دنبال این هستند که تمدن نوین و اتحاد عظیم اسلامی را به وجود آورند.
-تحول در فقه از دیگر اقدامات امام(ره) بود و امام فقه را وارد نظام پروری کردند. پیش از آن هم سالیان درازی از ولایت فقیه سخن گفته میشد، اما کسی امیدی به شکلگیری آن نداشت و به جزئیاتی در این باره میپرداختند، اما امام(ره) این موضوع را در نجف به طور کامل مطرح کردند.
-پافشاری بر تعبد در عین نگاه نوگرانه به مسائل یکی دیگر از تحولآفرینیهای ایشان بود. ایشان یک فقیه نوگرا بود و در عین حال کاملاً پایبند به تعبد بود.
-تحول در نگاه به نسل جوان از دیگر تحولات ایجاد شده توسط ایشان بود. سپاه که تشکیل شد ایشان جوانانی که حداکثر ۳۰ سال سن داشتند را به فرماندهی کل یا در راس لشکرهای سپاه پذیرفتند.
-ایشان اعتماد عجیبی به جوانان داشتند و در عین حال ایشان به نیروهای غیرجوان هم اعتماد داشتند. اگر ایشان بنده را که در آن زمان چندان پیر نبودم را به امامت جمعه تهران منصوب کردند در عین حال آیتالله اشرفی اصفهانی را که پیرمردی هشتاد ساله بود را هم به امامت جمعه منصوب کردند.
-امروز هم همین عقیده را داریم که باید به نیروی جوان اعتماد کنیم و این یک ثروت است اما در عین حال از تجربیات غیرجوان هم استفاده باید کرد.
-امام(ره) کاری کردند که روسای جمهور آمریکا گفتند که خمینی ما را تحقیر کرد و واقعیت هم همین بود. امام(ره) نشان داد که ابرقدرتها ضربهپذیر و شکستپذیر هستند. آن از شوروی که فروپاشید و این هم از آمریکای امروز که مشاهده میکنید چه وضعیتی دارد.
-امام(ره) مکرراً در بیانات خود به تحول جوانان بسیار تاکید میکردند و در عین حالی که خودشان در این باره زمینهچینی کرده بودند اما این تحول را از خدا میدانستند و حقیقت هم همین بود که لاحول و لاقوه الا بالله.
-باید از امام(ره) درس بگیریم. جامعه پویا احتیاج به تحول دارد و ما هم امروز احتیاج به تحول داریم. البته ملت ایران بعد از وفات امام(ره) هم روحیه تحولطلبی خود را از دست نداده و هم در مواردی قدرتمندتر شدیم و امروز در حرکت علمی در دنیا مطرح هستیم یا در تواناییهای دفاعی به حد بازدارندگی نزدیک شده است. در عرصه سیاست ایران چهره باابهت از خود به دنیا نشان داده است.
-زنده ماندن انقلاب به این است که پیدرپی تحول و نوآوری داشته باشد و به حال برتری به شکل تازهای دست یابد.
-بعد از رحلت امام(ره) حرکت تحولی وجود داشته است، اما آنقدر که بوده است مورد رضایت ما نیست. انتظار من از خودم و جوانان و نخبگان این است که در فکر ایجاد تحول در بخشهایی که لازم است باشیم.
-تحول نکاتی دارد که اگر بخواهیم به معنای واقعی و صحیح کلمه اتفاق بیفتد، معنایش این است که گرایش مستمر به بهترشدن داشته باشیم و به داشتههای موجود اتکا نکنیم. البته گاهی تحول ممکن است به معنای اعتراض به وضع موجود باشد، اما همیشه اینطور نیست.
-در جایی که ما تحول مثبت ایجاد کردیم نباید کسی بگوید که دیگر لازم نیست جلو برویم، مثلاً در زمینه تحول علمی نباید به حدی اکتفا کنیم.اجتناب از تحجر و پافشاری بر مشهورات غلط به معنای تحول است.
-هر حرکت بی پشتوانه فکری را نمیتوان تحول دانست. هر حرکت سطحی و ظاهری نمیتواند به معنای تحول باشد. مثلاً ما امروز در زمینه عدالت اجتماعی به تحول نیاز داریم و پشتوانه فکری در این زمینه یکی از موارد لازم است و باید از داراییهای معنوی خود در این راه استفاده کنیم.
-تحول را با استحاله فکری نباید اشتباه گرفت. چیزی به نام تجدد در زمان پهلوی وارد کشور شد و میگفتند این تحول است اما نبود و به معنای سلب کردن هویت دینی، ملی و تاریخی ملت ایران از او بود.
-وقتی انسان جرأت نداشته باشد در حوزه علوم انسانی برخلاف نظر یک دانشمند غربی حرفی بزند، این معنایش تعطیل عقل است.
-تحول را با یک سلسله کارهای سطحی و دمدستی نباید اشتباه گرفت. گاهی این موارد برای فرونشاندن هوس انجام یک کار صورت میگیرد و اسمش تحول نیست. سرعت البته مهم است اما تحول یک کار عمیق و زمانبر است.
-در زمینه اقتصاد تحول این است که بتوانیم بند ناف اقتصاد کشور را از نفت جدا کنیم یا در زمینه بودجهبندی دولت و مجلس بودجه را طوری ببندند که بودجه عملیاتی باشد البته دولتها معمولاً ادعا میکنند که چنین است اما نیست.
-تحول در آموزش این دست که آموزش را عمقی و کاربردی کنیم، نه حفظی. فایدهمحور بودن هم یکی دیگر از این موارد است، گاهی درسهایی را آموزش میدهیم که تا آخر عمر به درد افراد نمیخورد.
-در زمینه مسائل خانواده باید به معنای واقعی تحول ایجاد کنیم. امروز آمارها میگویند که کشور ما رو به پیری میرود و این اصلاً خوب نیست.
-دشمن خارجی اگر جبهه وسیعی تشکیل داده و هر حرکتی که به سمت صلاح است را این جبهه وسیع میخواهد با تبلیغات وسیع زیر سوال ببرند، از این نباید ترسید.
-آنچه امروز در شهرهای آمریکا رخ میدهد بروز واقعیتهایی است که نشان داده نمیشد و چیز جدیدی نیست. این همان لجنهای ته حوض است که بالا آمده است.
-اینکه پلیسی با خونسردی تمام زانوی خود را بر گردن سیاهپوستی بگذارد و در برابر التماس او واکنشی نشان ندهد تا جان دهد و چند پلیس دیگر هم تماشا کنند، این طبیعت حکومت آمریکاست و اخلاق آنان است.
-اینکه جمله نمیتوانیم نفس بکشیم شعار مردم آمریکا شده است و در تظاهرات وسیع در شهرهای مختلف گفته میشود، این کلام همه کسانی است که سالها در جهان تحت فشار آمریکا بودند.
-آنان مردم را میکشند و زبانشان دراز است و از حقوق بشر سخن میگویند، گویا سیاهپوستی که در آن کشور کشته شد، بشر نبود!
-پیش از این هم گفته بودم که ملت آمریکا احساس خجلت و سرافکندگی میکند از حکومتهای خود و امروز هم جا دارد که ملت آمریکا از بابت این حکومت چنین احساسی داشته باشد.