هنوز روحیه پادگانی در شهرداری حاکم است
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه اعتماد، حسن خلیلآبادی نوشت :در هر دورهای مدیران و مسوولان تلاش کردند که خدماتی را به شهر ارایه دهند و زحماتی را متقبل شوند اما اینکه بخواهیم یک دوره 3 ساله با یک دوره 12 ساله که دست مدیرانشان باز بوده و پول فراوانی هم در اختیار داشتند را مقایسه کنیم آن هم دورهای که با محدودیتهای زیادی رو به رو بوده، درست نیست. از روز اول دغدغه ما این بوده که طلبکاران جلوی شهرداری را به گونهای راضی کنیم که بروند. این داوری منصفانه نیست. معمولا در ارزشیابی، خود فرد را نسبت به عملکردش مورد سنجش قرار میدهند. حال این سوال مطرح است که ما چه کارهایی میتوانستیم در شورای پنجم انجام دهیم که انجام ندادهایم؟ شاید خیلی کارها را انجام نداده باشیم اما آیا میتوانستیم آن را انجام دهیم؟ آیا بسیاری از کارهایی که باید در دورههای قبل انجام میشد، انجام شده است؟ آیا پل صدر یا مگا پروژههایی که در پی آن هزاران میلیارد باغات تخریب شد و خرج آنجا شد، ارزش آن را داشته که مقیاس و پایه قرار گیرد؟ ما بر بسیاری از اقداماتی که قبلا انجام میشده، اصرار و ایستادگی داریم که انجام نشود. این یکی از اقدامات ماست البته اقدامات بسیاری انجام دادیم که در شهرداری عادی بوده است. به طور مثال خرید و فروش تراکم، هولوگرام، زد و بند و ساخت و ساز بیرویه... .
بر اساس مطالعات به دست آمده بیش از 200 ساختمان بلندمرتبه روی گسل ساخته شده درحالی که تهران ظرفیت این حجم بلندمرتبه سازی را نداشت و هر لحظه ممکن است برای شهر حادثه ایجاد کند. ما تلاش کردیم که شهر را به خوبی اداره کنیم. بیشترین بارندگی مربوط به دوران ما بوده ولی در یکجا هم آبگرفتگی به مردم لطمه نزده و تخریب نداشتهایم. نگهداری شهر نسبت به گذشته ارزانتر شده است. به طور مثال در گذشته برای آنکه شهر نگهداری شود، پول بیشتری خرج میشد درحالیکه ما امروز میخواهیم از بخشی از نگهداشت شهر مانند پسماند کسب درآمد کنیم. این تغییر نگرش و رویکرد، دستاوردهای شورای پنجم است. همه چیز اعضای شورا در محضر خبرنگاران است و جلسه غیرعلنی وجود ندارد درحالیکه شورای چهارم هفتهای یک بار جلسه غیرعلنی داشتند یعنی مسالهای و دغدغهای به نام شفافیت وجود نداشته ولی امروز همه قراردادها و پروانههای ما روی سامانه شفافیت وجود دارد. اگر گلایههایی درخصوص سامانه شفافیت مطرح میشود، مقاومتهایی است که سیستم گذشته داشته است. سیستم گذشته هنوز فعال است. ما 68 هزار کارمند از گذشته داریم که 14-13 سال با یک نوع نگرش تربیت شده و بار آمدهاند و به من عضو شورا یا مدیر شهرداری میگویند «ما سرباز شما هستیم.» هنوز روحیه پادگانی در شهرداری حاکم است. هنوز افراد فکر میکنند که باید سرباز کسی باشند و در اینجا یک جناب سرهنگ مسائل را مدیریت میکند. این فرهنگ خیلی مهم است. بنده برای زحمات مدیران قبل و کارکنان شهرداری احترام قائل هستم. ما یک رویکرد انسانمحورانه را هم در کرامت بخشیدن به خود کارمندان شهرداری، هم در کرامت بخشیدن به مردم و هم تغییر نگرش و رویکرد نسبت به شهر حاکم کردهایم. ما نمیخواهیم امروز خیابانها را به نفع مردم پهن کنیم بلکه میخواهیم پیادهروها را پهن میکنیم.
