حدود 10 روز است که همه تختهای بیمارستان پر شده است
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از فارس، حتی بسیاری از جوانانی که تا قبل از این برای کرونا جوک می ساختند در دامش افتادند.اما موج دوم کرونا قابل مقایسه با موج اول نیست. این روزها عدد قربانیان این ویروس، کابوس بدی را برای کادر درمان رقم زده است و حال و روز پرستارانی که در صف مقدم مبارزه با کرونا می جنگند، خوب نیست. سراغ سوپرواریز بیمارستان شهدای گمنام تهران رفتیم تا روایت های او از موج دوم کرونا را بشنویم.
بیمارستان شهدای گمنام تهران از اوایل اسفند به یکی از مراکز اصلی پذیرش بیماران کرونایی تبدیل شد. «ابوالقاسم روشنایی» سوپروایزر بیمارستان گفتنی های بسیار دارد. از پایین آمدن سن ابتلا، تغییر رفتار ویروس کرونا و جلوه های ویژه این ویروس در موج دوم تا گلایه از بی توجهی مردم. از تفاوت های اسفند و موج اول کرونا تا تیر و موج دوم می گوید و یک بار دیگر یادمان می اندازد که 5 ماه است پرستاران لباس رزم با کرونا را بر تن کرده اند و حالا بیشتر از هر زمان دیگری خسته اند.
اوضاع بیمارستان ها از اسفند هم بدتر است
«کرونا کادر درمان را غافلگیر کرد.» این اولین تفسیر روشنایی از موج دوم کرونا است. سوپروایزر بیمارستان شهدای گمنام از اوضاع بیمارستان می گوید و هر چند دقیقه یک بار لابه لای حرف هایش یک جمله را تکرار می کند؛ «مراقب باشید مبتلا نشوید.» و ادامه می دهد:« تغییر رفتار ویروس کرونا برای کادر درمانی بیمارستان شهدای گمنام کاملا مشهود است. چون از اسفند تا امروز فقط بیماران کرونایی را بستری می کنیم و یک طورهایی با این مهمان ناخوانده فامیل شدیم. حدود 10 روز است که همه تخت ها پر شده است و تخت خالی نداریم. در اردیبهشت که اوضاع به دلیل رعایت ملاحظات بهداشتی توسط مردم بهتر شده بود،فقط بیمارستان ما و بیمارستان مسیح دانشوری به پذیرش بیماران کرونایی اختصاص پیدا کرده بود و بیشتر بیمارستان ها بخش کرونا را تعطیل کردند اما الان اوضاع از اسفند هم بدتر است. با این تفاوت که حالا، انتظار از کادر درمان بیشتر است، چون رده سنی بیماران بدحال پایین آمده است. کادر درمان انتظار مرگ و میر جوانان را ندارند. ما برای حفظ جان بیماران بدحال از انواع و اقسام روش های درمانی استفاده می کنیم. موج دوم کرونا درحالی ما را غافلگیر کرده که درمان های ما کامل تر و دستگاه های کمک تنفسی مان پیشرفته تر شده است.تجربه و علم و هنر پرستاران ما در مواجهه با این ویروس و درمان بیماران تکمیل شده است. الان سطح بالای مرگ و میر به دلیل تراکم مراجعه بیماران بدحال است.»
فکر می کردیم بعد از 4 ماه وقت استراحت رسیده
رنج نامه این روزهای کادر درمان بیمارستان های کرونایی شنیدنی ست. حرف های روشنایی درد و دل همه پرستاران است؛«کادر درمان نیاز به بازتوانی و نفس تازه کردن داشت. موج اول که آمد یک برابر و نیم قبل کار کردیم. آن زمان خیلی ها ترک کار کردند چون ترسیده بودند و ریزش نیرو داشتیم. نیروهایی که باقی ماندند بیشتر از توان و ظرفیت شان کار کردند. با هر آنچه در توان داشتیم پای مردم ایستادیم و بار روانی و فیزیکی بالایی را تحمل کردیم. آن زمان این فشارها را با امید اینکه کرونا بعد از سه چهار ماه از بین می رود و ضعیف می شود به جان خریدیم. فکر می کردیم بعد از چند ماه می توانیم استراحت کنیم . اما متاسفانه مردم با بی توجهی و رعایت نکردن مسایل بهداشتی این فرصت را از کادر درمان گرفتند. حالا پرستاران ما خسته و آزرده خاطرند. همه بدون استثناء به دلیل سرپا ایستادن های طولانی دچار دردهای مفصلی شدند. چون مراقبت از بیماران تنفسی نیاز به حضور دائمی بر بالین بیمار دارد. کمردرد،پا درد، گردن درد سراغ پرستاران آمده است.اگر وضع همین طور ادامه پیدا کند، کادر درمان از نفس می افتند. »
«حالا که پرستاران خسته اند و توان مواجهه شان با این ویروس غیرقابل پیش بینی مثل قبل نیست، نیروهای جهادی هم میدان را خالی کردند. پرستاران داوطلبی که در موج اول کرونا ما را تنها نگذاشتند و از دل و جان کنارمان بودند کجا هستند؟ آن زمان که تازه نفس بودیم همه بودند، حالا اما تنهای تنها شدیم.»
این گلایه را سوپروایزر بیمارستان شهدای گمنام مطرح می کند و می گوید:«این روزها جای خالی نیروهای جهادی کاملا احساس می شود. دلیلش هم مشخص است، سن ابتلای بیماران به کرونا پایین آمده، مراقبت های ما برای حفظ جان جوانان بدحال خاص تر و پیچیده تر است؛
یک جوان 30 ساله ای که روی تخت آی سی یو بستری است و نفس هایش به شماره افتاده، علاوه بر گرفتن انرژی جسمی، روی روح و روان پرستار جوان هم تاثیر می گذارد. پرستاران که سنگ نیستند، احساس دارند. یک جا کم می آورند، زمین می خورند. من این روزها فرسودگی را در جسم و روح پرستاران می بینم. پرستاران به کنار، از آنجا که بیماران بدحال بیشتر جوان و میانسال هستند و همراهان هم اجازه حضور در بیمارستان را ندارند، نیاز به توجه بیشتر پرستاران دارند.
ما در بیمارستان نوجوان کرونایی بدحال داریم، جوان 20 ساله هم داریم. اینها نیاز به مراقبت دارند، چون به شدت اضطراب دارند و می ترسند، به همین دلیل حضور نیروهای جهادی و پرستاران داوطلب بیشتر از موج اول کرونا احساس می شود. یک موضوع دیگر که جای خالی حضور نیروهای جهادی را بیشتر از قبل نشان می دهد این است که پرستاران حالا علاوه بر رسیدگی مداوم به بیماران بدحال باید واسطه بین بیمار و همراهان نگران هم باشند. اگر یک سری به بیمارستان شهدای گمنام بزنید و همراهان نگران بیماران جوان را در حیاط بیمارستان ببینید، متوجه می شوید چقدر به حضور نیروهای داوطلب نیاز داریم.»
تفاوت های موج اول و موج دوم کرونا
میان موج اول کرونا و موج دوم تفاوت از زمین تا آسمان است. روشنایی روایت های عجیبی از تغییر رفتار این ویروس دارد؛« رفتار ویروس نسبت به اوایل اسفند تغییر کرده است. پیک اسفند با پیک تیرماه یک تفاوت اساسی دارد. آن زمان بیشتر مراجعات از نوع تشخیصی بود. آن زمان مردم نسبت به این ویروس و علائمش آگاهی نداشتند. هر کس با کمترین علائم از ترس اینکه مبادا به کرونا مبتلا شده باشد سریع خودش را به بیمارستان می رساند. بخش قابل توجهی از مراجعات سرپایی بود و کار به بستری نمی کشید و تشخیص کرونا برای بیماران داده نمی شد. اما حالا اوضاع طور دیگری است. مردم نسبت به این ویروس شناخت پیدا کرده اند و علائمش را می شناسند در نتیجه مراجعات ما از نوع درمانی است و بیشتر مراجعان تست شان مثبت می شود.»
زنگ خطر
آماری که روشنایی از سن بستری بیماران کرونایی می دهد زنگ خطر را برای همه به صدا در می آورد؛« در اسفند 3 درصد بیمارانی که به بیمارستان مراجعه می کردند بستری می شدند اما الان 30 تا 40 درصد بیمارانی که مراجعه می کنند بدحال هستند و نیاز به بستری دارند. آن زمان سطح آسیب برای سنین بالا بود و بیشتر بیمارانی که سن بالا و بیماری زمینه ای داشتند در سی سی یو و آی سی یو بستری می شدند اما حالا این بدحالی برای سنین پایین به وجود آمده است. این روزها از هر 100 نفر مراجعه کننده در روز حدود 30 درصد بیمارانی با سنین بالا هستند، 40 درصد بیمارانی که نیاز به بستری دارند و بدحال هستند زیر 50 سال سن دارند و میانگین سنی فوتی های ما هم پایین آمده است. در حال حاضر بیشتر بیمارانی که در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان شهدای گمنام بستری شده اند بین 30 تا 60 سال سن دارند.»
آن روی سکه کرونا
این روزها نه تنها شدت بیماری در مبتلایان به کرونا بیشتر شده بلکه این ویروس، تغییر قابل توجهی در علائم بیماری به وجود آورده است. سوپروایزر بیمارستان شهدای گمنام تهران از این تغییر علائم می گوید:« در پیک قبلی بیماران، علائم تنفسی داشتند و با تب شدید و تنگی نفس مراجعه می کردند اما حالا علائم گوارشی قوی تر از علائم تنفسی شده است. بیشتر بیماران با دل درد، تهوع، استفراغ، سردرد، اسهال، ضعف و بی حالی،از بین رفتن حس چشایی و بویایی مراجعه می کنند و تست شان مثبت می شود و کرونا دارند. بدترآنکه بیمار با علائم گوارشی مراجعه می کند و بستری می شود، بعد از یک هفته که از بستری اش می گذرد تازه درگیری ریه شروع می شود. در بعضی از بیماران کم سن و سال بدون بیماری زمینه ای تخریب جدی در ریه داریم.»