اگر نگاه انسانمحور به شهر داشته باشیم شاهد خواهیم بود که اولویت شهر، مردم شهر است و اتومبیلهای آن نیستند. این سوال مطرح است که چند درصد مردم ماشین شخصی دارند؟ امروز مردم بیشتر از مترو، اتوبوس، بیآرتی و تاکسی استفاده میکنند نه تنها در ایران بلکه در کشورهای پیشرفته هم این گونه است. در لندن، پاریس و ایتالیا هم مردم از وسیله نقلیه عمومی استفاده میکنند. به هر کشور پیشرفتهای که بروید، وسایل حمل و نقل عمومی حق مردم است و آسایش مردم در گروی این است که از خطوط مترو استفاده کنند. حتی اگر به شهروندان کشورهای پیشرفته پول هم بدهند چنین کاری را انجام نمیدهند. در لندن مردم فقط برای تفریح سوار مترو میشوند که شهر را ببینند در حالی که در ایران مردم به سختی از مترو استفاده میکنند. باید این پولها را خرج متروی تهران میکردند که هدوی متروی تهران 5 تا 10 دقیقه نباشد درحالی که باید به فاصله یک دقیقه به یک دقیقه قطار در ایستگاه باشد. ما هزینه و تلاش کردیم ولی در جایی نبوده که مردم رضایت داشته باشند. مردم شاهد ساختوسازهای بسیاری در شهر بودند. یک روز اتوبان امام علی را طی 15 دقیقه تا بلوار ارتش رفتم درحالی که این موضع در حال حاضر امکانپذیر نیست. روزهای اول مردم خوشحال بودند که پل صدر و نواب مشکل ترافیکی را حل میکند. در حالی که الان سر و ته نواب بسته است و نمیتوانیم از جنوب نواب رد شویم چراکه در آنجا یک پل هم ساخته نشده که بتوان به سمت نواب رفت بلکه باید به میدان بهمن بروید و دور بزنید و با ترافیک سنگین وارد نواب شوید. در ورودی و خروجیهای نواب و اتوبان امام علی ترافیک وجود دارد. بنابراین مشخص است که ما برای مردم ساختوساز نکردیم و فقط میخواستیم بسازیم چراکه هدفمان ساختوساز است نه آسایش مردم. یکی از کارشناسان در ارزیابی خود میگوید که تهران علامتهای سیاهچالگی دارد چون ترافیک، هوای مساعد، ارتباطات و گردشگری ندارد. در حال حاضر تمام پایتختهای دنیا از حوزه گردشگری دو برابر پول نفت ایران درآمد دارند. منابع درآمدی استانبول، اصفهان و همدان از حوزه گردشگری است درحالیکه در تهران که بیشترین مراکز گردشگری را دارد، خرج این حوزه میشود و درآمدی از آن به دست نمیآید و تنها جنبه زینتی دارد. یکی از کارهای مهمی که میخواستیم انجام دهیم این بود که ساختار را کوچک کنیم، مناسبات غیرقانونی را در شهرداری از بین ببریم و کرامت کارکنان و مراجعان به شهرداری را حفظ کنیم که هنوز نتوانستهایم. اگر در حال حاضر کسی بخواهد شهردار منطقه را ملاقات کند، سختتر از ملاقات وزیر خواهد بود. حتی به نظر میرسد شهردار منطقه آنقدر «تو در تو» دارد که کارمند خودش را نمیبیند چه برسد به مردم. بنابراین، این مسائلی است که در شهرداری نهادینه شده و ما تا حدودی تلاش کردیم که آنها را از بین ببریم ولی سیستمی که این گونه تربیت شده، مقاومت میکند. امیدواریم چه ما و چه بعد از ما روند انسانمحورانه شهر ادامه یابد.