وقتی کفه ترخیص و پذیرش نابرابر می شود
توان کادر درمان بیمارستان هایی که در صف اول مبارزه با کرونا هستند به آخر خط رسیده است. این را می توان از نابرابر شدن کفه ترازوی ترخیص روزانه و پذیرش روزانه فهمید.
توضیحات روشنایی گواهی بر این نابرابری است؛:«وقتی تعداد پذیرش بیمار با تعداد ترخیص بیمار در یک روز برابر می شود یعنی توان بیمارستانی و کادر درمان به حداکثر رسیده است. یعنی به همان تعداد که بیمار جدید اضافه می شود به همان میزان هم از تعداد بیمارهای بستری شده کم می شود. اما الان تعداد پذیرش ما از تعداد ترخیص بیشتر است. دوره بیماری و بستری طولانی شده است. در موج اول بسیاری از بیماران بعد از یک هفته مرخص می شدند اما حالا طول دوره بستری به سه یا چهار هفته هم رسیده است و به دلیل بدحال بودن بیماران نمی توان آنها را مرخص کرد.نابرابر شدن این کفه ترازو در هر کجای دنیا باعث بروز مشکلات جدی می شود، بار اضافی بر دوش کادر بیمارستان ایجاد می شود و مرگ و میر را بیشتر می کند. ما 10 درصد یا 15 درصد می توانیم به ظرفیت پذیرشمان اضافه کنیم، تازه به این شرط که تعداد بیماران بدحال ما زیاد نباشد، اگر تعداد بیماران بدحال زیاد باشد، امکانات آی سی یو کفاف این تعداد را نمی دهد.»
آمار مرگ و میر بالاتر می رفت اگر...
کرونا وقتی آن روی سکه اش را نشان داد که بسیاری از معادله ها در کادر درمان تغییر کرده بود وگرنه شاید امروز، جدول مرگ و میر از این هم بالاتر می رفت. این جمله را سوپروایزر یکی از بیمارستان های سانتر کرونا می گوید و برای ادعایش دلیل هم دارد؛
«زمانی کرونا آن روی خودش را به ما نشان داده که کادر درمانی آزمون و خطاهایش را در 5 ماه گذشته انجام داده است. پرستاران ترسشان از این ویروس ریخته و به روش های درمانی مسلط شدند. در زمان پیک اول بیماری ما تازه بعد از یک ماه متوجه شدیم کرونا باعث سکته قلبی و مغزی بیمار می شود. بعد از این بود که درمان های پیشگیری از سکته را همزمان با بستری فرد بیمار شروع می کردیم. بی تعارف بگویم اگر این پیک کرونا که الان مردم را به دلیل بی توجهی خودشان درگیر کرده در ماه اسفند به وجود می آمد ممکن بود بسیاری از جوانان و میانسالان ما جانشان را از دست بدهند.»
اندر مصائب این ویروس بی منطق
کرونا بی منطق است و بی رحم و با رفتار عجیب و غریبش همه پیش بینی های علم پزشکی را بی اثر کرد. این بی منطق بودن ویروس کرونا را کسانی درک می کنند که شاهد رفتارهای ویروس آنفولانزای ان وان، اچ وان در یکی دو سال گذشته بودند. روشنایی تجربه گذراندن دوره همه گیری آنفولانزا را از سر گذرانده است و می گوید:«ویروس کرونا با همه ویروس ها و بیماری های همه گیری که ما در یکی دو سال گذشته با آن مواجه بودیم تفاوت دارد. رفتار ویروس اچ وان، ان وان منطقی تر و قابل پیش بینی بود. در اسفند بسیاری از پزشکان و متخصصان گفتند ویروس کرونا همزمان با گرم شدن هوا ضعیف می شود و ممکن است از بین برود اما الان می بینیم که در اوج گرما این ویروس با علائم جدید و جهش یافته قربانیان بیشتری می گیرد.»
اما این همه ماجرا نیست، وضعیت امروز بیمارستان های ما و موج دوم کرونا نتیجه یک سهل انگاری عامدانه است و چوب این سهل انگاری را کادر درمان می خورند. وقتی موج اول کرونا ضعیف شد و همه چیز به روال قبل برگشت، خیلی ها با این تصور که کرونا ضعیف شده و میزان همه گیری اش پایین آمده مسایل بهداشتی را رعایت نکردند. ترس مردم از ویروس کرونا کم شد و رعایت پروتکل های بهداشتی را نادیده گرفتند.
روشنایی از تصورات نادرستی می گوید که منجر به وضعیت فعلی شد؛« یکی از تصورات مردم این بود که فکر می کردند هر کسی تا الان قرار بوده کرونا بگیرد؛ گرفته و دوره بیماری اش هم تمام شده است. اما کرونا نشان داد هیچ یک از این پیش بینی ها درست نیست.»